صنعت بانکداری کشور در راستای هوشمندی
دکتر مسعود مروتی/ مدرس، مشاور و عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان
تاکنون صنعت بانکداری در سطح بین المللی، چهار نسل را گذرانده است. «نسل اول» تحت عنوان «بانکداری سنتی» بود که بانکها در این نسل، خدمات خود را از طریق مراجعه حضوری مشتریان به شعب ارائه میدادند.
«نسل دوم» با بهرهگیری از دستگاههای خودپرداز آغاز شد و نقطه عطف آن، ارائه خدمات بانکی در خارج از ساعت کاری و از طریق دستگاههای خودپرداز به مشتریان بود. «نسل سوم» با گسترش استفاده جامعه از تلفنهای همراه و بهرهگیری از آن به منظور ارائه خدمات بانکی و توسعه اپلیکیشنهای بانکی طی شد. اما «نسل چهارم بانکداری» که از هوش مصنوعی برای ارائه خدمات بانکداری استفاده میشود، تقریبا از سال ۲۰۱۷ با عنوان «بانکداری دیجیتال» آغاز شد و زمینهساز همکاری بانکها با سایر بازیگران اکوسیستم را فراهم کرد.
«بانکداری دیجیتال» مفهومی گسترده است که شامل استفاده از انواع فناوریهای دیجیتال و تجهیزات مربوطه، به منظور ایجاد تحولی اساسی در ایجاد تنوع بیشتر در محصولات و خدمات، ارائه خدمات و محصولات از طریق شیوههای نوین، جلوگیزی از اتلاف منابع، کاهش زمان فرایندهای کاری، جلوگیری از پولشوئی و فسادهای مالی، کاهش هزینههای سازمانی، ارتقای فرهنگ سازمانی، برقراری ارتباط موثر و اثربخش بانک با مشتریان و… خواهد بود.
اولین اقدام در تحول دیجیتال، «هوشمندسازی» است که به معنای استفاده از فناوریهای نوظهور، ابزارها، روشهای فنی و اطلاعاتی در راستای تصمیمگیریهای صحیح با کمترین ضریب خطا، جلوگیری از تصمیمگیریهای سلیقهای و شخصی، مدیریت بهینه منابع، تسهیل فرایندها، ارتقای سطح کیفی خدمات، سرعت بخشیدن به ارائه خدمات و همچنین شخصیسازی خدمات با توجه به رفتارهای مشتریان از طریق تحلیل روندهای رفتاری آنان است که موضوعی بسیار مهم میباشد. به بیان دیگر، هدف بانکداری هوشمند، ارائه هوشمندانه خدمات با توجه به شرایط و نیاز هر مشتری از طریق دادههای مربوط به وی است.
فرق بانکداری هوشمند با بانکداری های پیش از آن را می توان اینگونه بیان کرد که پیش از بانکداری هوشمند، فناوری در راستای بهبود نحوه ارائه خدمات بانکداری استفاده میشد و سعی بر آن بود که خدمات بانکی در کمترین زمان ممکن به مشتریان ارائه شود، اما در بانکداری هوشمند از فناوری در راستای بهبود و اتخاذ تصمیمات بهینه استفاده میشود که یکی از اصلیترین پایههای آن، داده های مرتبط با هر موضوع میباشد. لذا بانکها باید به سمت مدیریت و تحلیل داده حرکت کنند و از دادههای موجود بعنوان یکی از منابع مهم بانکی، به منظور توسعه خدمات و زنجیره ارزش بانکها استفاده کنند.
در شرایط فعلی و با توجه به وقوع انقلاب صنعتی چهارم و پنجم که سبب پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه استارتآپها شده است، موضوع «ارزشآفرینی دیجیتال» که نشات گرفته از تحول دیجیتال میباشد، به عنوان اصلیترین راهکار موجود برای زیست بوم بانکی در راستای ارائه خدمات نوین و نسل جدید به مشتریان مطرح است. لذا باید از اکنون خود را برای اعمال تغییراتی بنیادین آماده کرد.
امروزه بانکها به دلیل وجود فضای ابر رقابتی در سطح ملی و بینالمللی، نیازمند تغییراتی در مقررات و ضوابط خود، ساختار، آییننامههای و دستورالعملها، شرح شغلها، موضوعات امنیتی شبکه، بهروز رسانی سیستمهای نرمافزاری و سختافزاری و… هستند، که اگر از اکنون به صورت خودآگاه به استقبال تغییرات نرویم، بیشک یک روز باید به اجبار، تغییرات را بپذیریم.
اجرای موفقیتآمیز استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی، مستلزم دارا بودن پرسنلی با مهارتهای فنی و دانش تخصصی است که آموزشهای لازم و دورههای آموزشی را طی کرده باشند. همچنین بهرهگیری و جذب نخبگان، متخصصان و افراد خبره در زمینه داده کاوی، تحلیل داده، فناوری اطلاعات، و… به منظور جبران خلاء های دانشی یکی از مواردی است که باید مدنظر قرار داده شود.
پیاده سازی پلتفرمهای هوشمند در زیست بوم بانکی نیازمند تغییراتی در قوانین و مقررات داخلی بانکها و حتی مراجع بالادست میباشد. ایجاد ساختارهای پویا و جایگزینی آن با ساختارهای خشک و بروکراتیکو ایجاد پستها سازمانی کارشناسان و مدیران دادهمحوری، نیز از اقدامات مطلوب و زیرساختی برای بانکداری هوشمند می باشد.