فرصت ها و تهدید های پیش روی دولت جدید/ چهار سال طلایی برای استفاده از فرصت ها
در حالی دولت سیزدهم، کمتر از دو ماه دیگر راهی پاستور میشود که اقتصاد ایران در شرایط مناسبی قرار ندارد. از همین رو، شناخت فرصتها و بحرانهای پیش روی اقتصاد ایران برای استفاده بهینه از فرصتها و جلوگیری از ایجاد و یا تشدید بحرانها لازمه گذر از این پیچ تاریخی و نیل به رشد و توسعه اقتصادی است.
اقتصادآنلاین، به عقیده کارشناسان، سالهای پیش رو به خاطر قرار گرفتن ایران در شرایط سخت اقتصادی و معیشتی، مهمترین و تعیینکنندهترین سالهای تاریخ معاصر برای آینده سیاسی و اقتصادی ایران به شمار میرود.
از همین رو، شناخت فرصتها و بحرانهای پیش روی اقتصاد ایران برای استفاده بهینه از فرصتها و جلوگیری از ایجاد و یا تشدید بحرانها، لازمه گذر از این پیچ تاریخی و نیل به رشد و توسعه اقتصادی است.
پنجره جمعیتی در ایران؛ فرصتی تکرار نشدنی
بر اساس تعریف بانک جهانی در صورتی که نسبت افراد ۱۵ تا ۶۵ سال به کل جمعیت بیش از ۱.۵ برابر شود، پنجره جعیتی آن کشور باز شدهاست به این معنا که نیروی انسانی فعال به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه اقتصادی در شرایط مناسبی قرار دارد.
مطابق با این تعریف، پنجره جمعیتی ایران در سال۲۰۰۰ باز شده و در سال ۲۰۲۸ و در خوشبینانهترین حالت در سال ۲۰۳۸ بسته میشود.
بسته شدن پنجره جمعیتی ایران میتواند منجر به چالش جدی کمبود نیرویکار شود و از آنجا که منبع اصلی درآمد صندوقهای بازنشستگی از محل حقبیمه پرداختشده نیروی کار است، درآمد صندوقهای بازنشستگی در اثر کمشدن نیروی کار، کاهش مییابد و منجربه ناترازی هزینه و درآمد این صندوقها و ایجاد فشار سنگین هزینهای بر آنها میشود.
این در حالی است که با وجود ۲۰ سال باز بودن پنجره جمعیتی ایران از سال ۲۰۰۰ تا کنون، ظرفیت توسعهای بهرهبرداری از آن از بین رفته و افرادی که در اواخر دهه ۵۰ و ۶۰ متولد شده بودند امکان پیدا کردن شغل مناسب نصیب آنها نشده است و در سالهای آینده به جمعیت بازنشستگان و سالمندان اضافه خواهند شد. پنجره جمعیتی ایران در شکل زیر قابل مشاهده است.
چنانچه میبینیم حدود یک دهه تا بسته شدن پنجره جمعیتی کشور، به معنای کاهش نیروی مولد و افزایش افراد بازنشسته باقی نمانده است. چنانچه میدانیم، یکی از ملزومات توسعه و موتور محرکه رشد اقتصادی، استفاده کارا از نیروی انسانی است.
بنابراین استفاده بهینه از آن میتواند کشور را در مسیر رشد و توسعه اقتصادی قرار دهد و در مقابل عدم استفاده بهینه از آن میتواند توسعه کشور را با ابهام روبهرو کرده و بحران صندوقهای بازنشستگی و بحران اشتغال در کشور ایجاد کند.
بنابراین باز بودن پنجره جمعیتی مانند یک تیغ دولبه همانطور در صورت استفاده بهینه میتواند موتور محرکه رشد اقتصادی در کشور باشد، بیتوجهی به آن میتواند بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بزرگی را در کشور رقم بزند.
تبدیل ایران به هاب ترانزیتی منطقه و جهان
مساله امنیت و بازدارندگی، لازمه انجام هر گونه سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی است و بدون تحقق آنها، رشد و توسعهاقتصادی در هر کشوری امکانپذیر نخواهد بود. امروزه بازدارندگی در دنیا شامل دو نوع بازدارندگی نظامی و بازدارندگی اقتصادی است.
هرچند داشتن بازدارندگی نظامی برای هر کشوری لازم است اما داشتن بازدارندگی اقتصادی نیز برای تامین امنیت نظامی و اقتصادی هر کشوری ضروری است.
ایجاد بازدارندگی اقتصادی به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که باعث درهم تنیدگی اقتصاد کشور با اقتصاد سایر کشورها شود به نحوی که اقتصاد کشورها، از هرتکانهای در اقتصاد ایران متاثر شود و امکان هرگونه تعرض به کشور و تحریم را از بین ببرد.
بهترین بازدارنگی برای ایران ایجاد دیپلماسی راه، به معنی شاه راه شدن ایران برای منطقه و جهان در مسیرهای ریلی، هوایی، جادهای وآبی است. این کار به معنای تبدیل ابزار و مزیت استراتژیک جغرافیایی به ابزار و اهرم بازدارندگی است.
با پیادهسازی این سیاست و کسب درآمد از آن، وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی از بین خواهد رفت و اقتصاد کشورهای منطقه و بسیاری از کشورهای جهان با اقتصاد ایران گره خواهد خورد. در نتیجه هزینه تحریم کردن ایران، برای تحریمکنندگان چنان بالا خواهد رفت که تحریم ایران برای آنها به صرفه نخواهد بود.
طرح راه ابریشم نوین، طرح مائوسام، طرح کریدور شمال به جنوب، طرح راه خلیجفارس به مدیترانه از جمله طرحهایی هستند که میتوانند ایجادکننده دیپلماسی راه برای ایران باشند.
حجم کل ترانزیت جهان سالانه چهار میلیارد و ۶۰۰ میلیون تن است که درآمدی بالغ بر ۴۷۰ میلیارد دلار ایجاد میکند. سهم ایران از این حجم تنها حدود ۰.۳ درصد کل ترانزیت جهان و برابر با ۱۳ میلیون تن است.
بر اساس ظرفیت راههای جادهای، ریلی و هوایی که ایران امکان راهاندازی آنها را دارد، سهم آن به حدود۵ تا ۸ درصد، با درآمدی بالغ بر۳۰ تا۴۰ میلیارد دلار میرسد. ایجاد این راهها، میتواند تسهیلکننده ارسال کالاهای ایرانی به مناطق مختلف جهان باشد.
بهره گیری از موقعیت ژئوپولتیک بینظیر ایران در استفاده از دیپلماسی راه میتواند با افزایش درآمدهای ایران، کیک اقتصاد را بزرگتر کرده و بهترین مسیر پیش روی دولت جدید برای امتزاج اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی باشد.
فرصت مناسب لغو تحریمها و ارتباط اقتصادی با کشورهای دیگر
بی نتیجه ماندن فشار حداکثری علیه ایران و شکست سیاسی آمریکا در خروج از برجام از یک طرف و بازگشت سطح غنیسازی اورانیوم ایران به سطوح حتی فراتر از میزانی که در قبل از برجام بود، طرفهای اروپایی و آمریکایی را به احتمال فراوان مجبور به بازگشت به برجام خواهدکرد.
امضای تفاهمنامه بین ایران و چین نیز، سبب ایجاد نگرانی اروپا برای از دست دادن بازار ایران و تصاحب آن توسط چین و به طور کلی پیوند سیاسی و اقتصادی ایران با شرق شده است.
بنابراین در فرصت ایجاد شده، باید تمام تلاش ایران، برقراری ارتباط تجاری با شرق و غرب، همسایگان و به طور کلی همه کشورهای جهان و ورود به پیمانهای بزرگ تجاری مانند سازمان تجارت جهانی باشد. یکی از راههای برقراری این ارتباط، استفاده از دیپلماسی اقتصادی در ایران است.
نظر به محبوبیت بالای ترامپ، امکان بازگشت او یا تفکرات نزدیک به او در انتخابات ۲۰۲۴ و اتخاذ دوباره سیاستهای تحریمی در آینده وجود دارد. اما برقراری ارتباط اقتصادی با دیگر کشورها و گره زدن اقتصاد ایران با بسیاری از کشورها با بهرهگیری از دیپلماسی راه در چهار سال پیش رو، میتواند امکان تحریمپذیری ایران را برای همیشه از بین ببرد.
در مقابل فرصتهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد، چالشهایی نیز اقتصاد کشور را تهدید میکند که موارد زیر را میتوان از مهمترین این عوامل دانست:
بحرانهای زیست محیطی
نحوه برخورد ما با منابع طبیعی و همزمانی آن با پدیده گرمایش جهانی و بحرانهای محیط زیستی بهخصوص مساله آب و کیفیت هوا تبدیل به جدیترین بحران پیشروی سرزمین ایران در دهه پیشرو شده است. عدم تغییر سیاست آبی و تطابق مصرف با شرایط خشکسالی در ایران میتواند کم آبی را تشدید کرده و کشور را با بحران آب روبهرو کند. بحرانی که نشانههای آن در روزهای گذشته با کاهش فشار و قطعی آب، در بسیاری از مناطق شهری ایران دیده میشود.
بحران صندوقهای بازنشستگی
افزایش سن امید به زندگی از ۵۵ به ۷۵ سال و کاهش سن بازنشستگی از ۵۵ به۴۷.۵ سال، ایرادات موجود در قوانین بازنشستگی و عدم مدیریت صحیح صندوقهای بازنشستگی، طی چهار دهه اخیر از یک طرف و کاهش بیمه افراد بیمه پرداز طی دو دهه آینده به دلیل بسته شدن پنجره جمعیتی از طرف دیگر منجر به ایجاد چشمانداز بحران صندوقهای بازنشستگی شدهاست.
بحرانی که این صندوقها را نیازمند به کمکهای دولتی کردهاست. کمکهایی که به کسری بودجه دولت دامن زده و باعث پدید آمدن تورمهای بالا از این طریق در دهههای آینده کشور میشود.
لزوم پیشگیری از این بحران، اصلاح ساختاری نظام بازنشستگی، اصلاح قوانین مربوط به آن و همچنین اصلاحاتی در حوزه ایجاد اشتغال و سیاستهای رشد جمعیت یکی از مهمترین بحرانهایی است که باید مورد توجه دولت قرار بگیرد.
پایان دوران درآمدهای نفتی
کاهش قیمت جهانی نفت و کاهش فروش نفت ایران به خاطر تحریمهای ظالمانه آمریکا سبب کاهش درآمدهای نفتی ایران در سالهای اخیر شدهاست. حتی با برداشته شدن تحریمهای نفتی نیز به دلیل افزایش عرضه در اثر افزایش تولید نفت عراق، آمریکا و روسیه و تمایل کشورهای توسعه یافته به بهره گیری از انرژیهای پاک و در نتیجه آن کاهش تقاضای نفت در جهان، حاکی از کاهش درآمدهای نفتی در کشور است.
کاهش درآمدهای نفتی و عدم جایگزینی درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای نفتی بودجه و در مقابل افزایش سالانه هزینههای دولت، سال به سال سبب تشدید کسری بودجه دولت و ایجاد تورم در کشور میشود.
تورمی که اگر با کاهش کسری بودجه عملیاتی به وسیله جایگزینی درآمدهای مالیاتی به جای نفت، کاهش هزینههای دولت و اصلاح ساختاری بودجه کنترل نشود، میتواند کشور را به سمت ابرتورم سوق دهد.