کد خبر: 110704222950
روزنامهعصر انقراض (طنز)

داستان یک بسته‌

راضیه حسینی

وزیر ارتباطات: «با بهره‌گیری ویژه از هوش مصنوعی، زمان پردازش مرسولات پستی تا ۲۴ ساعت کاهش یافت.»

مرسوله‌ پستیِ بیست و چهار ساعت زودتر رسیده در انبار واحد مقصد قرار می‌گیرد. پیام برای گیرنده فرستاده می‌شود که مرسوله‌ی شما به مقصد رسیده است و تا چند ساعت دیگر تحویل داده می‌شود.

بیست و چهار ساعت بعد، مرسوله‌ی بیست و چهار ساعت زودتر رسیده، هنوز در انبار است. گیرنده تماس می‌گیرد و علت را جویا می‌شود، بعد از شنیدن کلی آوای انتظار، بالاخره صدای خانم پشت خط می‌گوید:

«شما اولین نفر در لیست انتظار هستید، از این‌که صبورانه منتظر می‌مانید متشکریم.»

گیرنده با خودش فکر می‌کند مگر گزینه‌ی دیگری جز صبر و انتظار هم پیش رویم است که از ماندنم تشکر می‌کنی؟

بالاخره یک نفر گوشی را برمی‌دارد.

آن ور خط: «بله بفرمایید.»

گیرنده: «وقت‌تون به‌خیر قربان. می‌خواستم ببینم بسته‌ی من چرا نرسیده. دیروز پیامش اومد که رسیده و تا چند ساعت دیگه تحویل می‌گیرم.»

آن ور خط: «کد رهگیری رو بده.»

گیرنده کد را می‌دهد و چند دقیقه‌ی بعد آن ور خط می‌گوید: «محموله همین‌جاست. نگران نباشید. جاش امنه. چرا این‌قدر عجله دارید. امروز، فردا می‌رسه دیگه. البته فردا هم که تعطیل رسمیه، امروز هم، ساعت چنده؟»

گیرنده: «ده و نیم صبح»

آن ور خط: «امروز هم که هیچی. فردا هم که گفتم، پس‌فردا بین‌التعطیلی می‌شه، بعدش هم که پنجشنبه و بعدترش  هم جمعه‌ست. دیگه ایشالا شنبه صبح به دست‌تون می‌رسه.»

گیرنده: «پس بیست و چهار ساعت زودتر رسیدن محموله چه فایده‌ای داشت؟»

آن ور خط: «عوض این‌که یکشنبه برسه شنبه می‌رسه دیگه.»

گیرنده: «آها. واقعاً ممنونم. خیلی خوش‌حال شدم که بسته‌م زودتر به دستم می‌رسه. چقدر خوبه که پیشرفت در همه‌ی زمینه‌ها مشهوده. چقدر عالیه که از هوش مصنوعی استفاده می‌کنید و کار ما مردم رو زودتر راه می‌ندازید.»

آن ور خط: «خواهش می‌کنم. وظیفه‌ی ما خدمت‌رسانی به مردمه و در این راه از هر هوشی استفاده می‌کنیم. چه مصنوعی چه واقعی. فقط برای رضایت شما.»

گیرنده: «و چقدر خوبه که همه چیز رو باور می‌کنید.»

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا