عشقی برنامهای برای دسترسی یکسان معاملهگران به اطلاعات بورس دارد؟
مسعود وطنخواه
رئیس سازمان بورس هفته گذشته تغییر کرد و یکی از سوالاتی که فعالان بازار سرمایه به دنبال این تغییر، از خود میپرسند این است که آیا در دوره جدید تصدیگری دسترسی یکسان به اطلاعات برای همگان میسر میشود؟
پس از شکلگیری و آغاز به کار کابینه سیزدهم بهتدریج شاهد تغییر مدیران اقتصادی بلندپایه نظیر بانک مرکزی و رئیس سازمان امور مالیاتی تا اینکه هفته گذشته نوبت به بازار سرمایه رسید.
پایگاه خبری بازار سرمایه ایران (سنا) هفته گذشته در این باره نوشت: «اعضای شورای عالی بورس ضمن تقدیر از تلاش های محمدعلی دهقان
دهنوی، به اتفاق آراء مجید عشقی را به عنوان رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب کردند.
جلسه شورای عالی بورس ۲۱ مهر در محل وزارت اقتصاد و دارایی برگزار شد و با توجه به اتمام مدت زمان ریاست محمدعلی دهقان دهنوی در سازمان بورس و اوراق بهادار، اعضای شورای بورس با انتخاب مجید عشقی را با اکثریت آرا به عنوان سکاندار جدید این سازمان موافقت کردند.
مجید عشقی، قائم مقام بورس کالا و عضویت هیات مدیره شرکت های تامین سرمایه لوتوس پارسیان، سرمایه گذاری توسعه نور دنا را در کارنامه کاری خود دارد.»
در ادامه گزارش سنا آمده است: «در جلسه شورای عالی بورس، مسعودیفر، عشقی، خدابخش، فرجزاده و ناصرپور به عنوان اعضای هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار معرفی شدند.»
تعویض مدیریتهای غیرسیاسی در کشور ما به دنبال روی کار آمدن دولت جدید، اتفاق تازهای در کشور ما نیت نیست و چرایی تغییر مدیریت در سازمان بورس نیز خود مقوله جدایی میطلبد؛ اما نکتهای که در تغییر مدیران بازار سرمایه رخ میدهد، حل نشده ماندن مشکلات سرمایهگذاران با وجود تغییر مدیران و سیاستهاست. یکی از این مشکلات نبود تقارن اطلاعاتی نزد سرمایهگذاران است.
امروزه اهمیت دسترسی زودتر به اطلاعات برای تصمیمگیریها بر کسی پوشیده نیست؛ به طوریکه بازارهای موازی با اپلیکشنها فراهم شده است تا آخرین اطلاعات را در دسترس متقاضیان قرار دهد. تارنمای تبیان درباره ارزش توزیع زمانی اطلاعات نوشته است: «برای تصمیمگیریهای اقتصادی نیاز به اطلاعاتی است که بتوان با کمک آنها منابع موجود و در دسترس را به نحوی مطلوب تخصیص داد.
یکی از مهمترین عوامل در تصمیمگیری صحیح، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشوند، اثرات منفی برای فرد تصمیمگیرنده در پی خواهد داشت. از سوی دیگر، نوع و چگونگی دستیابی به اطلاعات نیز حائز اهمیت است.
در صورتیکه اطلاعات مورد نیاز به صورتی نامتقارن در بین افراد توزیع شود (انتقال اطلاعات به صورت نابرابر بین مردم صورت گیرد)، میتواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود. بنابراین، قبل از اینکه خود اطلاعات برای فرد تصمیمگیرنده مهم باشد، این کیفیت توزیع زمانی اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
در بازار سرمایه، پایه اولیه معاملات را وجود اطلاعات مرتبط، شکل میدهد و از اینرو است که اطلاعات را گرانبهاترین دارایی در بازار سرمایه میدانند.»
دخالت و نفوذ کارگزاران در بازار سرمایه در سه دهه اخیر سبب شد که بورس با نوعی نبود تقارن اطلاعاتی همراه شود. از آنجا که جامعه کارگزاران حدود یکسوم (۳۰درصد) سهام شرکتهای بورس، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی را در اخنیار دارند به طور غیرمستقیم بر نحوه خدماتدهی شرکتهای اطلاعرسانی که زیرمجموعههای بازار سرمایه هستند، تاثیرگذار باشند و در نتیجه مقررات بازار سرمایه غالبا به گونهای تنظیم میشود که یا نفع اصلی نصیب کارگزاران شود یا اینکه دستکم ضرر نکنند
نمونهای از این تاثیرگذاری را میتوان در نبود دسترسی همگان به اطلاعات یکسان سفارشهای خریدوفروش دید که با تغییرات مدیریتی در سطوح مختلف نظیر مدیرعاملهای بورسهای چهارگانه یا حتی تعویض ریاستجمهوریها نیز اصلاح نشده است.
نبود دسترسی اطلاعات برای همه تا آنجا علنی است که حتی مدیران سطوح بالای بازار سرمایه نهتنها آن را تکذیب نمیکنند که این را به نوعی قانونی میدانند. مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس در آخرین اظهارنظر خود ۱۹ مهر ۱۴۰۰ منتشر شده است، گفته بر اساس دستورالعمل افشای اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار، استفاده از الگوریتم تنها برای عملیات بازارگردانی مجاز است و شرکتهای نرمافزاری حق افشای اطلاعات عمق سفارشها به درگاههای آنلاین بهجز آنلاین گروهی را ندارند.
روحالله دهقان درباره دو مدل نمایش سفارشها در بازار به پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) افزوده است: «در مدل نخست، تنها ۵ مظنه برتر نمایش داده میشود که سایتها و کاربران آنلاین به آن دسترسی دارند.
دیگری، نمایش عمق سفارشهاست که امکان مشاهده تمام سفارشهای موجود در صف خرید یا فروش را میسر میکند.»
او اضافه کرده است: «مشاهده عمق سفارشها تنها برای معاملهگرانی که در کارگزاریها مشغول به فعالیت هستند، مجاز است. به بیانی دیگر، افرادی که برای خودشان سهم خرید و فروش میکنند که همان کاربران آنلاین عادی هستند، براساس دستورالعمل افشای اطلاعات، حق دسترسی به این اطلاعات را ندارند.»
نکته جالب در اظهارات مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس اعتراف این مقام مسئول به دو دسته بودن انتشار اطلاعات است و نکتهای که در گفتههای او مغفول مانده است این است که دلیل این تقسیمبندی چیست؟ آیا گمان میشود به صرف اینکه گفته شود، مقررات است، برای اقناع فعالان بازار سرمایه کافی است؟ آیا وقت آن نرسیده است که برای سرمایهگذاران هم فرش قرمز پهن کنیم؟ امروز بازارهای مالی در حصارهای کشورها که هیچ در محدودیت قدرتهای بزرگ دنیا نیز نیست.
به گفته مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس، تا پیش از سال ۱۳۹۵، دسترسی به عمق سفارشها در اختیار افراد قرار نداشت و تنها معاملهگران کارگزاریها از طریق ایستگاههای نامک میتوانستد به عمق سفارشها دسترسی داشته باشند.
از اواخر این سال، با دستور سازمان بورس و اوراق بهادار و بهمنظور گسترش ایستگاههای برخط گروهی (آنلاین گروهی) مقرر شد پیامهای عمق سفارشها برای توسعه سامانههای برخط گروهی، در اختیار شرکتهای نرمافزاری (OMS) قرار بگیرد تا معاملهگرانی که از برخط گروهی استفاده میکنند، بتوانند عمق سفارش ها را مشاهده کنند.
او افزوده است: «از آنجا که این اطلاعات برای شرکتهای نرمافزاری ارسال میشود، از نظر فنی این امکان وجود دارد تا دسترسی به عمق سفارشها در اختیار نهادهایی بهجز برخط گروهی قرار بگیرد ولی براساس دستورالعمل افشای اطلاعات، شرکتهای نرمافزاری حق افشای عمق سفارشها به درگاهی جز برخط گروهی را ندارند.»
حال بازار سرمایه و نبود تقارن اطلاعاتی را به دلیل نفوذ گروهی که مقررات را به نفع خود وضع میکنند با وضع مبادلات مالی بینالمللی مقایسه کنید. بازارهای جهانی اکنون حتی روز و شب را هم نمیشناسد به گونهای که وقتی در استرالیا شب و در آمریکا به دلیل واقع شدن در نیمه دیگر جهان، روز است. بازار سرمایه آمریکا پول استرالیا را قرض میکند و پس از پایان معاملات نهتنها اصل پول، بلکه با درصد بهره آن را به استرالیا برمیگرداند. در مقابل، استرالیا نیز از آمریکا میخواهد پول خودش را تا قبل از شروع معاملات فردا به او قرض دهد.
قدرت در هم شکستن مرزها از سوی پول به حوزه جغرافیایی کشورها محدود نشده است و حتی تحریمهای مالی و اقتصادی ابرقدرتها را نیز میشکند. حال این سوال جای طرح دارد: در چنین اوضاعی که با یک تلفن، پول از کشوری به کشور دیگری یا از بازاری به بازار دیگر منتقل میشود آیا به صلاح کشور است که با وضع مقررات جانبدارانه برای گروهی زمینه را برای کوچ نقدینگی از بورس به خارج از کشور یا بازارهای رقیب فراهم کنیم؟
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار هفت راهبرد و سه محور اصلی برنامههای کلان بازارسرمایه را در دوره جدید اعلام کرده است. مجید عشقی در گفتوگو با پایگاه خبری بازارسرمایه (سنا) درباره راهبردها و برنامههای کلان بازار سرمایه در دوره مدیریتی جدید گفته است: «همانطور که مقام معظم رهبری، در بیانیه گام دوم انقلاب، محورهای اصلی راه حل مشکلات اقتصادی کشور را درونزایی اقتصاد، مولد و دانش بنیان شدن، مردمی کردن و کاهش تصدی دولت و نهایتا برونگرایی با استفاده از تمام ظرفیتهای کشور اعلام فرمودهاند، سازمان بورس و اوراقبهادار در دوره جدید تلاش میکند با این جهتگیری و در نظر قرار دادن اهداف کلان خود شامل حمایت از سرمایهگذاران، ایجاد بازار شفاف، کارا و منصفانه و کاهش ریسک فراگیر، سیاستها و برنامههای خود را تنظیم، اجرا و رصد کند.»
حال باید منتظر ماند و دید آیا عشقی برای دسترسی یکسان به اطلاعات که از ملزومات اولیه هر بازار مالی است، برنامهای دارد؟ آیا این مدیر جدید میتواند مقررات دوپهلو را که عموما به نفع گروهی خاص و به زیان بخش عمده فعالان بازار سرمایه است، تغییر دهد یا او نیز مانند مدیران سلف خود پس از مدتی هر چند وقت یکبار به صدور اطلاعیه، هشدار یا رهنمود نظیر اخطار درباره ریسک بالای بازار سرمایه، پیشنهاد به سرمایهگذاری در صندوقها و محدودیت در عرضه اولیه عمومی سهامهای کوچک و متوسط اکتفا میکند.