مرغها از قفس نمیپرند (طنز)
راضیه حسینی
مرغها از قفس نمیپرند بلکه از قفسی به قفس دیگر منتقل میشوند. البته بعضیها هم این وسط تصمیم میگیرند قانون طبیعت را زیرپا بگذارند و به قفس بعدی منتقل نشوند. در عوض مدام به قفسها نوک بزنند و باعث برهم خوردن آرامش باقی مرغها شوند.
هرچند بعضی از مرغها که توی قفس سادهتری زندگی میکنند اصلاً با این نوکزدنها و انتقالها مشکلی ندارند و سرشان توی کار خودشان است. در واقع آنقدر گرفتاری و نگرانی بابت داشتن جایی در همان قفس معمولی دارند که نمیرسند به مشکلات قفسهای بالایی، همچنین فرار یا محاکمه مرغی فکر کنند. آنها یاد گرفتهاند سرشان توی کار خودشان باشد، هر چه از قفسهای بالایی رسید جمع کنند و کلی خوشحال باشند. کاری هم ندارند دانهها چطور و از کجا میرسد. مرغ جدید آورده یا مرغ قبلی شرایطش را آماده کرده بود. زندگی مرغی اینطوری است. هر کدام سرشان توی کار خودشان است و هیچ اعتراضی انجام نمیشود. همین که دانهای برسد و آبی فراهم باشد کافی است. حالا میخواهد از این قفس باشد یا قفس قبلی.
اما زندگی ما آدمها کمی فرق میکند. بلانسبت شما، مرغ که نیستیم. دور از جانتان توی قفس هم زندگی نمیکنیم. شاید باورتان نشود ولی حرف هم میزنیم و اگر خیلی تعجب نمیکنید باید بگوییم قابلیت شنیدن هم داریم. مثلاً تازگیها شنیدیم که آقای پزشکیان گفت: «سفارش خرید واکسن در دولت روحانی انجام شد. معاون غذا و داروی وزارت بهداشت در دولت قبل اگر جرات دارد در این رابطه حرف بزند و روشنگری کند. امکان ندارد بدون سفارش بتوانیم جنس وارد کنیم حتی اگر پول دستمان باشد. این بی انصافی است که بگوییم این واکسنها ظرف مدت دو هفته تامین شده است، ما اگر بخواهیم سفارش بدهیم، شرکتهای سازنده سفارش ما را بپذیرند و شروع به تولید کنند و بعد بخواهیم وارد کنیم حداقل پنج الی شش ماه زمان میبرد.»
اخ، یادمان رفت بگوییم ما آدمها برخلاف مرغها فکر هم میکنیم. البته قبول دارم که همهمان نمیتوانیم درست و حسابی فکر کنیم و گاهی از یک مرغ هم کمتر فسفر میسوزانیم.
اصلاً میگوییم چه کاری است؟ بیایید محاکمه و مرغ و قفس را کلاً فراموش کنید و از موفقیتهای سریع، فوری، انقلابی و معرکهتان لذت ببرید. ما هم قول میدهیم کلی خوشحال شویم و برایتان دست بزنیم.