کد خبر: 100703171937
اقتصادتولید و بازرگانیروزنامهصنعت و معدنکارشناس ارشد حوزه انرژی در گفتگو با عصر اقتصاد:

پایان خط اقتصاد صدقه ای

سهیلا روزبان

مرتضی شاه میرزایی مدیرعامل شرکت صنایع ملی پتروشیمی ایران مدعی است که صنعت پتروشیمی به ۷ تا ۱۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در سال نیاز دارد.

این حجم از نیاز به سرمایه گذاری در شرایطی است که به دلیل شرایط تحریمی امکان جذب سرمایه گذار خارجی وجود ندارد و از طرفی به دلیل چالش های موجود در تامین خوراک نیز سرمایه گذاران داخلی کمتری حاضر به ورود این حوزه هستند. در این میان دولت هم خیلی هم به بخش خصوصی برای ورود به حوزه بالادستی و پایین دستی سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز روی خوش نشان نمی دهد.

هاشم اورعی کارشناس انرژی در اینباره به عصر اقتصاد می گوید: متاسفانه در کشور ما دولت اصرار به دلالی انرژی دارد و به همین دلیل است که زیر بار تشکیل نهادهای تنظیم گر و رگلاتور نمی رود.

او با بیان اینکه اقتصاد دولتی و قیمت گذاری های دستوری و نظام یارانه در کشور ما معادلات اقتصاد را بر هم ریخته است، ادامه داد: دولت انرژی را به قیمت ارزان در اختیار واحد پتروشیمی قرار می دهد تا بتواند خواسته ها و کنترل های خود را داشته باشد. به همین دلیل می توان یارانه انرژی را منشا و گلوگاه بسیاری از فسادها و رانت های ناصواب دانست.

استاد دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه صنعت پتروشیمی به حیات خلوتی برای برخی از مسئولین و نماینده های مجلس تبدیل شده است، گفت: این صنعت همان مسیری را در پیش گرفته که خودروسازی ما چند سال پیش رفته است. در واقع اگر فکری به حال آن نکنیم پتروشیمی ما هم چند سال آینده یک صنعت ورشکسته مبتنی بر رانت خواهد بود که جایگاهی هم در بازار جهانی ندارد.

متن کامل گفتگوی عصر اقتصاد با هاشم اورعی کارشناس انرژی و استاد دانشگاه صنعتی شریف را در ادامه می خوانید:

ایران چه ظرفیت‌هایی برای تبدیل شدن به هاب منطقه در صنعت پتروشیمی در اختیار دارد؟

واقعاً ظرفیت بالقوه بی‌نظیری در پتروشیمی داریم. تنها کشوری هستیم که انواع خوراک و میعانات گازی را در اختیار داریم. گاز ال‌پی‌جی و نفتا به اندازه کافی داریم که می‌تواند خوراک صنعت پتروشیمی باشد. به‌اندازه کافی نفت داریم، در شمال و جنوب کشور به آب دسترسی داریم. هم اکنون هم از جهت نیروی ماهر  و متخصص هم نگرانی وجود ندارد( البته وضعیت مهاجرت به شدت نگران کننده بوده و باید فکری به حال آن کرد)

 دسترسی به بازاری داریم که سالانه سه درصد افزایش پیدا می‌کند. الان گردش مالی صنعت پتروشیمی حدود ۹۰۰ میلیارد دلار در سال است. رفته رفته این صنعت در همه‌جا کاربردش افزایش پیدا می‌کند؛ خودرو، ساختمان، لوازم پزشکی و…. به‌ شدت مصرف انواع پلیمرها در نساجی جایگزین می‌شود. با توجه به پیش‌بینی‌های مبتنی بر جایگزینی انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای برقی، صنعت پتروشیمی حداقل می‌تواند تقاضا را برای انرژی‌های فسیلی نگهدارد. همین دلیل باعث تمرکز کشورهای نفت خیز  روی توسعه و تنوع بخشی تولیدات پتروشیمی شده است.

هاشم اورعی
هاشم اورعی

به عنوان مثال شرکت انرژی قطر در ژانویه ۲۰۲۳، توافقنامه‌هایی برای سرمایه گذاری نهایی با شرکت پتروشیمی «شیفرون فیلیپس» امضا کرد و دو طرف شرکت مشترکی تاسیس کردند که ۷۰ درصد از آن متعلق به شرکت انرژی قطر و ۳۰ درصد از آن متعلق به شرکت شیفرون فیلیپس است. در کشورهای دیگر همچون عربستان و کویت و حتی عراق هم شاهد افزایش سرمایه گذاری ها در صنعت پتروشیمی هستیم.

همانطور که اشاره کردید ایران ظرفیت های بالقوه فراوانی برای توسعه صنعت پتروشیمی دارد. اما هم اکنون با یک معضل اصلی مواجه بوده و آن کمبود خوراک است. در شرایطی که واحدهای پتروشیمی در بسیاری از روزهای سرد سال به دلیل نبود گاز تعطیل هستند چطور می توان صحبت از جذب سرمایه کرد؟

در اینکه کمبود خوراک و عدم سرمایه گذاری مناسب در بالا دست طی سال های گذشته شرایط سختی را برای واحدهای پتروشیمی ایجاد کرده شکی نیست. اما برای حل این چالش به دنبال بهبود روابط خود با دنیا باشیم. از طرفی واحدهای فعالین صنعت پتروشیمی مدعی اند که می توانند  ۸ میلیارد دلار سرمایه گذاری در میدان‌های نفت و گاز انجام داده و از این طریق ۲۰۰ میلیون مترمکعب به تولید گاز کشور افزوده شود. با توجه به اینکه کسری گاز کشور چیزی حدود ۲۵۰ الی ۳۰۰ میلیون مترمکعب اعلام می شود، این افزایش ظرفیت تولید عدد قابل ملاحظه ای است.

در نبود دانش فنی پیشرفته و همچنین سرمایه‌گذاری‌ در مقیاس بزرگ،  صنعت پتروشیمی فقط به تولید کم‌ارزش‌ترین حلقه زنجیره ارزش این صنعت می‌پردازد که جز سوخت منابع غنی کشور حاصلی دیگر ندارد

 آنگونه که اعلام شده صنعت پتروشیمی در ایران قدمت ۶ دهه ای دارد. چرا با این وجود صنایع پایین دستی در کشور ما توسعه چندانی پیدا نکرده است؟

آمارها به خوبی نشان می دهد که اگر خوراک خیلی از تولیدکنندگان پتروشیمی‌ها به صورت خام صادر شود، از محصول تولیدی آن‌ها ارزش بیشتری وارد کشور می‌شود؛ علت این وضعیت این است که  یک تصور و فرض غلطی در ایران  بوده است که چون خوراک یا ماده اولیه پتروشیمی نفت و گاز است و ما در پتروشیمی مزیت داریم بنابراین نیازمند به مطالعات فنی و اقتصادی و بازار نیستیم و بی مطالعه کار شده است. این دیدگاه باعث شده امروز کشور وارث صنعت پتروشیمی شود که اگر رانت و یارانه را از آن بگیرند، زیان‌ده خواهد بود. باید یادآور شوم که در نبود دانش فنی پیشرفته و همچنین سرمایه‌گذاری‌ در مقیاس بزرگ،  صنعت پتروشیمی فقط به تولید کم‌ارزش‌ترین حلقه زنجیره ارزش این صنعت می‌پردازد که جز سوخت منابع غنی کشور حاصلی دیگر ندارد.

می توان یارانه انرژی را منشا و گلوگاه بسیاری از فسادها و رانت ها دانست. متاسفانه در کشور ما دولت اصرار به دلالی انرژی دارد و به همین دلیل است که زیر بار تشکیل نهادهای تنظیم گر و رگلاتور نمی رود

اما بسیاری از فعالین صنعت پتروشیمی دخالت های دولت ها در این صنعت را عامل اصلی عقب ماندگی آن می دانند. آنها حاضرند که خوراک را به قیمت جهانی دریافت کرده و به صورت یک بنگاه اقتصادی مستقل فعالیت خود را ادامه دهند.

اقتصاد دولتی و قیمت گذاری های دستوری و نظام یارانه در کشور ما معادلات اقتصاد را بر هم ریخته است. دولت انرژی را به قیمت ارزان در اختیار واحد پتروشیمی قرار می دهد تا بتواند خواسته ها و کنترل های خود را داشته باشد چرا که آنها به خوبی می دانند که با آزاد سازی قیمت ها، حیطه اختیارات آنها هم محدود شده و نمی توانند به هر بهانه ای در امور شرکت ها دخالت کنند.

 به همین دلیل می توان یارانه انرژی را منشا و گلوگاه بسیاری از فسادها و رانت ها دانست. متاسفانه در کشور ما دولت اصرار به دلالی انرژی دارد و به همین دلیل است که زیر بار تشکیل نهادهای تنظیم گر و رگلاتور نمی رود.

به باور من دولت باید اجازه دهد که نرخ خوراک در صنایع پتروشیمی بر اساس فوب جهانی تعیین شده و از آن طرف هم مجتمع های پتروشیمی به قیمت های جهانی محصولات خود را عرضه کنند. در چنین شرایطی دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای توسعه نیافتگی باقی نخواهد ماند.

من به جرأت می‌گویم دوره خام‌فروشی و آینده‌فروشی به ته خط رسیده است. اگر از این بحران عبور نکنیم، دچار گذار خطرناک‌تر می‌شویم و از دولت خام‌فروش آینده‌سوز به دولت آینده‌فروش می‌رسیم

نگاهی به سهامداران شرکت های پتروشیمی نشان می دهد که عمده این شرکت ها خصولتی بوده و خبری از شرکت های خصوصی واقعی نیست. در صورت ادامه این روند چه سرنوشتی در انتظار این صنعت خواهد بود؟

متاسفانه صنعت پتروشیمی به حیاط خلوتی برای برخی از مسئولین و نماینده های مجلس تبدیل شده است.  این صنعت همان مسیری را در پیش گرفته که خودروسازی ما چند سال پیش رفته است. در واقع اگر فکری به حال آن نکنیم پتروشیمی ما هم چند سال آینده یک صنعت ورشکسته مبتنی بر رانت خواهد بود که جایگاهی هم در بازار جهانی ندارد.

من به جرأت می‌گویم دوره خام‌فروشی و آینده‌فروشی به ته خط رسیده است. اگر از این بحران عبور نکنیم، دچار گذار خطرناک‌تر می‌شویم و از دولت خام‌فروش آینده‌سوز به دولت آینده‌فروش می‌رسیم.  در چنین شرایطی با دولتی مواجه خواهیم شد که حتی از پس هزینه های کارمندان خود هم برنمی آید .

دولت‌های وابسته به نفت به جای عدالت و توسعه اجتماعی یا بسط تولید، دوست دارد که رویکردهای صدقه‌ای به رفاه داشته باشند. نمی توان با تکیه به این روش به بهبود وضعیت، توسعه، رشد و رونق اقتصادی و افزایش حجم سرمایه گذاری در کشور امید داشت از طرفی هم سطح فلاکت و بدبختی هر روز بیشتر و بیشتر می شود

 آزادسازی قیمت ها شاید برای پتروشیمی هایی که امکان کسب درآمد بر اساس قیمت های جهانی را دارند، تصمیم سود سازی باشد. اما آیا دهک های پایین درآمدی هم توان چنین شوکی را دارند؟

آزادسازی باید طبق یک برنامه مشخص و مدون چند ساله انجام شود. هم زمان با آن دهک های پایین درآمدی هم مورد حمایت قرار گیرند. دولت‌های وابسته به نفت به جای عدالت و توسعه اجتماعی یا بسط تولید، دوست دارد که رویکردهای صدقه‌ای به رفاه داشته باشند. این در حالی است که نگاهی به وضعیت کشورهای نفت خیز پیشرفته دنیا نشان می دهد که این رویکرد تا چه اندازه اشتباه بوده و نمی توان با تکیه به این روش به بهبود وضعیت، توسعه، رشد و رونق اقتصادی و افزایش حجم سرمایه گذاری در کشور امید داشت از طرفی هم سطح فلاکت و بدبختی هر روز بیشتر و بیشتر می شود.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا