دم مرغ یا فیلم خبرنگار صدا و سیما؟

راضیه حسینی
«کاهش چشمگیر مصرف گوشت، حبوبات و لبنیات/ بالارفتن قیمت گوشت، موجب تعطیلی بعضی قصابیها شده/ خرید دانهای تخممرغ افزایش داشته/ رقابت مردم بر سر خرید دُم مرغ.»
همینطور که مسئولان در حال سبقتگرفتن از یکدیگر برای دغدغهمند نشاندادن خود در زمینهی معیشت مردم هستند و مدام بر اقلام کالابرگ اضافه و آن را جذابتر میکنند، این پایین، دقیقاً جایی حوالی زیر زیر خطفقر، مردم دنبال دم مرغ هستند! جایی که خود مرغ هم خیلی به حسابش نمیآورد و اصلاً یادش رفته بود دارد. این روزها مردم، مناطقی از مرغ را کشف کردهاند که تابهحال به نظر میرسید وجود خارجی ندارد.
شاید بهزودی دنبال پای قورباغه و شاخ سوسک و پر مگس هم بروند. البته اینها هیچوقت در کالابرگ لحاظ نمیشوند. افت کلاس دارد. اصلاً لازم نیست مسئولان بابت این اقلام نگران باشند. مردم قول میدهند آنها را در پلاستیک مشکی و دور از چشم خبرنگاران به خانه ببرند.
هر وقت هم خبرنگاری از تلویزیون دیدند، سریع به فروشگاههای زنجیرهای میروند و یک میگو دست میگیرند. وقتی خبرنگار پرسید اینجا چه میکنید، میگویند: «اومدیم با کالابرگ برای خانواده میگو و ماهی و بلدرچین بخریم. دیگه خدا رو شکر بعد از کالابرگ وضعمون واقعاً خیلی خوب شده. بچهها هر روز میگو میخوان.»
خبرنگار میپرسد: «پس اینکه میگن مردم توان خرید ندارن چیه؟»
یکی از مردم: «نمیدونم. ما که دستمون درد گرفت از بس این پلاستیکهای خرید سنگینن. کاش مسئولان یکم کمتر کالابرگ بدن تا ما هم مجبور نشیم اینقدر خرید کنیم.»
این تنها کاری است که از دست مردم برمیآید تا مسئولان نگران نشوند و احساس ناکافی بودن نداشته باشند. یکوقت فکر نکنند نتوانستند از پس معیشت مردم برآیند، بعضیها شبها گرسنه سر روی بالش میگذارند، از خجالت به سوپری محل نمیروند، چون دیگر رویشان نمیشود دو عدد تخممرغ بخرند و بگویند: «ده تا خونه داشتیم خانم گفت واسه غذا دو تا دیگه میخوایم.»
این چیزها فقط در قصههاست، واقعیت همان خبری است که خبرنگار تلویزیون تهیه کرده است و بس. شما بین دم مرغ و فیلم خبرنگار دومی را باور کنید!