معمای ۱۵ میلیارد دلاری!
سالانه ۱۵ میلیارد دلار سوخت فسیلی میسوزانیم، اما نیروگاههای تجدیدپذیر درگیر کمبود بودجه و مدیریت ناکارآمد هستند

اکرم رضائی نژاد
در ماههای اخیر، خاموشیهای گسترده و مکرر در سراسر کشور، زندگی روزمره مردم و فعالیتهای اقتصادی را مختل کرده است. در حالی که مسئولان، عوامل مختلفی مانند افزایش دما، مصرف بالا و فعالیت ماینرها را مقصر میدانند، کارشناسان معتقدند مشکل اصلی نه کمبود ظرفیت تولید، بلکه ضعف مدیریت، تأخیر در احداث نیروگاهها و عدم اجرای برنامههای مدیریت مصرف است.
از سوی دیگر، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان راهحلی پایدار مطرح میشود، اما ابهامات در تأمین مالی و اجرای پروژهها، آینده این بخش را تحتالشعاع قرار داده است.
به گزارش عصراقتصاد، محمود کمانی، رئیس سازمان انرژیهای تجدیدپذیر، اخیراً در مراسم امضای تفاهمنامه تأمین مالی احداث نیروگاههای تجدیدپذیر از محل منابع صندوق توسعه ملی، به آمارهای تاملبرانگیزی اشاره کرد.
وی گفت: ۸۰ میلیارد لیتر سوخت مایع سالانه در نیروگاههای کشور مصرف میشود که با قیمت صادراتی ۱.۴۵ دلار برای هر لیتر مازوت، ارزشی معادل ۱۵ میلیارد دلار دارد.
کمانی افزود: اگر این سوخت به جای مصرف در نیروگاههای فرسوده، صادر شود، میتوان با درآمد حاصل از آن ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر احداث کرد.
معاون وزیر نیرو برنامه وزارت نیرو برای توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر را برنامهای جامع دانست و افزود: تعهد اولیه احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر بود.
کمانی ادامه داد: اخیراً در جلسه شورایعالی انرژی مصوب شد در یک دوره ۵ ساله ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر احداث شود.
معاون وزیر نیرو به مصوبه شورایعالی انرژی برای احداث ۱۵ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر اشاره کرد و گفت: چهارهزار و ۵۰۰ مگاوات آن با قید فوریت احداث میشود و ۱۰ هزار مگاوات هم بهتدریج اجرایی خواهد شد.
با این حال، سوال این است که چرا با وجود این برنامهها، پیشرفت محسوسی در کاهش وابستگی به سوخت فسیلی دیده نمیشود؟
خاموشیها؛ ناترازی یا سوءمدیریت؟
در همین رابطه خبرگزاری مهر نیز گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه برخلاف ادعای برخی مقامات، آمارها نشان میدهد ایران هنوز به مرحله ناترازی تولید و مصرف نرسیده است.
مطابق تعاریف فنی، ناترازی برق به معنای اختلاف میان حداکثر مصرف و حداکثر توان تأمینشده است. بر اساس آمار رسمی شرکت توانیر، حداکثر توان تولیدی کشور در تابستان گذشته ۶۵ هزار مگاوات بوده است. در مقابل، اوج مصرف ثبتشده در اردیبهشت امسال از ۶۰ هزار مگاوات فراتر نرفته است. به بیان دیگر، حتی بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای جدیدی که طی یک سال گذشته به شبکه اضافه شده، کشور در حال حاضر با مازاد ۵ هزار مگاواتی مواجه است و از منظر فنی، هنوز به مرحله ناترازی نرسیده است.
علل واقعی خاموشیها
۱. تأخیر در احداث نیروگاهها
در زمینه توسعه ظرفیت تولید، طبق تعهد وزارت نیرو به ستاد اقتصادی دولت، مقرر بود تا پیش از آغاز فصل گرم سال جاری، حدود ۸ هزار مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی (حرارتی و تجدیدپذیر) به شبکه اضافه شود. با این حال، پیشرفت کند پروژهها مانع از تحقق این هدف شده است.
شایان ذکر است در آغاز به کار دولت چهاردهم، حدود ۸۲۰۰ مگاوات نیروگاه نیمهتمام با میانگین پیشرفت ۴۲ درصد وجود داشت که طبق برنامه باید ظرف یک سال تکمیل میشدند.
۲. بهرهبرداری ناقص از ظرفیت موجود
هماکنون بیش از ۱۱ هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی به دلایلی نظیر تأخیر در تعمیرات، خرابیهای خارج از برنامه و عدم تأمین قطعات از مدار خارج شدهاند. این در حالی است که مطابق روال سالهای گذشته، تمامی تعمیرات باید تا ۱۵ اردیبهشت به پایان میرسید و آمادگی کامل برای تأمین برق تابستان فراهم میشد.
علاوه بر این، حدود ۲۰۰۰ مگاوات ظرفیت نیروگاهی متعلق به سایر دستگاهها نظیر وزارت نفت یا دفاع، به دلیل عدم توافق، در مدار شبکه سراسری قرار نگرفته و به نوعی بلااستفاده ماندهاند.
۳. شکست در مدیریت مصرف
برنامههای تعدیل مصرف در بخشهای خانگی، صنعتی و کشاورزی اجرا نشده است. به عنوان مثال، اگر مصرف در ساعات اوج کاهش یابد، نیاز به خاموشیها ۵۰٪ کمتر میشود.
در صورت مدیریت بهینه، ۲۱ هزار مگاوات ظرفیت اضافه قابل استفاده بود و نه تنها خاموشی رخ نمیداد، بلکه امکان صادرات برق نیز فراهم میشد.
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر؛ وعدهها یا واقعیتها؟
وزیر نیرو در ابتدای دولت چهاردهم، وعده داد که با کمک بخش خصوصی، ۵۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر در ۵ سال احداث شود. اما موانعی برای این کار وجود دارد.
در صورتی که برای ۱۰۰ مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر به ۳۰ میلیون دلار نیاز باشد برای احداث ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدید پذیر ۹ میلیارد دلار تأمین مالی باید صورت بگیرد این در حالیست که صندوق توسعه ملی وعده ۳ میلیارد دلار برای ساخت ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر را داده است یعنی تنها یک سوم از منابع مورد نیاز مورد نیاز را تأمین میکند و مابقی آن باید از طریق بخش خصوصی که کمتر رغبتی برای سرمایه گذاری در این بخش دارد تأمین شود. اما انطور که محسن طرز طلب گفته است تنها ۱۰ درصد منابع وعدهدادهشده (۲۵۰ میلیون دلار) از طریق صندوق توسعه ملی وصول شده است.
سوال این است که اگر صندوق توسعه ملی تنها ۳ میلیارد دلار از ۹ میلیارد دلار مورد نیاز را تأمین میکند، چگونه قرار است ۳۰ هزار مگاوات محقق شود؟
از سوی دیگر، تفاهمنامه مپنا و ساتبا برای ساخت ۳۰۰۰ مگاوات نیروگاه، به دلیل عدم جذب مالی، مسکوت مانده است.
پروژه ۵۴۰ مگاواتی نیز به گفته محمد اولیا مدیر عامل گروه مپنا تقریباً آغاز و اقدامات مقدماتی آن انجام شده است اما متأسفانه هنوز پول قطعی مربوط به عملیات اجرا به پروژه نرسیده که امکان سرعت بخشی به این پروژه وجود داشته باشد. برای ۵۴۰ مگاواتی اجرای آن بر عهده ما بوده به سرمایهای ۱۵۰ میلیون دلار معادلهای نیاز دارد.
وابستگی به واردات پنلهای خورشیدی نیز از موانع به شمار میرود چرا که ۸۰٪ پنلهای مورد نیاز از خارج وارد میشود و تولید داخلی تنها ۲۰ درصد از نیاز کشور را پوشش میدهد.
پروژههای در حال اجرا
۱۲۰ مگاوات نیروگاه خورشیدی آفتاب شرق (وابسته به فولاد مبارکه) اخیراً راهاندازی شد و ۱۵۰ تا ۲۰۰ مگاوات دیگر تا پایان تابستان به شبکه اضافه میشود.
در هر حال، ایران با داشتن بالاترین پتانسیل انرژی خورشیدی در خاورمیانه، میتواند به قطب تولید برق پاک تبدیل شود، اما عدم عزم جدی در تأمین مالی و مدیریت منابع، این فرصت را به تهدیدی برای بحران برق تبدیل کرده است.