کارگرها به هیچ چیز حساسیت ندارند

راضیه حسینی
بهتازگی روز کارگر را پشت سر گذاشتیم. روز یکی از پرتوقعترین اقشار جامعه. من نمیدانم اصلاً چرا اینقدر به کارگران پرداخته میشود؟ چرا مدام و همهجا حرفشان است؟ شما تابهحال دیدهاید به این اندازه دربارۀ مسئولان صحبت شود و تیتر اخبار شوند؟
باورتان نمیشود اگر بگویم یکی دو روز پیش حتی به مناسبت روز کارگر تلویزیون موزیک ویدئویی بسیار جذاب، مفرح و شاد پخش کرد، طوری که ما دلمان خواست برویم کارگر شویم و کلی کیف کنیم. همۀ کارگرها در موزیک ویدئو لبخند بر لب داشتند و لباسهایشان حتی یک لک کوچک هم نداشت. کارگرها حتی از مسئولان هم اتوکشیدهتر بودند.
تازه این که چیزی نیست. در خبرها خواندیم دیۀ همۀ کارگرهایی که در حادثۀ اسکلۀ شهید رجایی کشته شدند پرداخت میشود. به این سرعت! چه چیز از این بهتر؟ همان کارگرهایی که احتمالاً قبل از انفجار خیلی شیک و اتوکشیده و با لبخندی به پهنای صورت در حال کار بودند. نه دغدغهٔ نان داشتند و نه غم گرانی. سرخوش و شاد مشغول بودند که ناغافل همه چیز رفت روی هوا.
البته مسئولان حواسشان به همه چیز بود. اصلاً نگذاشتند آب توی دل کارگرهای دیگر تکان بخورد و بهسرعت از این خبر گذشتند، حتی تلویزیون هم با شادی و خوشحالی بهشون تبریک گفت.
ما نمیدانیم کارگرها دیگر چه میخواهند؟ حق مسکن ندارند که دارند، حالا درست است ۹۰۰ هزار تومان است، ولی این به مسئولان ربطی ندارد، فقط کمی ناهماهنگی در زمان و مکان ایجاد شده است، مثلاً اگر همین پول ده، بیست سال پیش به کارگرها داده میشد، میتوانستند از دغدغۀ خانه رها شوند، ولی متأسفانه کمی با تأخیر داده شد!
مسئولان همیشه کارگرها را بازوان پرتلاش تولید میدانند، عنوانی که هیچوقت به خودشان ندادهاند، ولی مدال نامرئیاش را به سینۀ کارگرها زدهاند!
طوری ازشان تعریف میکنند که نمیدانیم چرا خودشان نرفتند کارگر بشوند و شغل سخت و پراسترس مسئولیت را انتخاب کردند؟ البته شاید کمی به دود غلیظ، به آتش و انفجار حساسیت داشتند!
دست خودشان که نیست. حساسیت است. مثل حساسیت فصلی که آدم هی عطسه میکند و گاهی سرفه. مثل حساسیتی که جنوبیها خیلی درگیرش هستند و مدام سرفه میکنند، این هم یک نوعش است.
واقعاً خوش به حال کارگرها که به هیچچیز حساسیت ندارند، حتی مردن!