گرهای بیندازیم که بشود باز کرد؟
اژهای: «در کار مردم گرهای نیندازیم که نشود آن را باز کرد.»
راضیه حسینی
ممکن است برای شما هم این سؤال پیش بیاید یعنی گرهای بیندازید که بشود آن را باز کرد؟
باید خدمتتان عرض کنم که جناب اژهای به هیچ وجه چنین منظوری نداشتند. اصلاً چرا باید به این حالت فکر کنند؟ مگر کسی تابه حال گرهای در کار مردم انداخته است؟ اگر هم گرهای افتاده باشد به دست خود مردم بوده و مسئولان کوچکترین نقشی در این زمینه نداشتند. لطفاً اذهان گره خوردهتان را جمع و جور، و با نگاهی درست خبر را تفسیر کنید.
در واقع اژهای اصلاً منظورشان این نبود که اول گره را امتحان کنید، (با دست هم نشد، با دندان) اگر در نهایت باز شد، بیندازیدش میان مردم. نمیخواستند بگویند زمان باز شدن گره هم اصلاً مهم نیست و اگر حتی چندین سال طول کشید، ولی بالاخره باز شد، باز هم مشکلی ندارد. ما مطمئنیم منظورشان این بوده است که کاری کنید اصلاً گرهایی در کار مردم نیفتد و مسئولان همگی گرهگشا باشند.
البته لازم به ذکر است که باز نشدن گرهها از نظر مسئولان یک چیز است و از نظر مردم چیز دیگر. اصلاً معنی گره، در فرهنگ لغات مسئول و مردم متفاوت است.
مثلاً اینکه برخی از ما با مشکل معیشت فتیلهپیچ شدهایم اصلاً گره به حساب نمیآید، نهایتاً یک پیچش اقتصادی است که با خوردن کمی عرق نعنا و چای نبات حل میشود.
مهم است که ابتدا بدانیم گره در نظر مسئولان یعنی چه و چه کسی اعلام میکند گره خورده شد؟ آیا در این زمینه کارشناسی وجود دارد و نوع سفتی و شلی را مشخص میکند؟ شاید هم کارگروهی برای تعیین مقدار گره وجود داشته باشد و هر وقت دیگر آنقدر سفت شد که با دندان هم باز نشود، اعلام خطر میکند.
به هر حال ما که خیالمان راحت است تا زمانی که مسئولان گره گشا داریم هیچ وقت قرار نیست دچار مشکل شویم و اگر شدیم بدانیم که آن گره، گره مدنظر مسئولان نبوده و باید خودمان یکطوری بازش کنیم.