شوکدرمانی به شیوه مسئولان (طنز)
راضیه حسینی
محمدبیگی، نماینده مجلس: نمیخواهیم با افزایش «منگولها» جمعیت کشور را افزایش دهیم!
فکر میکردیم تکنیک شوکدرمانی، فقط منحصر به فوتبال است و با چند تا چک و لگد مربی که «گله و هر کی نخوره خله»، تمام میشود. اما گویا این تکنیک به سیاست هم راه پیدا کرده است.
نمایندگان و وزرا احتمالاً وقتی دیدند حرف زدن به شیوه اصولی و درست تلنگر لازم را در جامعه ایجاد نمیکند، به فکر شوک لفظی افتادند. مثلاً اگر آقای نمکی به جای مدیرکل مردهشورخانه، میگفت تطهیرخانه شما شوک لازم را دریافت نمیکردید و نهایت تصوری که در ذهن ایجاد میشد این شکلی بود: فضایی بسیار رمانتیک با کاشیهای سبز چمنی و چند ردیف میت، با لبخندی که انگار همین الان مشغول گفتوگوی صمیمانه با چند حوری بهشتی هستند، به دست تطهیرکنندگان شسته میشوند. از بلندگو هم نوای ملایم «میرن آدمااااا، از اونا فقط خاطرههاشون به جا میمونه…» در حال پخش است.
اما وقتی واژه مردهشورخانه گفته شود چیزی که به ذهن میرسد این شکلی است: در دخمهای سرد و نمور با یک چراغ که آن هم مدام روشن و خاموش میشود، مردهای روی سنگ سرد و سخت برای شستوشو مثل کتلت این ور و آنور میشود و یکی دو بار هم از دست مردهشور سر میخورد و با مخ به زمین میافتد.
روح مرده بیچاره در حال نگاه کردن به نکیر و منکر با چشمهای آتشین و گرز فولادین است که منتظرش هستند و هی چشمک حوالهاش میکنند. از بلندگو هم «سیاحت غرب» در حال پخش است و به لحظهای رسیده که قرار است روح را آنقدر فشار دهند که روغن پس بدهد.
کدام صحنه برایتان شوکآورتر است؟
خانم محمدبیگی هم خواستند چنین شوکی وارد کنند. البته مردم هم انصافاً بیش از جمله آقای وزیر بهداشت دچار شوک شدند و حتی خبر موثق داریم شدت شوک وارده به بعضیها از شدت گرفتگی برق سه فاز هم بالاتر بوده و آنها را از خانه همسایهها جمع کردند.
برای شوکهای بعدی آماده باشید.
لطفاً بعد از این هروقت خواستید اخبار را پیگیری کنید، دستکش، کلاه و کفش ایمنی، لباس مجهز به ضربهگیر و قرص زیرزبانی همراه خود داشته باشید؛ زیرا ممکن است شاهد چنین جملاتی باشیم: «ما نمیخواهیم مردم کاسه گدایی دستشان بگیرند.» «مردم را گاو فرض نکنیم» «بچهها باید در مدارس آموزش درست ببینند تا فردا پسفردا گاگول و اسکل نشوند.» و…
در صورت قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی آرامش خودتان را حفظ کنید و چند نفس عمیق بکشید.