سهیلا روزبان
امروز مراسم تحلیف دونالد ترامپ انجام ، سایه جنگ تجاری میان ایالات متحده و چین بار دیگر سنگینتر شده است. این بار اما، جنگ تجاری فراتر از دو اقتصاد بزرگ جهان است و متحدان ایالات متحده نیز میتوانند هدف سیاستهای حمایتی قرار گیرند.
سیاستهایی که ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود وعده داده بود، حال به تهدیدی ملموس برای سرمایهگذاران و بازارهای جهانی تبدیل شدهاند.
شاخصهای سهامی، اوراق قرضه، نرخ ارز، و جریانهای سرمایهگذاری به طور گسترده تحت تأثیر این کشمکشها قرار میگیرند و تأثیرات آن محدود به کشورهایی که مستقیماً درگیر صادرات هستند، نیست. بلکه به کشوری که موانع تجاری را به کشورهای دیگر تحمیل می کند نیز گسترش مییابد.
نتیجه جنگ تجاری اول، نوسانات بزرگ در بازارهای مالی و تولید ناخالص داخلی دو کشور بود، هرچند این تأثیرات تا مرز کشورهای دیگر نیز گسترش یافت.
برآوردهای بانک جهانی نشان دادهاند که جنگ تجاری بین ایالات متحده و چین میتواند تا ۰.۵ درصد از رشد اقتصادی جهانی بکاهد. این کاهش به دلیل تأثیرات زنجیرهای بر زنجیره تأمین جهانی و کاهش اعتماد سرمایهگذاران است.
با ریاست جمهوری ترامپ، بازارهای جهانی در انتظار واکنشهای جدی به تعرفههای سنگین هستند. آیا اقدامات اقتصادی جدید میتوانند به رکود دیگری در اقتصاد جهانی منجر شوند؟
از آنجا که در آن دوره شاهد تشدید تنش های تجاری بین دو اقتصاد بزرگ جهان، با اعمال محدودیت های گمرکی متقابل بودیم، تاریخ (که اغلب تکرار می شود) ما را مجبور می کند در صورت اجرای وعده های انتخاباتی ترامپ، تأثیر بالقوه بر بازارهای مالی را در نظر بگیریم. که تهدیدی برای تجدید فشارهای تورمی است.
نگاهی به تجربه گذشته جنگ تجاری این دو کشور در شش ماه نخست سال ۲۰۱۸ نشان می دهد که شاخص سهام ایالات متحده ۴ درصد کاهش یافت، بازار سهام چین ۱۳ درصد افت کرد، اوراق قرضه آمریکایی با ۲ درصد الی ۵ درصد زیان همراه بود و نرخ یوان چینی حدود ۳ درصد نسبت به دلار تضعیف شد.
در همین حال، تعرفههای اعمالشده بر واردات باعث افزایش سطح قیمت در بازارهای داخلی هم برای مصرفکنندگان و هم برای بنگاههایی شد که تمرکز فعالیتشان بر کالاهای وارداتی بود.
تحقیقات مرکز سیاست اقتصادی نشان دادهاند که مصرفکنندگان آمریکایی و چینی بهواسطه تعرفههای اعمالشده به ترتیب با افزایش هزینه سالانه حدود ۸۵۰ دلار و ۳۵۰ دلار برای هر خانوار مواجه شدهاند.
تأثیرات فوری در بازار کالاهای مصرفی
در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، ایالات متحده بر ۳۵۰ میلیارد دلار واردات چینی تعرفه وضع کرد؛ اقدامی که پاسخ چین را در قالب تعرفههای ۱۰۰ میلیارد دلاری به دنبال داشت.
عوارض گمرکی به ترتیب بر ۱۸ درصد واردات ایالات متحده معادل ۲.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی و حدود ۱۱ درصد از واردات چین معادل ۳.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی اعمال شد.
تحقیقات نشان میدهد که این تعرفهها بیشتر از سمت تولیدکنندگان، مستقیماً موجب افزایش قیمت برای مصرفکنندگان شدهاند. در نتیجه، قدرت خرید واقعی هم در ایالات متحده و هم در چین کاهش یافت و شکاف میان عرضه و تقاضا در بازارهای جهانی افزایش پیدا کرد.
شرکتهای فناوری از جمله اپل و هواوی به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند. اپل برآورد کرد که تعرفههای جدید میتواند ۱۰ درصد بر هزینه تولید آیفون اضافه کند و هواوی نیز فروش خود را در بازارهای غربی به شدت محدود دید.
در همین دوران، صنعت انرژی و بهویژه بازارهای خورشیدی تحت تأثیر شدید قرار گرفتند. تعرفه ۳۰ درصدی بر قطعات پنل خورشیدی وارداتی از چین باعث شد شاخص سهام نیمههادی و تجهیزات الکتریکی این کشور در یک ماه تا ۱۲درصد افت کند و شرکتهای پیشرو چینی ارزش بازار خود را تا ۲۰ درصد از دست دهند.
در حوزه کالاهای مصرفی بادوام، در ماه اول پس از اعمال تعرفههای گمرکی ۵۰ درصدی بر ماشین لباسشوییهای وارداتی به آمریکا، قیمت سهام بزرگترین صادرکنندگان ماشین لباسشویی تا ۷ درصد کاهش یافت، با کاهشی بین ۲ تا ۵ درصد در هفته اول.
اعمال تعرفههای سنگین و تأثیرات آنها بر صنایع و مصرفکنندگان، زنگ خطر را برای بازارهای جهانی به صدا درآورده است. با این حال، تحلیلگران هنوز آیندهای نامطمئن را پیشبینی میکنند
در مارس ۲۰۱۸، ایالات متحده تعرفههای گمرکی بر واردات فولاد به میزان ۲۵ درصد و آلومینیوم به میزان ۱۰ درصد از بیشتر کشورها اعمال کرد. در ماه اول، شاخصهای صنعتی در جهان ۵ درصد کاهش یافتند و در طول سه ماه اول، کاهشی ۳ درصدی را تجربه کردند.
در ماه مه همان سال، این تعرفههای گمرکی بر کانادا، مکزیک و اروپا نیز اعمال شد و در ماه اول، شاخص سهام کانادایی در بخش معدن و فلزات و همچنین شاخص صنعت فولاد ۶ درصد کاهش یافت، شاخص سهام صنعت فولاد مکزیک ۴ درصد کاهش را تجربه کرد، در حالی که شاخص سهام صنعت فولاد اروپا ۸ درصد افت کرد.
در حوزه ارزها،در ماه اول پس از اعمال تعرفههای گمرکی آمریکا، دلار کانادا و یورو کمتر از ۱ درصد در مقایسه با دلار آمریکا کاهش یافتند، در حالی که پزوی مکزیک حدود ۶ درصد نسبت به دلار افزایش یافت.
بسیاری از تولیدکنندگان چینی، برای فرار از تعرفهها تولید خود را به کشورهای جنوب شرق آسیا منتقل کردند. اما این تغییر تنها در کوتاهمدت امکانپذیر بود، زیرا در نوامبر ۲۰۲۴، وزارت بازرگانی آمریکا محدودیتهای بیشتری را بر سلولهای خورشیدی وارداتی از مالزی، کامبوج، ویتنام و تایلند اعمال کرد. نتیجه آن بود که شاخص سهام تجهیزات چینی بار دیگر ۱۵درصد کاهش یافت.
آیا بازارهای جهانی برای دومین جنگ تجاری آمادهاند؟
جنگ تجاری قبلی میان آمریکا و چین باعث شد تقریباً ۴۵۰ میلیارد دلار از تجارت دو جانبه تحت تأثیر تعرفهها قرار گیرد. تحلیلگران انتظار دارند سیاستهای جدید ترامپ نیز تأثیر مشابهی داشته باشد و در طول چند هفته شاخصهای صنایع کلیدی تا ۵ درصد کاهش یابد و ارزش بازار شرکتهای درگیر بین ۱۰ تا ۱۵ درصد افت کند.
آژانسهای اعتباری مانند فیچ و مودیز هشدار دادهاند که تشدید جنگ تجاری میتواند به کاهش رتبهبندی اعتباری برخی از شرکتها و حتی کشورها منجر شود، چرا که با افزایش هزینهها و کاهش سودآوری مواجه خواهند بود.
تحلیلگران فکت ست انتظار دارند که سهام صنایع هدف طی یک تا چهار هفته پس از وضع عوارض گمرکی ۵ درصد کاهش یابد و ارزش بازار شرکت های پیشرو که مستقیماً تحت تأثیر قرار می گیرند بین ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش یابد. .
از آنجایی که ایالات متحده بخش بزرگی از خودروها و قطعات آن را از مکزیک وارد می کند، تحلیلگران انتظار دارند که شاخص سهام صنعت قطعات خودرو در مکزیک ۹ درصد و شاخص سهام صنعت مربوطه در آمریکا ۴ درصد کاهش یابد.
اگر اقدامات تلافی جویانه بین آمریکا و کانادا بدتر شود، تحلیلگران شرکت داده بر این باورند که این امر منجر به کاهش ۵ درصدی در بازار آمریکا و کاهش ۱۰ درصدی سهام کانادا می شود و شاخص های اوراق قرضه آمریکا حدود ۵ درصد کاهش می یابد و کاهش ۳ درصدی در ارزش دلار کانادا رخ خواهد داد.
جنگ تجاری قبلی بین ایالات متحده و چین منجر به افزایش تعرفه ها بر روی تقریباً ۴۵۰ میلیارد دلار در تجارت دوجانبه شد و نشان دهنده عقب نشینی در یکی از ارکان سرمایه داری غربی یعنی «حرکت آزاد کالاها، خدمات، کار و سرمایه» بود.
البته باید تاکید کرد که سیاستهای مشابه میتوانند علاوه بر تقویت ناامنی در بازارهای مالی، زنجیره تأمین جهانی را بیثبات کنند. این امر به کند شدن رشد اقتصادی در مقیاس جهانی خواهد انجامید.
تجربههای گذشته نشان داده است که جنگهای تجاری میتوانند تاثیرات جدی بر رشد اقتصادی جهانی داشته باشند. آیا تحولات اخیر میتوانند به تغییرات استراتژیک در زنجیرههای تأمین جهانی منجر شوند؟
اگر چه ممکن است منجر به جابجایی زنجیره تامین شده و همان طور که در بالا گفته شد بسیاری از شرکتها برای کاهش تأثیر تعرفهها، زنجیره تأمین خود را به کشورهای مختلف از جمله ویتنام، مالزی و هند جابهجا کردهاند. این تغییرات میتواند یک جابجایی استراتژیک طولانیمدت برای کاهش وابستگی به چین باشد و به ظهور این کشورها به عنوان مراکز تولیدی جدید کمک کند.
همچنین نباید اثرات اقلیمی را هم نادیده گرفت. با کاهش تولید و تبادل کالا به دلیل تعرفهها، میزان انتشار گازهای گلخانهای نیز ممکن است تغییر کند.
هرچند این موضوع میتواند به کاهش موقت در انتشار منجر شود، اما بازگشت احتمالی به الگوهای تولید قدیمی پس از پایان تعرفهها میتواند اثرات محیط زیستی نامطلوبی ایجاد کند.
ونکته آخر این که کارشناسان یکی از پیامدهای طولانیمدت احتمالی جنگ تجاری را افزایش تأکید بر نوآوری و تولید داخلی می دانند. این موضوع شاید بتوانددر بلندمدت به اقتصاد کشورها یاری رساند اگر مانند کشور ایران عادت به تعرفه ها هزینه های دولت را بالا نبرده و تولید کنندگان را از تولید رقابتی دور نکند.
با این اوصاف و با توجه به اینکه بازارها در انتظار مراسم تحلیف ریاست جمهوری در ایالات متحده در امروز دوشنبه هستند، آیا ترامپ نقشه تجاری را تغییر می دهد و آیا کشورهای جهان تسلیم تلاش های او برای تحمیل هژمونی بیشتر آمریکا می شوند یا اینکه کشورش در نهایت منزوی خواهد شد. کشورهای دیگر و آیا سیاست های او منجر به حمایت از کنار گذاشتن دلار خواهد شد؟