کد خبر: 060502133866
اقتصادتولید و بازرگانیروزنامهصنعت و معدن

خطرناک بودن برخی مدیران همچون بمب ساعتی

طاهره گودرزی

زغالسنگ، یکی از مهم ترین سوخت های فسیلی اولیه، یک ماده جامد غنی از کربن است که معمولا قهوه ای یا سیاه است و در ذخایر رسوبی وجود دارد.

زغالسنگ دارای بیش از ۵۰ درصد وزنی (یا ۷۰ درصد حجمی) ماده کربنی است که از تراکم و سخت شدن بقایای جانوری و گیاهی بسته به نوع و شرایط فرآیند زغال شدن به وجود آمده است.

ذخایر زغالی می‌توانند نارس، حرارتی، نیمه کک‌شو و یا کک‌شو باشند. زغالسنگ‌های حرارتی عمدتا در نیروگاه‌های حرارتی تولید برق و زغالسنگ‌های نیمه کک‌شو و یا کک‌شو در چرخه فولاد سازی استفاده می‌گردند.

بازار مصرف با تولیدکنندگان بزرگ و خطرات استخراج و آماده سازی:

قیمت زغالسنگ همواره دستخوش نوساناتی بوده که تابع میزان مصرف برق جوامع شهری و صنعتی و یا عطش بازار فولاد بوده است. بزرگترین تولید‌کنندگان زغالسنگ مثل آمریکا، چین، هند، روسیه، استرالیا، لهستان، اندونزی و ویتنام اثرگذارترین و البته اثر پذیرترین تولیدکنندگان از نوسانات قیمت زغالسنگ در جهان می‌باشند.

فرآیند معدنکاری زغالسنگ بسیار خطرناک است. ذخایر عمدتا در عمق زمین جای گرفته‌اند و متاسفانه سالانه دهها و یا صدها معدنچی را به کام مرگ می‌کشند. عمده حوادث زغالسنگ ناشی از خطاهای انسانی، تصاعد ناگهانی گاز، عدم وجود تجهیزات ایمنی و عملیاتی استاندارد و کافی در معادن و نبود سیستم‌های مدیریتی صحیح و کاردان می‌باشد.

انفجارات معادن زغالسنگ عمدتا در نتیجه نبود دستورالعمل‌های صحیح ایمنی و بازرسی‌های اصولی از تجهیزات، ارزیابی صحیح از سطح دانش فنی و عملکرد نیروهای عملیاتی معدن و ضعف مدیریت در کنار شرایط خاص گازخیزی معدن و عدم پیش‌بینی‌های لازم اتفاق می‌افتد. جایی که گاز متان و یا گرد زغالی حاصل از استخراج در کنار سایر پارامترهای ایجاد ریسک(جرقه و …)، منتج به وقوع فاجعه می‌شود.

از این رو است که در فرآیندهای جدید HSE در جهان، واحد HSE دیگر نقش یک پلیس را در معدن ایفا نمی‌کند بلکه از ارشدترین تا پایینترین سطح عملیاتی معدن ملزم به درک و یادگیری فرآیندهای ارزیابی و کنترلی ریسک می‌باشند و فرد و سیستم کاری معدن را ملزم به پایش محیط کار و شرایط آن می‌دانند.

معادن زغالسنگ بسیاری در کشور ما وجود دارد و حوادثی نیز در طول استخراج زغالسنگ به وقوع پیوسته است. قریب به شش سال از حادثه دلخراش معدن زمستان یورت می‌گذرد.

حادثه‌ای که در آن تجمیع همه عوامل مخرب و کشنده برای معدنی که تنها چند هفته قبل از حادثه، لوح ایمنی را دریافت کرده بود، سبب شد بزرگترین فاجعه معدنی کشور با بالاترین آمار کشته‌شدگان در تاریخ معدنکاری زغالسنگ و همه ادوار معدنکاری در ایران ثبت شود.

معدنی متکی به تهویه طبیعی مجهز شده به کهنه‌ترین و قدیمی‌ترین تجهیزات غالبا روسی که حتی در کشور سازنده نیز دیگر محلی از مصرف ندارند و نهایتا مدیرانی که بحث ایمنی در تفکر ایشان جایی نداشت. یا آن لوح تقدیر و ایمنی محلی از حقیقت نداشت و یا …

همه این عوامل دست به دست هم دادند تا چند ده نفر از معدنکاران به دلخراش‌ترین وضع ممکن به کام مرگ فرو روند.

هرچند این حادثه دلخراش بدترین حادثه معدنکاری در ایران است اما نباید از آن تنها با سوگواری گذشت و درس‌هایی که از این حادثه بجای ماند، می‌بایست بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

۱.  معادنی که از سیستم تهویه طبیعی همزمان با اختلاف ارتفاع در تونلها و کارگاههای استخراجی استفاده می‌کنند همواره آبستن وقوع سهمگین‌ترین حوادث معدنکاری به خاطر مشکلات تهویه هستند.

۲.   وجود سیستم گازسنجی و مانیتورینگ منسجم و مشخص در تمام معادن با درجه گازخیزی گروه ۲ به بالا امری واجب و ضروری می‌باشد. آیا کارگرانی که در کارگاههای استخراجی چنین معادنی کار میکنند همواره به گازسنجهای دستی و پرتابل دسترسی دارند؟ متاسفانه در غالب معادن کوچک و متوسط، گازسنجی توسط نفر ایمنی در آغاز فعالیت انجام می‌شود و همین و بس.  در صورتیکه هیچ ضمانتی برای آزادسازی ناگهانی گاز و … در هر لحظه‌ای وجود ندارد.

۳.  ثبت و ضبط داده‌های هواسنجی در شبکه تونلی معدن حداقل هر شش ساعت یکبار، از واجبات امور است.

۴.  تجهیز معدن و بازرسی منظم از سلامت تجهیزات نجات فردی و اطمینان از اینکه کارگران کاربرد آنها را به خوبی یاد گرفته‌اند از اهم امور و وظایف مدیران و راهبران معدن می‌باشد.

۵.  مدیریت بحران در زمان وقوع حوادث باید بارها و بارها مورد بازنگری و تمرین قرار گیرد. فراموش نکنیم تعداد قابل توجهی از تلفات زمستان یورت به واسطه هجوم معدنچیانی بودکه به کمک همقطارانشان رفته بودند!!!

اما هرچقدر هم که این موارد ایمنی بیان شود، نمی‌توان از نقش مدیران در اجرا و نظارت بر قوانین در راستای جلوگیری از حوادث اینچنینی چشم پوشی کرد. بدون شک مدیرانی که فقط به فکر برداشت مقطعی و کوتاه‌مدت یا ثبت رکورد تولید در طول دوره حضور خود هستند، از بزرگترین خطرات معدنکاری در کشور و عوامل تکرار حوادث اینچنینی هستند.

انتخاب مدیران لایق و افرادی که بعضا و به قول خودشان در دوره سی سال دوم خدمت به سر می‌برند و ترسی ندارند از اینکه برای یادگیری روش‌ها و تکنولوژی‌های جدید پیشقدم باشند، نه تنها باعث افتخار است بلکه باعث دلگرمی نسل‌های جوان خواهد بود اما مدیرانی که هم و غمشان آمار صورت‌های مالی است و بازنشستگانی که زمانی که پای میز مباحثه فنی می‌نشینند در باد گذشته خود خوابیده‌اند و به جز جمله “در زمان ما چنین بود و چنان بود” حرف دیگری برای گفتن ندارند، چه سودی غیر از متوقف کردن نسل جدید مهندسان جوان پشت در دارد؟

مدیرانی که حتی علیرغم داشتن کارنامه درخشانی پر از خطر آفرینی و حادثه زایی، همچنان نه تنها از میز مدیریت کنار گذاشته نشده‌اند بلکه همچنان به فکرتصدی پست و میزهای جدیدی هستند!!! باید توجه داشت عدم مقابله با چنین تفکرات مدیریتی خطر وقوع حوادثی همچون معدن یورت را دوچندان می‌کند.

مبادا که زمستان یورت دیگری در راه باشد!

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا