من آنم که رستم بود پهلوان (طنز)
راضیه حسینی
بعد از پست حاشیهساز اینستاگرام رسمی باشگاه پرسپولیس درباره سفر این تیم به هند و مقایسه آن با حضور نظامی ایران در هند در زمان گذشته، فدراسیون فوتبال این کشور به دلیل پست توهینآمیز در شبکههای اجتماعی از باشگاه پرسپولیس به AFC شکایت کرد.
آخرش این عادت ما آریاییها کار دستمان داد. از بس توی مملکت خودمان کوروش بزرگ را وسط هر ماجرایی آوردیم و توی تصوراتمان رفتیم به دوران ابرقدرتی ایران و خودمان را در میان کاخهای تخت جمشید تصور کردیم، باز هم جوگیر شدیم و فکر کردیم همه جای دنیا با همین شیوه میتوانیم به خودمان اعتماد به نفس کاذب بدهیم. مثلاً حالا که نتوانستیم جلوی فدراسیون فوتبال آسیا بایستیم و برای بازی به هند نرویم، در عوض میرویم توی تخیلاتمان و مانند فاتحان پا به هند میگذاریم. احتمالاً افرادی که این پست اینستاگرامی را گذاشتند چنین تصوری داشتند:
بازیکنان پرسپولیس همگی بر اسب سوار هستند و پشت سر نادرشاه وارد خاک هند میشوند و مستقیم به سمت میدان فوتبال حرکت میکنند. در میدان، نادرشاه توپ فوتبال را به دست سیدجلال میدهد و میگوید: «پسرم سالها پیش من هند را فتح کردم، حالا نوبت شماست که دوباره فتحالفتوحی دیگر کنید و ما را سربلند. چشمان یک ملت به پاهای شماست.»
فوتبالیستها هم نیزهها را به زمین میاندازند و فریادکنان به سمت زمین فوتبال میدوند.
هندیها که از جبروت و عظمت نادرشاه و یارانش نزدیک است، قالب تهی کنند، اصلاً یادشان میرود فوتبال را با دست بازی میکردند یا با پا. در میان جایگاه تماشاگران، رستم سوار بر رخش، کوروش کبیر، کریم خان زند، شاه عباس صفوی و… ایستادهاند و هرکدام به شیوه خودشان بازیکنان را تشویق میکنند. کوروش کبیر فریاد میزند :«ای فرزندان من، بکوشید تا دوباره ایران را به ابرقدرتی بیبدیل در دنیا تبدیل کنید. بعد از فتح هند باید به سراغ فتوحات بیشتر برویم.» و بعد رو به رستم میگوید: «زمانه چقدر عوض شده. ما با کلی سوار جنگی و مرکب و تجهیزات نظامی به جنگ میرفتیم، اینها سلاحشان فقط همین توپ گرد است.»
ناگهان سواری با یک حکم در دست از راه میرسد و اعلام میکند «باشگاه پرسپولیس محروم شد»
در همین لحظه چرت مسئولان پاره میشود و به دنیای واقعی برمیگردند.