کد خبر: 020704221811
روزنامهفناوری اطلاعات و ارتباطات

پروداکت در ایران یعنی مدیریت محصول در طوفان اقتصاد و اینترنت

شراره عزت‌نژاد، بنیان‌گذار «پروداکت رود» و یکی از مدیران محصول باسابقه در استارتاپ‌های بزرگ ایران، تجربه‌ای طولانی در هدایت تیم‌های محصول در شرایط پیچیده داخلی دارد.

او در این گفت‌وگو به مهم‌ترین چالش‌ها و فرصت‌های مدیریت محصول در فضای دیجیتال ایران می‌پردازد؛ از تأثیر مستقیم اقتصاد و اینترنت بر تجربه کاربر گرفته تا تفاوت مدیریت محصول در شرکت‌های بزرگ و استارتاپ‌های کوچک، نقش داده و تحقیقات کاربر، و آینده این حرفه برای نسل جدید.

با توجه به شرایط اقتصادی و محدودیت‌های اینترنت در ایران، مهم‌ترین چالش‌هایی که تیم‌های پروداکت در کسب‌وکارهای آنلاین تجربه می‌کنند چیست؟

مهم‌ترین مسئله کاهش قدرت خرید کاربران است. وقتی نرخ ارز ناگهان بالا می‌رود، تقاضای کاربران به شدت افت می‌کند، حتی اگر عملکرد کسب‌وکار تغییری نکرده باشد. نمودارهای GMV در پلتفرم‌های تجارت الکترونیک نشان می‌دهد که این موضوع اثر مستقیم بر تعداد سفارش‌ها دارد. در کنار آن، اختلال در اینترنت و نیاز به VPN تجربه کاربری را تحت فشار قرار می‌دهد. کاربر گاهی مجبور است بین اپلیکیشن‌ها مدام VPN را قطع و وصل کند و این باعث کاهش رضایت و ترک سرویس می‌شود.

از سوی دیگر، ابزارهای بین‌المللی تحلیل داده و تصمیم‌گیری هم در دسترس نیست. نمونه روشن آن حذف گوگل آنالیتیکس بود که بسیاری از شرکت‌ها را در تصمیم‌گیری سردرگم کرد. ابزارهایی مثل Optimizely یا Amplitude که برای A/B تست یا تحلیل محصول ضروری‌اند، به دلیل تحریم یا هزینه بالا قابل استفاده نیستند. بنابراین مدیران محصول باید مدام به دنبال جایگزین‌های داخلی باشند که کیفیت مشابه ندارند.

مسئله دیگر جذب و نگهداشت کاربر است. اعتماد عمومی به پلتفرم‌ها پایین آمده و هزینه تبلیغات دیجیتال هم افزایش یافته است. برای همین تیم‌های پروداکت باید روی شفافیت، ساده‌سازی تجربه کاربری و ایجاد اعتماد تمرکز کنند. در کنار همه اینها، محدودیت‌های پرداخت داخلی و نبود درگاه‌های بین‌المللی فرآیندها را پیچیده می‌کند و کاربر مجبور است مسیر طولانی‌تری برای تکمیل خرید طی کند. همه این عوامل دست به دست هم می‌دهد تا طراحی محصول در ایران بسیار دشوارتر از شرایط عادی باشد.

چه تفاوتی میان مدیریت محصول در شرکت‌های بزرگ مانند سوپر‌اپ‌ها و استارتاپ‌های کوچک وجود دارد و این تفاوت چه اثری بر استراتژی محصول گذاشته است؟

در شرکت‌های بزرگ دامنه تصمیم‌گیری بسیار گسترده‌تر است. پروداکت منیجر در یک سوپراپ مثل اسنپ با میلیون‌ها کاربر و ده‌ها سرویس مختلف روبه‌رو است. کوچک‌ترین تغییر می‌تواند بر تجربه میلیون‌ها نفر اثر بگذارد، بنابراین استراتژی محصول باید داده‌محور و مبتنی بر یکپارچگی سرویس‌ها باشد. رقابت شدید هم باعث می‌شود خطا به‌سرعت منجر به مهاجرت کاربر به رقیب شود.

در مقابل، استارتاپ‌های کوچک تمرکزشان بر بقا و رشد سریع است. تصمیم‌گیری‌ها بیشتر با MVP و آزمون و خطا پیش می‌رود و پروداکت منیجر ناچار است نقش‌های متعددی از تحلیل تا مارکتینگ را بر عهده بگیرد. منابع محدود است و استراتژی محصول باید بسیار اولویت‌بندی‌شده و چابک باشد. در حالی که شرکت‌های بزرگ روی مقیاس‌پذیری و بهینه‌سازی تمرکز دارند، استارتاپ‌ها بیشتر دنبال یافتن سریع ارزش پیشنهادی و جذب کاربر اولیه هستند.

نقش داده و تحقیقات کاربر در تصمیم‌گیری‌های پروداکتی در ایران چقدر جدی گرفته می‌شود و با چه محدودیت‌هایی روبه‌روست؟

نسبت به گذشته پیشرفت زیادی شده است. قبلاً شرکت‌ها بدون تحقیق کافی راه‌حل ارائه می‌دادند، اما امروز اهمیت شناخت کاربر بیشتر درک می‌شود. با این حال محدودیت‌ها همچنان جدی است. در شرکت‌های بزرگ تیم‌های آنالیتیکس و ریسرچ وجود دارد، اما اغلب داده‌ها ذخیره یا مدیریت نمی‌شوند. به‌عنوان نمونه، برخی مارکت‌پلیس‌ها دیتای جست‌وجوی کاربران را که می‌توانست منبع خلق سرویس‌های جدید باشد، به دلیل کمبود زیرساخت هر ماه پاک می‌کردند.

از طرف دیگر، ابزارهای حرفه‌ای خارجی به دلیل تحریم یا هزینه بالا قابل استفاده نیستند. سرویس‌هایی مثل Mixpanel یا Amplitude برای بسیاری از کسب‌وکارها دست‌نیافتنی‌اند. بنابراین تیم‌های ایرانی بیشتر به مصاحبه‌های کیفی، تست MVP و داده‌های داخلی تکیه می‌کنند. در نتیجه داده و تحقیقات کاربر در ایران بیشتر نقش راهنما دارد تا محرک اصلی تصمیم‌گیری.

روند جذب و نگهداشت کاربر در ایران چه تغییری کرده و مدیران محصول باید چگونه خود را با این شرایط هماهنگ کنند؟

هزینه تبلیغات دیجیتال بسیار بالا رفته و کسب‌وکارها دیگر نمی‌توانند مثل گذشته به‌سادگی با کمپین‌های تبلیغاتی کاربر جذب کنند. در این شرایط محصول باید چنان باکیفیت باشد که کاربر اندکِ جذب‌شده، وفادار بماند. ارزش واقعی و تجربه کاربری ساده کلید ماجراست. پروداکت منیجر باید محصولی طراحی کند که با حداقل تبلیغات بتواند کاربر را نگه دارد. در واقع تمرکز از جذب صرف به سمت وفادارسازی و افزایش ارزش کاربر موجود تغییر کرده است.

با کاهش قدرت خرید کاربران، اولویت‌های تیم‌های محصول بیشتر به سمت چه حوزه‌هایی رفته است؟

ترکیبی از سه محور است، بهبود تجربه کاربری، افزایش ارزش افزوده و کاهش هزینه‌های داخلی. بسته به شرایط هر کسب‌وکار ممکن است یکی پررنگ‌تر باشد. گاهی لازم است جریان‌های کاربری ساده‌تر شود تا کاربران کمتر خسته شوند، گاهی باید ارزش‌های افزوده‌ای مثل خدمات جانبی اضافه شود و در مواقعی هم باید فرآیندهای داخلی بهینه شود تا هزینه‌ها کاهش یابد. انتخاب این اولویت‌ها وابسته به وضعیت کلی کسب‌وکار و سطح رضایت کاربران است.

آینده شغلی مدیریت محصول در ایران را چطور می‌بینید؟ آیا فرصت‌های جهانی وجود دارد یا بیشتر به سمت بومی‌سازی حرکت می‌کنیم؟

مدیریت محصول در دنیا تقاضای رو به رشدی دارد و ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. برخی گرایش‌های جدید مثل مدیریت محصولات هوش مصنوعی یا پروداکت مارکتینگ هنوز در ایران جایگاه محدودی دارند، اما به‌تدریج فرصت‌های بیشتری ایجاد خواهد شد. نسل جدید پروداکت منیجرها به‌دنبال آموزش‌های استاندارد بین‌المللی هستند و خوشبختانه منابع آموزشی هم بیشتر شده است.

به‌علاوه، آموزشگاه‌ها و دوره‌های تخصصی داخلی هم سطح مناسبی پیدا کرده‌اند. این یعنی امکان ارتقای دانش جهانی وجود دارد، هرچند در عمل باید با شرایط بومی هم سازگار شد. به نظر من آینده این حوزه در ایران روشن است، چون هم تقاضای بازار وجود دارد و هم نسل جدید با انگیزه یادگیری در حال رشد است.

توصیه کلیدی شما به پروداکت منیجرهای جوانی که تازه وارد این مسیر در ایران می‌شوند چیست؟

توصیه من دو چیز است: آموزش جدی و شبکه‌سازی. بازار مدیریت محصول رقابتی شده و برای موفقیت باید مزیت رقابتی داشت. آموزش استاندارد باعث می‌شود در مصاحبه‌ها عملکرد بهتری داشته باشید و شبکه‌سازی، چه از طریق لینکدین و چه رویدادها و دوره‌های تخصصی، فرصت‌های شغلی بیشتری در اختیار شما قرار می‌دهد. در واقع ترکیب دانش و ارتباطات حرفه‌ای همان چیزی است که مسیر شغلی یک پروداکت منیجر را هموار می‌کند.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا