خاموشی صنعت فولاد گریبان عموم مردم را میگیرد
زینب غضنفری
تولید هر محصولی نیاز به مواد اولیه و خوراک دارد و یکی از مهمترین خوراکهای تولیدی، انرژی است که میبایست به صورت پایدار و مستمر تامین شود؛ در غیر این صورت هزینههای گزافی را روی دست تولیدکننده میگذارد.
به گزارش عصر اقتصاد، در سالهای اخیر پایه ثابت شعار سال، تولید است و رشد اقتصادی جامعه و کشور در گرو افزایش میزان تولیدات است اما؛ کمبود انرژی به عنوان خوراک مهم واحدهای صنعتی و تولیدی به چالشی بزرگ برای صنایع تبدیل شده است.
در واقع، برای تحقق شعار سال و جهش تولید با مشارکت مردم ابتدا باید ظرفیت موجود را حفظ و سپس بستر را برای حضور مردم در این حوزه فراهم کرد اما؛ در این بین قطعی برق مجالی برای تولید قبل را نمیدهد چه رسد به جهش تولید.
در تابستانی به سر میبریم که کمبود برق نسبت به گذشته بسیار بیشتر است و از آن جایی که برق نقش مهمیدر تحقق شعار سال دارد، کمبود آن خسارات بیشمار و سنگینی را به تولید و اقتصاد کشور وارد کرده است.
قطعی برق صنایع اثرات نامطلوبی بر معیشت مردم میگذارد و آسیبهای ناشی از آن به صورت مستقیم زندگی و رفاه مردم را درگیر میکند و در برخی موارد، سبب تعدیل نیرو و بیکاری کارکنان شرکتها شده است. در نگاه اول شاید عدم قطع برق خانوارها در جهت بهبود رفاه عموم باشد اما؛ در عمل آسیبهای ناشی از قطع برق صنایع متوجه مردم و معیشت آنها میشود.
از یک سو، با قطعی برق شرکتها و صنایع میزان تولید کاهش مییابد و با کاهش تولید و عرضه، قیمت محصولات در بازار افزایش مییابد و تورم ناشی از کاهش تولید به صورت مستقیم متوجه خانوارها و مردم میشود و سنگینی بار تورم به دوش عموم مردم میافتد.
از سوی دیگر، با کاهش تولید، نیاز شرکتها به نیرو کمتر میشود و علاوه بر خطر تعدیل نیرو، درآمد افراد نیز افت خواهد کرد و توان پرداختهای مالی شرکتها نسبت به گذشته کاهش خواهد یافت.
بنابراین، ناترازی انرژی و محدودیتهای مصرفی برای واحدهای تولیدی اثرات همگانی دارد و علاوه بر خاموشی کارخانهها، وضعیت معیشت مردم را نیز رو به خاموشی میگذارد.
ناترازی انرژی و محدودیتهای مصرفی در صنعت فولاد بیش از صنایع دیگر به چشم میآید، این در حالی است که یکی از سیاستهای مهم و استراتژیک نظام حرکت از اقتصاد نقتی به سمت اقتصاد غیرنفتی است و بهترین بخش برای تحقق این موضوع، صنعت فولاد و صنایع مرتبط با آن است چرا که کشور خاک غنی از عناصر معدنی دارد و بهای تمام شده تولید فولاد در داخل نسبت به بسیاری از کشورها کمتر است. در حال حاضر نیز ایران جزو ده کشور برتر تولیدکننده فولاد محسوب میشود.
در واقع، عبور از اقتصاد نفتی با ریلگذاری مناسب در مسیر صنعت فولاد محقق میشود و رشد اقتصادی و کنترل اثرات منفی تحریمها با پیشرفت و سرمایهگذاری در حوزه صنعت و معدن امکان پذیر خواهد بود و لازم است نگاهی جامع و همه جانبه به این بخش داشته باشیم.
نفت در سالیان اخیر همواره به عنوان اهرم قوی فشار بر کشور بوده و به عنوان مهمترین تحریم ایران معرفی میشود و نقطه آسیبپذیر را صنعت نفت کشور میدانند؛ در نقطه مقابل صنعت فولاد به سبب دارا بودن زیرساختهای مناسب، دانش فنی و بومیسازی بخشی از فناوری آن، میتواند جایگزین مطمئنی برای نفت باشد.
از آن جایی که صنعت فولاد به طور مستقیم با بخشهایی همچون ساخت و ساز، خودروسازی، ساخت کارخانهها و سیمان و بسیاری حوزههای دیگر، سر و کار دارد، رشد این صنعت مساوی با بهبود وضعیت سایر صنایع و بازارها است.
موضوع مهم دیگر، جایگاه مطلوب فولاد و محصولات فولادی در امر صادرات است که به دلیل ذخایر غنی و ظرفیت بالای تولید و همچنین توفیق بزرگ در شرایط تحریم و در دست داشتن بازار قابل توجه، ارزآوری قابل ملاحظهای برای کشور به همراه دارد.
توجه ویژه به فولاد و افزایش حجم صادرات آن مزایای بسیاری به همراه دارد از جمله آن که میتواند منابع قابل اتکایی برای ورود ارز به کشور و تقویت بنیه اقتصادی و رشد تولید ناخالص داخلی باشد؛ ضمن آن که زمینه اشتغال مستقیم و غیرمستقیم بسیاری ایجاد میکند.
در مجموع، صنعت فولاد به عنوان صنعتی توسعه دهنده و استراتژیک در کشورهای صنعتی دنیا به شمار میآید و میزان تولید و مصرف آن از شاخصهای توسعه یافتگی محسوب میشود و توسعه این صنعت همانند نفت و گاز میتواند موجب تحول اقتصادی کشور شود و نقش حیاتی در رشد و توسعه اقتصادی و رفاهی جامعه ایفا کند. بنابراین، ناترازی انرژی و قطعی برق این صنعت در تابستان و گاز در زمستان خسارات جبرانناپذیری به اقتصاد کشور و رفاه عمومیدر دوران سختترین تحریمها وارد میکند و تبعات آن فراتر از خاموشی یک کارخانه است.