همکاری دولت ها، کلید کاهش فقر جهانی
محمدرضا اکبری جور، پژوهشگر اقتصاد بین الملل
در روزگاری بسر میبریم که همه عوامل دست به دست هم دادهاند که مسیر کاهش فقر شدید در جهان را به چالش بکشند. از یک سو هیچ بیماری مسری تاکنون به اندازه همه گیری به یک تهدید جهانی تبدیل نشده است.
هرگز مردم فقیر جهان تا این اندازه تحت تاثیر درگیری های محلی، منطقه ای و جهانی نبوده اند و تغییرات شدید در الگوهای آب و هوای جهانی ناشی از فعالیت های انسانی نیز در این سالها و سالهای پیش رو، بی سابقه است.
هرچند پایان دادن به فقر شدید و ترویج رفاه، از اهداف مهم دولت هاست اما بشر هیچ بدیلی برای پایان دادن فوری به فقر ندارد.
آمارها حکایت از این دارند که برای تقریباً ۲۵ سال، تعداد افرادی که با کمتر از۱.۹۰(کمتر از ۲ ) دلار برای هر نفر در روز در فقر شدید زندگی میکردند به طور پیوسته در حال کاهش بود.
برای مثال دنیا در سال ۲۰۱۷، حدود ۹.۲ درصد از جمعیت جهان معادل ۶۸۹ میلیون نفر در دنیا در زیر خط فقر بینالمللی زندگی می کردند لیکن این میزان ۵۲ میلیون نفر کمتر از سال ۲۰۱۵ است.
اما این روند در سال ۲۰۲۰ متوقف شد، زمانی که فقر به دلیل اختلال ناشی از بحران کووید-۱۹ همراه با اثرات درگیری و تغییرات آب و هوایی – که قبلا کاهش فقر را کاهش داده بود، افزایش یافت.
اثرات ماندگار کووید، همراه با افزایش تورم و اثرات جنگ در اوکراین، موجب شد که به این جمعیت، یک گروه ۷۵ تا ۹۵ میلیون نفری در سال ۲۰۲۲ اضافه شود.
آمارها حکایت از این دارند که فقر جهانی در این روزها سیر نزولی گرفته است، اما به دلیل تأثیرات ماندگار همهگیری، جنگ اوکراین و روسیه و تورم جهانی، بین ۷۵ تا ۹۵ میلیون نفر دیگر ممکن است در سال ۲۰۲۲ در مقایسه با پیشبینیهای پیش از کووید-۱۹ در فقر شدید زندگی کنند.
تورم مواد غذایی می تواند تأثیر مخربی به ویژه بر خانواده های فقیر داشته باشد. یک فرد معمولی در یک کشور کم درآمد حدود دو سوم منابع خود را صرف تهیه غذا می کند، در حالی که این رقم برای افراد معمولی در یک کشور با درآمد بالا نزدیک به ۲۵ درصد است.
دولتها اغلب میتوانند از طریق سیاستهای حمایت اجتماعی، تأثیر تورم فزاینده بر خانوادههای فقیر را کاهش دهند.
با این حال، منابع مالی دولت ها به دلیل تدابیر مالی مختلفی که از طریق بحران کووید-۱۹ به اجرا درآمده است، نسبت به گذشته، تحلیل رفته است. برای اقتصادهایی که هنوز از همهگیری بیرون نیامده بودند فشارهای تورمی نمیتوانست در زمان بدتری رخ دهد.
تحقیقات نشان میدهد که اثرات بحرانهای کنونی تقریباً به طور قطع در بیشتر کشورها تا سال ۲۰۳۰ احساس خواهد شد. در این شرایط، هدف رساندن نرخ فقر مطلق جهانی به کمتر از ۳ درصد تا سال ۲۰۳۰، دور از دسترس است، مگر اینکه کشورها اقدامات سیاسی سریع، قابل توجه و اساسی انجام دهند.
برخی از سیاستهای مورد نیاز برای دستیابی به این هدف، مانند سیستمهای حمایت اجتماعی، در حال حاضر وجود دارد.
کارشناسان توصیه هایی را برای یک رویکرد دو مسیری، پاسخ موثر به بحران فوری در کوتاه مدت و در عین حال تمرکز بر مشکلات اساسی توسعه، از جمله درگیری و تغییرات آب و هوایی در بلندمدت را، ارایه می دهند.
آنان مدعی هستند، اگر بخواهیم فقر شدید را از بین ببریم باید بر روی کشورهای با درآمد متوسط تمرکز کنیم.
چراکه بیش از ۶۰ درصد از فقرای شدید جهان در این کشورها زندگی می کنند. همچنین تلاش ها باید معطوف به دستیابی به رشد متوازن اقتصادی، افزایش درآمد متوسط نیروی کار، ایجاد شغل، مشارکت کامل زنان و جوانان در اقتصاد، رسیدگی به چالشهای محیطی و آب و هوایی، و حمایت از یک اقتصاد باثبات قویتر باشد.
برای درک بهتر اینکه آیا جهان در مسیر پایان دادن به فقر شدید قرار دارد وضعیت تمامی کشورها میبایستی رصد شود، همچنین کشورها موفقیت های خود زمینه فقرزدایی را باهم به اشتراک بگذارند.
مسئله مهم دیگر سنجش اثربخشی برنامه ها و اصلاح استراتژی توسعه در محیط های اقتصادی است. از اینرو می طلبد کشورها در این حوزه همکاری های بیشتری داشته باشند.