معدن؛ ثروتی که مغفول ماند
مسعود شریعتزاده
«معدن» یکی از گزینههای مغفول مانده اقتصاد در حوزه صنعت محسوب میشود. اهداف کمی بخش معدن در افق سال ۱۴۰۴، استراتژی افزایش رشد تولید موادمعدنی فلزی با نرخ رشد متوسط ۱۸ درصد از ۳۹/۵ میلیون تن در سال ۱۳۸۳ باید حداقل به یک میلیارد و ۲۷۷ میلیون تن برسد، همچنین تولید موادمعدنی غیرفلزی با نرخ رشد متوسط ۱۴درصد از ۱۱۳/۴۵ میلیون تن در سال ۱۳۸۳ باید حداقل به یک میلیارد و ۷۷۷ میلیون تن برسد.
ایران با داشتن ۷/۱ درصد از معادن جهان یکی از غنیترین ذخایر زیرمینی را داراست. این ادعا در این شرایط اثبات میشود که سهم ایران از کل جمعیت جهان یک درصد است.
غنای ذخایر زیرزمینی ایران در بخش معادن، نفت و گاز، این سرزمین را به یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه و جهان تبدیل کرده است؛ اما چرا این ثروت عظیم سبب رشد و توسعهای که در غرب با حسرت از آن سخن میگویند، نمیشود؟
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایران یک مقصد بکر و قابل توجه برای کشورهای استعماری بود. نفت ایران سالهای زیادی به وسیله انگلیسیها به یغما رفت در این حال معدن نیز به دلیل نبود دانش کافی و ابزار مورد نیاز برای استخراج در نتیجه نااهلی حکومتها تاراج شد. با ملی شدن صنعت نفت این ثروت عظیم از دست استعمار خارج شد و به کام مردم نشست؛ اما همچنان طمع به طلای سیاه ایران برقرار بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با ملی شدن معادن و ذخایر زیرزمینی با عنوان انفال به طور کلی هر گونه بهرهبرداری شخصی و خارجی از این اموال ممنوع و دست و چشم استعمار از غارت ثروت خدادادی که متعلق به مردم بود، کوتاه شد. انتظار میرفت در این شرایط به تدریج این اموال ملی و مردمی راهی برای توسعه و پیشرفت کشور باشد؛ اما به دلیل نبود همان ابزار تخصصی و البته دانش کافی دست نخورده ماند.
با این حال در نتیجه برخی بیتدبیریها، رانتها و البته نبود نظارت، برخی از منابع به صورت خام استخراج و فروخته میشد، درحالی که این ثروت قابل توجه میتوانست به جای خامفروشی راهی برای اشتغال و صادرات غیر نفتی باشد، اما نشد و نبود.
در واقع هرچند دست استعمار به صورت مستقیم از این منابع کوتاه شد؛ اما خامفروشی به دلیل کمبودهای مختلف، خود نمادی از استعمار شد! البته اکنون تلاشهایی برای جلوگیری از این خام فروشی در حال انجام است .
طی سالهای گذشته با تاکید مقام معظم رهبری بر رونق تولید در همه ابعاد در این بخش برای رفع موانع و رونق اقداماتی انجام شد. بومیسازی کالاهایی که در کشور توان و شرایط ساخت آنها وجود داشت؛ از جمله اقدامات مناسبی بود که به این توصیهها جامه عمل پوشاند.
البته در این بخش نیز گلایههایی هست؛ اما درحوصله این مقال نیست که به آن بپردازد. تولید در برخی از بخشها به دلیل مذموم بودن واردات شرایط را سخت کرد. برخی از تولیدات به دلیل نداشتن ارزش افزوده و کیفیت مناسب عملا هدر دادن سرمایه ملی و مغفول ماندن از بخش هایی است که با این سرمایه هدررفته قابلیت تولید واقعی را دارا بود.
آزمون و خطا در شرایط فعلی کشور راه نادرستی است که نتیجهای جز هدر دادن منابع ملی و از رونق افتادن بخشهای مختلف ندارد. معدن ظرفیتی است که در صورت ایجاد بسترهای لازم میتواند، جایگزین مناسبی برای درآمدهای نفتی در کنار مالیات و سایر درآمدهای غیر نفتی باشد. از این نظر لازم است، با نگاهی به افق ۱۴۰۴ در این بخش بتوان روزهای طلایی را برای این ثروت عظیم متصور بود.