فاجعه در راه است، قرارداد های موقت و شرکت های تامین نیرو چگونه به وجود آمدند
علی محمد عزیزی، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران جمهوری اسلامی ایران
اواخر دهه ۶۰ که بررسی ها و فرضیه های واگذاری برخی قسمتها به بخش خصوصی شکل گرفت اگرچه این گونه حرکتها در سالهای دور از اروپا و آمریکا شروع شده بود لاکن به دلیل وقوع انقلاب اسلامی در ایران قدری با تاخیر شروع شد، ولی مانند دیگر متد هایی که از کشورهای پیشرفته با الگو گرفته میشود و دست آخر ماحصل کار به هیچ عنوان شبیه ماکت اصلی نمی باشد، این موضوع هم هرگز تطابقی با آنچه در اروپا اتفاق افتاده بود نداشت.
فعالیت های واگذار شده در صنعت های مختلف عمدتاً معدن و بارگیر خانه بود ولی به دلیل ازدیاد نیرو و لزوم کاهش ازطرفی دارا بودن تجربه کافی این قسمت ها به خود کارگران واگذار می شد ولی فقط احاطه و سرپرستی کارخانه روی این افراد کاهش یافت، اما نه تعدادشان کم شد و نه هزینه هایی مانند غذا و ایاب ذهاب تغییرات داشت، نگهداری ماشین آلات هم به لحاظ فشار پیمانکار روی دستگاه ها معنی خود را از دست داد، ضمن اینکه انان یکی از کلیدی ترین قسمت ها از دست مدیریت خارج نمودند که از آن جمله پول چایی و غیر از رانندگان و بعضاً دست از بارگیری کشیدن تا به خواسته خود رسیدن بود، اگرچه واگذاری موضوعات حجمی و به قولی کار را واگذار کردن توجیه پیدا کرده بود ولی وضعیت وقتی بدتر شد که از شرکت های تامین نیرو تقاضای پرسنل نمودند،
ابتدا شرکت های برنده در مناقصه که نرخ کمتری اعلام می کردند تا جایی که از حداقل ها هم به کارگران کمتر پرداخت میشد و برگه های تسویه حساب سفید قبل از انعقاد قرارداد اخذ می شد، و این یعنی استعمار کارگران و درآمد بیزحمت برای پیمانکار، این کارگران نه عیدی نه بازخریدی نه مرخصی و نه حقوق حداقلی را دریافت می کردند، اوج تاسف اونجا بود که در کنار کارگران قدیمی با زحمت بیشتر قرار داشتند و حتی ارزاق اعیاد فطر و قربان و نوروز و غیره را دست آنان می دیدند و کارگران به راستی هیچگونه امنیت شغلی نداشته و ندارند و هر لحظه امکان اخراج را با پوست و گوشت خود لمس می نمودند این در حالی بود که به لحاظ موقت بودن آنها بیمه بیکاری هم به راحتی دریافت نمیکردند، عدم بسترسازی مناسب و ایجاد زیرساخت ها که در اروپا ابتدا انجام سپس صفر سازی شده بود.
اختصاص حداقل ها برای کارگران اتفاق افتاد که از این دست، داشتن بیمه کاری برای قراردادهای مدت معین بود سپس قرارداد های کمتر از حداقل حقوق را باطل دانست و کارفرما ها را مکلف کرد لیست بیمه و حقوق کارگران پیمانکار را کنترل نمایند و این در حالی بود که مدام از تعداد کارگران رسمی به دلیل عمدتاً بازنشستگی کم می شد و بر تعداد کارگران پیمانکار افزوده می گشت ابتدای دهه ۸۰ تعداد کارگران رسمی و پیمانکاری در کارگاه ها تقریباً برابر شد و شرکت ها به اجبار مزایایی از قبیل افزایش تولید هدایای اعیاد و غیره را به کارگران موقت هم می دادند و سعی میکردند انگیزه کاری آنان را بالا ببرند شرکت ها هنگام استخدام نیرو های قدیمی خود تقریبا تمام موارد جذب آموزش به کارگیری را رعایت کرده بودند و کارگران از آموزشهای لازم بهره میبردند و انگیزه های لازم را مانند افزایش حقوق سنواتی هدایا به دانش آموزان آنها، اردوهای فرزندان پرسنل، بهره مندی از ویلاهای شمال، بیمه تکمیلی اقامتگاه های زیارتی، بهرهوری سالیانه، جشن های سازمانی انتخاب کارگران نمونه و خیلی موارد دیگر که از حوصله این موضوع خارج است داشتند،
آخر دست کمیت و کیفیت تولید است، قیمت تمام شده وووواز این دست که بر کسی پوشیده نیست، در اوایل دهه ۹۰ تعداد کارگران پیمانکار چندین برابر پرسنل رسمی شدند و تمام دپارتمان ها چه کلیدی و چه خیر کلیدی در دست آنها بود آنهایی که حتی آمار تحصیلات تجربه تعداد فرزندان کارت سلامت آزمایشات ادواری و خیلی چیزهای دیگر را نداشتند مابین کم سواد و بی سواد و تحصیل کرده آن تفاوتی قائل نشدند حداقل حقوق را میپرداختند اگر هم پرداخت های اضافی داشتند کلاسیک نبوده و ماهیانه هر از گاهی از زیر میز تحویل می دادند،
این است که امروز متاسفانه شاهد بیش از ۹۵ درصد قراردادهای موقت سه ماهه و شش ماهه در کشور هستیم متاسفانه از نظر آموزشی بسیار ضعیف عمل کرده و در هنگام ورود نیروی کار به شرکت گزینش لازم انجام می گردد آموزش مناسب خارج از کارگاه ها متناسب با شغل دیده نمی شود آزمایشات اعتیاد داده نمیشودو جایگاه ها را یکسان می بینند سالها پیمانکاران عوض شده اند ولی آنها ثابت مانده اند حالا هم در معرض بازنشستگی قرار گرفتند ولی گویا برخی ماها پیمانکاران سودجو بیمه آنها را یا اصلاً واریز نکردند و یا حداقل حق بیمه را پرداخته اند، اگر در محیط سخت و زیان آور بوده اند که سهم بیمه سخت و زیانآور اکثر آنان را روی هوا مانده و گاهی به طرف کارفرما و گاهی به طرفپیمانکاران متعدد پر میکشد.
کارگران جوان تر شاهد و ناظر این مشکلات قدیمیترها هستند تمامی کارهای کارخانه هم در دست آنهاست تصور از عملکرد آنها در بهبود روش ها افزایش تولید، کیفیت برتر، تعالی سازمانی، ارگونومی pm، نگهداری و تعمیرات چه میتواند باشد؟؟؟؟ اگر نیروهای کارآمد پیمانکار استخدام حداقل قراردادی نشوند و ما دوباره به رسالت واقعی با سود بیشتر با استفاده از نیروی کارآمد و سالم با تولیدی با کیفیت و قیمت تمام شده و بهینه در فضای سبز و دوستانه برنگردیم و اگر قراردادهای موقت اصلاح نگردد و اگر شرکتهای تامین نیرو که یک نوع نظام برده داری است و سوء استفاده و دلالی است حذف نگردد بی شک فاجعه در راه است،،