لاکچری مثل یک پیاله لوبیا

راضیه حسینی
«قیمت خیار و کاهو نجومی شد؛ ماجرا چیست؟ مردم دیگر نمیتوانند بهراحتی میوه بخرند؛ مجبورند فقط دو سه دانه تهیه کنند.»
دقیقاً حوالی این خبر، تیتر دیگری پیدا کردیم که نوشته بود: «چرا تورم حبوبات از ۶۰ درصد عبور کرد؟» و بعدی «علت افزایش قیمت گوشت/ آژیر قرمز به صدا درآمد.» اما آخرین ضربه کدوی ۱۵۰ هزار تومانی بود!
وقتی این خبرها را به سفرهمان گفتیم، کمی گوشهکنارش را از خردهنانهای خشک شده پاک کرد، خندید و گفت: «باز هم همون همیشگی. تا ما رو به جایی نرسونن که بدون چشم غیرمسلح دیده نشیم ول نمیکنن.»
سفرهمان از آنهاست که رویش عکس کلی غذا نقش بسته است. از دیس پر برنج زعفرانی، تا کوبیده و گوجهی کبابی و… البته خودمان چند وقت پیش قسمت کبابش را بریدیم و انداختیم دور. حالا فقط دیس برنج، گوجهی کبابی، و یک پیشدستی خیارش مانده است. فکر کنیم اینها را هم باید برش دهیم و بیندازیم دور، ولی اینطوری دیگر چیز زیادی از سفره باقی نمیماند. یک دوغ، کمی سبزیجات و پیالهای ماست میماند و یکتکه نان سنگک. البته درست است نان هم گران شد، ولی هنوز میتوانیم تهیهاش کنیم و آنقدرها لاکچری نشده است. برای همین گذاشتیمش کنار باقی موارد مجاز.
از مسئولان تقاضا داریم فعلاً با اینها کاری نداشته باشند. اگر هرکدام از اینها را برش دهیم و بیندازیم دور، دیگر چیزی از سفره باقی نمیماند. همینالان هم معلوم نیست چه حجم هندسیای شده است. از بس جاهای مختلفش را، بدون نظم و اندازه، و فقط به دلیل وجود شکلهای اشتهاآور حذف کردهایم، بیشتر شبیه به پیستهای کجومعوج مسابقات ماشین شده است و هیچ ربطی به سفره ندارد.
خدا را شکر روی سفرهمان خوراک لوبیا، عدسی و غذاهای حاوی حبوبات نکشیده بودند. در واقع آن زمان که این سفره متولد شد، هنوز این غذاها لاکچری نشده بودند و همه با دیدن کباب و برنج به وجد میآمدند. اما الان فرق کرده است. حالا دیگر کافی است روی سفرهها نقش یک پیاله لوبیا، به همراه پیازی متوسط بگذارند. خودش کلی لاکچری میشود!