سکینه مهرائی
گزارشهای اخیر از افزایش قابل توجه تحویل سوخت مایع به نیروگاههای ایران در دی ماه ۱۴۰۳ خبر میدهند. میزان تحویل سوخت مایع به ۸۴.۳ میلیون لیتر در روز رسیده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته، رشدی معادل ۲۶.۴ درصد (۱۷.۶ میلیون لیتر) را نشان میدهد.
این افزایش در حالی رخ داده است که بحث واقعیسازی قیمت سوخت نیروگاهی، همچنان به عنوان یکی از چالشهای اساسی و بحث برانگیز در صنعت برق مطرح است. آیا این اقدام میتواند به عنوان راه حلی برای بهبود راندمان و افزایش بهرهوری نیروگاهها تلقی شود، یا بمب ساعتی است که میتواند شوک سنگینی را به اقتصاد ایران وارد کند؟
به گزارش عصراقتصاد، یکی از مهمترین مشکلات صنعت برق، راندمان پایین نیروگاههاست. کارشناسان انرژی بارها نسبت به هدررفت عظیم سوخت در نیروگاهها به دلیل فرسودگی تجهیزات، عدم تعمیر و نگهداری مناسب و استفاده از تکنولوژیهای قدیمی هشدار دادهاند.
به عنوان مثال، اسماعیل شهرکی، کارشناس انرژی، اشاره میکند که تنها با افزایش ۱ درصدی در بازده نیروگاهها، سالانه میتوان دو میلیارد مترمکعب گاز صرفهجویی کرد. اما سوال اینجاست که چرا با وجود این پتانسیل، راندمان نیروگاهها همچنان پایین است؟
پاسخ این سوال را میتوان در قیمت تقریباً صفر سوخت تحویلی به نیروگاهها جستجو کرد. این سیاست به جای تشویق نیروگاهها به افزایش بهرهوری، آنها را در یک منطقه امن و بدون رقابت قرار داده است. در واقع، نیروگاهها بدون توجه به راندمان و میزان مصرف سوخت، به تولید برق ادامه میدهند؛ سیاستی که به هدر رفت منابع ملی و افزایش آلودگی هوا منجر شده است.
علیرضا راد، دیگر کارشناس انرژی، به لزوم تغییر نرخ سوخت نیروگاهها بر اساس ماده ۱۰ قانون مانعزدایی از صنعت برق اشاره دارد. با واقعیسازی قیمتها، این فرمانبرداری به گونهای خواهد بود که یارانهها از زنجیره تولید به مصرفکننده نهایی منتقل شوند. در صورت تحقق این اهداف، انتظار میرود که نیروگاهها به سمت افزایش بهرهوری حرکت کنند. اما اجرایی شدن این ماده قانونی، با چالشهای متعددی روبروست.
قیمتگذاری سوخت و نگرانیهای اقتصادی
واقعیسازی قیمت سوخت نیروگاهی، به طور مستقیم بر قیمت تمامشده برق تاثیر میگذارد. افزایش قیمت برق، ممکن است منجر به نارضایتی عمومی و افزایش فشار اقتصادی بر خانوارها شود. از سوی دیگر، افزایش قیمت سوخت ممکن است منجر به کاهش رقابتپذیری صنایع انرژیبر شود. از این رو، مدیریت این فرایند نیاز به برنامهریزی دقیق و مراحل ترتیبی دارد.
اسماعیل مهران، یکی دیگر از کارشناسان، به چالشهای ساختاری صنعت برق در ایران اشاره میکند که نیازمند تجدیدنظر و اصلاحات جدی است. وی تأکید میکند که همزمان با واقعیسازی قیمت سوخت، باید قیمت گاز را نیز برای نیروگاهها مورد بازنگری قرار داد. به غیر از این، راهاندازی بازار عمدهفروشی برق به عنوان یک قدم کلیدی در بهبود وضیعت این صنعت مطرح است.
از دیگر پیشنهادات وی میتوان به توسعه نیروگاههایی با راندمان بالا، نوسازی تجهیزات فروسوده و بهبود سیستم مدیریت مصرف انرژی اشاره کرد.همچنین وی معتقد است که همزمان با واقعیسازی قیمت سوخت، باید به بازنگری در سیاستهای حمایتی از نیروگاهها و ایجاد بازار رقابتی در بخش تولید برق پرداخت.
جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی برای نوسازی نیروگاهها و بهرهبرداری از تکنولوژیهای جدید، نیز از ضرورتهای اصلی در این زمینه است.
در هر حال، واقعیسازی قیمت سوخت نیروگاهی، یک ضرورت اجتنابناپذیر برای بهبود راندمان و کاهش هدررفت انرژی در ایران است و در صورتی که به درستی و به تدریج انجام شود، میتواند به بهبود راندمان تولید برق و رفع چالشهای ناترازی گاز و برق کمک کند.
با این حال، کارشناسان بر این نکته تأکید دارند که لازم است با دقت و حساب شده این فرآیند طی شود تا بار اضافی بر دوش مصرفکننده نرود و ضمن حفظ منابع مالی لازم برای اجرای اصلاحات، بهبود واقعی در صنعت برق کشور حاصل شود.