هوش مصنوعی؛ رویای بیپشتوانه

محمدپویا درودینژاد
ایران در رقابت هوش مصنوعی منطقهای، نهتنها از قدرتهای نوظهور عقبمانده، بلکه حتی از استانداردهای حداقلی نیز فاصله دارد. انتقادات تند آذریجهرمی از بودجه ناچیز و مدل توسعه نامشخص، زنگ خطری برای سیاستگذاران است.
به گزارش عصر اقتصاد؛ در روزگار سرعتگیرهای فناورانه و رقابت نفسگیر میان کشورها، سرمایهگذاری در هوش مصنوعی دیگر انتخاب نیست؛ الزام است. اما ایران در حالی به توسعه این فناوری شعار میدهد که تخصیص بودجه و برنامههای عملیاتی آن نهتنها با قدرتهای منطقهای بلکه با اعداد استاندارد حداقلی نیز همخوانی ندارد.
این نقد اساسی در حاشیه نشست «هوش مصنوعی–ماشین و آینده آن» در سوم خرداد ۱۴۰۴، توسط محمدجواد آذریجهرمی، وزیر پیشین ارتباطات جمهوری اسلامی ایران با صراحت کمنظیری در گفتگوی اختصاصی با عصر اقتصاد بیان شد.
سرمایهگذاری؛ شوخی یا واقعیت؟
در این گفتگو آذری جهرمی با لحنی جسور و بیپرده، پایههای توهم توسعه هوش مصنوعی ایرانی را به چالش کشید و گفت: سرمایهگذاری ایران در هوش مصنوعی شوخی است. مسئله اصلی ما میزان بودجه نیست، بلکه تعریف مدل توسعه و جایگاه ایران در نقشه جهانی هوش مصنوعی است.
این جمله، نه فقط گزارهای انتقادی بلکه فریادی است برای نجات فرصت از دست رفته. آذریجهرمی در گفتوگوی اختصاصی با «عصر اقتصاد» و در پاسخ به پرسش خبرنگار درباره چشمانداز هوش مصنوعی ایران، تاکید کرد که تنها بودجه ناچیز نیست که سد راه است؛ بلکه بحران، در نبود مدل بومی توسعه و سیاستگذاری شفاف ریشه دارد. او گفت: اگر قرار باشد ایران در رتبه دهم دنیا باشد، ارقام فعلی شوخی و ناکافی است.
نارضایتی او با اتکا به مقایسه اعداد منطقهای، حادتر به نظر میرسد. وقتی همسایگان جنوبی، میلیاردها دلار خرج زیرساختهای هوش مصنوعی میکنند، دایرهی توسعهی ایران کوچکتر از همیشه میشود.
همسایگان ثروتمند، پیشرو در عرصهی هوش مصنوعی
بررسی اعداد و ارقام اختصاصیافته به توسعه AI در کشورهای منطقه، تصویر روشنی از عقبماندگی ایران ترسیم میکند. محمدجواد آذریجهرمی صراحتاً افزود: در حالی که عربستان سعودی بیست میلیارد دلار و امارات متحده عربی یکونیم میلیارد دلار در این بخش سرمایهگذاری کردهاند، رقم تخصیصیافته به ایران حتی در حد تامین زیرساختهای ابتدایی نیز نیست.
این گزاره، نه تنها فاصلهی ایران با رقبای منطقهاش را در سرمایهگذاری شفاف میکند، بلکه هشداری است نسبت به تداوم همان روند فعلی. درحالیکه دولتهای عربی منطقه، رویا و بودجه را همزمان دنبال میکنند، پروژههای ایران در میان کمبود اعتبار، مدیران نامطمئن و افقهای ناواضح سرگردان ماندهاند.
سرمایهگذاری یا هزینه؟ سهم اقتصاد دیجیتال در توسعه
آذریجهرمی بار دیگر یادآور شد نگاه به بودجه هوش مصنوعی، نباید رویکرد «هزینه» به خود بگیرد. او تاکید کرد: تخصیص بودجه به هوش مصنوعی نباید بهعنوان هزینه تلقی شود، بلکه سرمایهگذاری است که به خلق ثروت، اشتغالزایی و رونق کسبوکارها منجر میشود. با این حجم محدود بودجه، اهداف اعلامی و اهداف اعمالی محقق نخواهند شد.
بررسیها نشان میدهد در کشورهای پیشتاز منطقه و جهان، سرمایهگذاری روی هوش مصنوعی محرک رشد اقتصادی، ارتقای بهرهوری و شکلگیری صنایع جدید بوده است. در مقابل، شاخص جهانی هوش مصنوعی ایران هنوز پایینتر از میانگین منطقهای و با فاصلهی چشمگیری از کشورهایی چون عربستان، امارات، قطر و حتی ترکیه قرار دارد. رشد منابع انسانی، خروج مغزها، وابستگی به پلتفرمهای خارجی و ضعف زیرساخت، همه و همه به عقبافتادگی ایران دامن زده است.
مدل بومی، کلید عبور از بنبست
راهکار چیست؟ وزیر پیشین ارتباطات بر لزوم تدوین مدل بومی و روشنسازی اهداف بلندمدت تاکید دارد. وی در جمعبندی صحبتهای خود تصریح کرد: تدوین مدلهای بومی برای توسعه هوش مصنوعی و شفافسازی اهداف بلندمدت، مهمترین گام بعدی است و بدون آن، افزایش منابع مالی نیز کارآمدی لازم را نخواهد داشت.
این تاکید، نهتنها خط پایانی برای انتقادات مطروحه که چراغ راهی برای سیاستگذاران و مجریان است؛ چرا که صرف افزایش بودجه، بدون پیوست سیاستی و مدل توسعه منسجم، تنها به تکرار تجربههای ناکام انجامیده و ظرفیتهای داخلی مغفول میمانند.
نقشه توسعه هوش مصنوعی در منطقه؛ فاصله ایران تا قله
در قیاس با عربستان، امارات، ترکیه و قطر، تفاوت بنیادی در ابعاد سرمایهگذاری هویداست. عربستان با پروژهی عظیم «نئوم» و صندوقهای سرمایهگذاری پیشرفته و امارات با مرکز ملی هوش مصنوعی خود، نقشه راهی دقیق و سرمایهگذاری هدفمند اتخاذ کردهاند. این کشورها نهفقط به توسعه زیرساختهای کلان پرداختهاند بلکه مدل آموزش نیروی انسانی، ورود استارتاپها، آزمایشگاههای تحقیقاتی و تسهیل ارتباط دانشگاه-صنعت در شبکهای ملی و بینالمللی طراحی کردهاند.
در ایران، نبود سطح شفاف منابع تخصیصیافته، فقدان دادههای عملیاتی در بودجههای سنواتی و پراکندگی مسئولیتها میان وزارتخانههای مختلف، مسیر توسعه را مبهم و کند کرده است. آنچه وضعیت را دشوارتر میکند، نبود اتاق فکر واحد، عدم استفاده صحیح از ظرفیت نخبگان و ضعف سیاستگذاری دستوری به جای راهبرد بلندمدت و مشارکتی است.
بنا به انچه گفته شود و با عنایت به سخنان آذریجهرمی و مطالعات تطبیقی، سه محور کلیدی برای شتاببخشی توسعه هوش مصنوعی ایران قابل توصیه است:
۱. افزایش بودجه منطبق با اهداف واقعبینانه و تحولی
باید رقم بودجه به استانداردهای منطقهای نزدیک شود و با نقشه راه ملی همسویی داشته باشد.
۲. تدوین مدل توسعه بومی با ویژگیهای اکوسیستم ایرانی
ساختار فرماندهی واحد با مشارکت دولت، صنعت و جامعه تخصصی ضروری است.
۳. توانمندسازی نیروی انسانی و مهاجرت معکوس نخبگان
ایجاد انگیزه برای نخبگان و بازگرداندن چهرههای کلیدی از مهاجرت، با حمایتهای واقعی از پژوهشگران و استارتآپها.
آیندهنگری یا تکرار گذشته؟
در پایان نباید از یاد برد که تکرار اعداد کوچک و وعدههای بزرگ در سیاستگذاری فناوری کشور، تا زمانی که بودجه و مدل اجرایی دوشادوش هم پیش نروند، تنها «شوخی» بودن سرمایهگذاری را عینیتر میکند. اگر چشمانداز ایران، حضور در ردههای بالای جدول جهانی هوش مصنوعی است، اکنون زمان آن رسیده که کمیت و کیفیت را همزمان اصلاح کنیم. بدون رفتار تقلیلگرایانه و با نگاه به افق ده سال آینده، ایران میتواند سهم معناداری در بازار نوین دیجیتال ایفا کند؛ مشروط به اینکه توسعه را شوخی نگیریم.