مهدی صفری: ۶ سال پیش باید با چین قرارداد میبستیم
سفیر پیشین ایران در چین و روسیه میگوید اگر بعد از برجام «ذوقزده» نشده بودیم، همکاری راهبردی ایران و پکن با تاخیر روبهرو نمیشد
عصر اقتصاد: انتشار اخباری درباره در دستور کار بودن انعقاد قرارداد راهبردی ۲۵ ساله میان ایران و چین حواشی بسیاری را در هفتههای گذشته به دنبال داشته است. در این مدت، مخالفتها و موافقتهایی که در این زمینه از زبان کارشناسان بیان شده است تا اندازهای زوایای این قرارداد شفاف کرده و احتمالاتی که ضرورت دارد در فرایند عقد قرارداد مورد توجه قرار گیرد، روشن ساخته است. آنچه در این روند باید مورد توجه قرار گیرد مشارکت فکری کارشناسانی است که افزون بر آشنایی با روابط بین الملل، بهویژه تسلط بر مباحث شرق آسیا و چین، توان تحلیل اقتصادی و هزینه فایده چنین تعاملاتی را داشته باشند. با توجه به این نکات به سراغ مهدی صفری رفتیم؛ دیپلمات با سابقهای که در کارنامه فعالیت دیپلماتیک خود سابقه حضور در کشورهای چین، اتریش و روسیه به عنوان سفیر را دارد. او اکنون با فعالیت در پست مدیرعاملی شرکت توسعه اعتماد مبین به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای فناوری اطلاعات کشور، جزء دستاندرکاران تاثیرگذار حوزه اقتصاد مبتنی بر ICT است که اتفاقا یکی از زمینههای مهم همکاری مشترک ایران و چین را تشکیل میدهد . چکیده این گفتوگوی عصر اقتصاد با صفری را که با محوریت در ادامه بخوانید. ویدئو کامل این گفتوگو را می توانید از طریق QR CODE درج شده در کنار مطلب در سایت روزنامه ملاحظه کنید.
موضوع قرارداد راهبردی ایران و چین با هدف عبور از تحریمها و تغییر معادلات بینالمللی از سوی دولت پیگیری میشود، به نظر شما چارچوب این قرارداد می تواند تضمینکننده منافع ایران باشد یا نیاز به الحاقیهها، پایش مستمر و یا فضاهای حقوقی و دیپلماتیک دیگری دارد؟
سوالی که شما مطرح کردید، بسیار مهم است و می توان گفت پاسخ دادن به آن سهل و ممتنع است. مسلماً با توجه به وضع فعلی کشور، این اقدام یک گام به جلو است؛ ولی این کار باید شش سال پیش صورت میگرفت که متاسفانه انجام نشده است، زیرا ما احساس میکردیم با رفتن به سمت برجام میتوانیم همه مشکلاتمان را حل کنیم. آن زمان ذوقزده شده بودیم. من اتفاقاً به یکی از وزرای وقت که در آن زمان به چین سفر کرده بود و در مورد نتایج مذاکرات برجام هیجان داشت، گفتم شما به این نکته هم دقت کنید که حتی اگر کارتان با برجام به اتمام برسد، شما باید با یک کشوری که قدرت اقتصادی است برجام را متعادل کنید. کل اقتصاد اروپا اگر در یک کفه ترازو قرار بگیرد، اقتصاد چین در کفه مقابل آن سنگینتر خواهد بود. در ادامه گفتم شما فرض کنید این کار را با اروپا تمام کردید، از بعد اقتصادی آمریکاییها که به ما فاینانس نخواهند داد، کل اروپاییها هم روی هم برای شما ۵ تا ۶ میلیارد دلار فاینانس فراهم میکنند که مشکلی از اقتصاد ایران رفع نمی کند؛ اما چین می تواند تا سقف ۲۰ میلیارد دلار هم برای شما فاینانس کند.
یک نکته این است که ما ۲۰ سال پیش برای چین کشور استراتژیکی نبودیم؛ اما امروز هستیم. این تغییر نگرش از زمانی آغاز شد که شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین، نگاهش را به دنیا به بهانه تجارت تغییر داد. آمریکاییها به دنبال این هستند که عنوان کنند رتبه نخست اقتصاد جهان را دارند اما درست نیست زیرا هر ساله چند بار پول چاپ میکنند، یعنی به ازای خرید اجناس تولیدی دیگر کشورهای دنیا به آنها کاغذ میدهند. بنابراین میتوان گفت چین به لحاظ تجارت رتبه اول را در جهان دارد.
حال کشوری مانند چین که در جهان به عنوان قدرت نخست تجاری و اقتصادی می خواهد جایگاه خودش را تثبیت کند نیاز به شرکای قوی دارد. چین دو دهه قبل روزانه ۴ تا ۵ میلیون بشکه مصرف نفت خام داشت، اما امروز ۱۱.۵ میلیون بشکه نفت خام وارد میکند که این آما جدا از واردات فراوردههای نفتی و گاز است. بنابراین نیاز چین به انرژی بالاست و تجارتش هم در دنیا که تجارت اول است باید یک نگاه امنیتی داشته باشد زیرا اگر صادرات نداشته باشد حیات اقتصادیاش متوقف میشود بنابراین امنیت تجارتش در دنیا باید تامین شود.
توجه داشته باشید که از ۱۱.۵ میلیون بشکه مصرف روزانه نفت خام چین، ۵.۵ میلیون بشکه آن از مسیر خلیج فارس عبور میکند و جمهوری اسلامی ایران بیشترین نقش را در امنیت خلیج فارس دارد. حضور منطقهای ایران در عراق و سوریه هم نشان میدهد که توان تامین امنیت این شاهراه انرژی را دارد.
جمهوری اسلامی ایران اکنون یک قدرت منطقهای قوی است و ما روز به روز هم باید قدرت دفاعی خودمان را تقویت کنیم تا مانند برخی از کشورهای منطقه تبدیل به کشور تابع قدرتهای بزرگ نشویم.
چه تضمینی وجود دارد این تابع شدن که شما درباره آن هشدار میدهید بین ایران و چین رخ ندهد؟
چهل سال است که خط مشی ما مشخص است و نشان دادهایم که تابع نمیشویم. الان ۲۰ سال است که ایران با روسیه قرارداد دارد؛ آیا در این سالها ما تابع روسها شدیم؟ ما رابطه استراتژیک با آنها داریم اما تابع آنها نیستیم.
درباره نفت خلیج فارس هم ایران ثابت کرده است هم توان تولید انرژی دارد و هم میتواند امنیت انتقال انرژی را تامین کند.
در تفاهم با چین تضمین میشود که تا ۲۵ سال نفت ایران را چین بخرد که هم برای ما خوب است، هم برای آنها. همچنین چنن در صنایع بالادستی نفت ما نیز سرمایهگذاری میکند. آنها در ایران داشتند کار میکردند که ما به عشق توتال و بقیه بیرونشان کردیم. حال من یک سوال دارم: اگر ما این قرارداد را میخواستیم با آلمان ببندیم چنین جوی ایجاد میشد؟
من تاکید میکند هر کشوری دنبال منافع خود است این ما هستیم که باید جوری این قرادادها را ببنیدم که برد-برد باشد. برای نمونه، بخش دیگر تفاهم ما با چین درباره نیروگاههاست، اعم از نیروگاههای بادی، نیروگاههای خورشیدی و نیروگاههای اتمی کوچک که در دل خود آب شیرینکن هم دارند. دو واحد از این نیروگاهها اگر سیستان و بلوچستان ساخته شود، مشکل تامین آب شیرین آن منطقه حل میشود.
لینک آپارات: