کد خبر: 060703174176
اقتصادروزنامهفناوری اطلاعات و ارتباطات

لزوم زبان مشترک میان سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر

علی اکبر رحیم بروجردی، مدیر سرمایه‌گذاری مدیریت ثروت ستارگان

در دو سه سال اخیر شاهد کاهش سرمایه‌گذاری‌ها در اکوسیستم کارآفرینی و نوآوری کشور هستیم؛ این یک مسئله و مانعی بزرگ در مسیر پیشرفت فضای نوآوری در کشور ماست که دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد.

علی اکبر رحیم بروجردی

موانعی از طرفی سرمایه‌گذاران و مسائلی از طرف سرمایه‌پذیران مطرح است؛ برای مثال متاسفانه این روزها سرمایه‌پذیران کمتری را با ذهنیت کارآفرین یا با بیان بهتر ارزش‌آفرین می‌یابیم و شاهد خلاقیت و نوآوری کمتری در طرح‌های موجود هستیم؛ سرمایه‌گذاران نیز در این موقعیت و مخصوصا در شرایطی که بازارهای جایگزین با سود قابل‌قبول و ریسک به مراتب پایین‌تر در دسترس آن هست تمایل کمتری به تزریق سرمایه‌های خود به استارتاپ‌ها پیدا می‌کنند؛

آن‌ها همچنان به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های ملموس رغبت بیشتری نشان می‌دهند و بسیاری از سرمایه‌گذاران ایرانی هنوز به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های ناملموس مانند سهام استارتاپ‌ها عادت نکرده‌اند؛ یکی از مسائلی که از ابتدای تولد اکوسیستم نوآوری در ایران همچنان وجود دارد و در کنار مسائلی قرار می‌گیرد که تا کنون شناسایی شده‌ است و مانعی بزرگ بر سر راه سرمایه‌گذاری‌ها در استارتاپ‌هاست، نبود یک ادبیات مشترک بین سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران است؛ این مسئله‌ایست که در شرایط فعلی بیش از پیش نقش بازدارندگی ایفا می‌کند.

بازیگران این حوزه درک درست و عمیقی از یکدیگر و خواسته‌هایشان ندارند؛ در بسیاری از موارد واژه‌ها، اصطلاحات و ترجمه‌های غلط و ناملموس ما زمینه‌های دوری‌ها و کج‌فهمی‌ها را فراهم آورده است؛ همین اصطلاح خطرپذیر! “خطر” بار منفی و “خطرپذیری” در شروع رابطه سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر، به افزایش فاصله و فضای این دو دامن می‌زند؛ در حقیقت درست است که سرمایه‌گذار ریسک از دست دادن سرمایه را دارد اما سرمایه‌پذیر(استارتاپ) بیش و پیش از سرمایه‌گذار این ریسک را پذیرفته و سهم بیشتری در این “خطرپذیری” دارد؛ و درست است که دست کم ادامه راه بسیاری از کسب و کارها بدون تزریق سرمایه تقریبا غیرممکن است، اما یک کسب و کار صرفا با سرمایه معنا پیدا نمی‌کند و اگر قرار باشد خطری تعریف شود، فقط و فقط خطر از دست رفتن سرمایه نیست!

از زوایه‌ای متفاوت اصلا سرمایه می‌آید که پیش‌برنده باشد؛ سرمایه به امید افزایش تزریق می‌شود؛ سرمایه‌گذار سرمایه می‌آورد و سرمایه‌پذیر هزار چیز دیگر! در واقع هر دوی این‌ها می‌بایست در یک ساید باشند تا بتوانند یک کسب و کار را درست ببینند و زبان مشترک داشته باشند تا با رویکرد ایجاد رشد بر خطرات غلبه کنند.

چرا زبان مشترک مهم است؟ داشتن زبان مشترک باعث می‌شود که هر دو طرف به طور کامل منظور یکدیگر را درک کنند و از سوء تفاهمات جلوگیری شود (درک متقابل)، وقتی دو طرف بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اعتماد بین آن‌ها افزایش می‌یابد. (اعتماد سازی) و داشتن زبان مشترک باعث می‌شود که دو طرف بتوانند به صورت موثر با هم همکاری داشته باشند و به اهداف مشترک خود برسند. (همکاری مؤثر)

عدم وجود زبان مشترک به راحتی می‌تواند باعث سوء تفاهم، کاهش اعتماد بین دو طرف و تأخیر در روند تصمیم‌گیری‌ها شود. همین موارد کافیست تا سرمایه‌گذاری‌ها با شکست مواجه شوند؛ زمانی که از یک اصطلاح تخصصی سرمایه‌‌پذیر برداشت غلطی داشته باشد قطعا نمی‌تواند در مسیری درست در جهت رسیدن به اهداف مشترک حرکت کند و همین مسئله کافیست تا اعتماد سرمایه‌گذار از بین برود و همچنین این موقعیت برای سرمایه‌پذیر می‌تواند با برداشتی اشتباه از سوی سرمایه‌گذار اتفاق بیافتد و این موارد و چندین مورد دیگر عواملی باشند که به کند شدن روند تصمیم‌گیری‌ها منجر شوند.

این در حالیست که در بسیاری از موقعیت‌ها استارتاپ‌ها نیاز دارند به سرعت تصمیم‌گیری کنند و وارد فاز اجرا شوند. عدم تصمیم‌گیری به موقع در بسیاری از موارد حتی می‌تواند به نابودی یک استارتاپ منجر شود که این یک بازی دوسرباخت برای سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر است.
بسیار روشن است که وجود زبان مشترک بین سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر با موفقیت هردو رابطه‌ای مستقیم دارد.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا