کد خبر: 020604217923
اقتصادروزنامهعدالت و رفاه اجتماعی

یارانه‌ها در ایستگاه حذف؛ تصمیم بزرگ، آزمون بزرگ‌تر

مسعود شریعت زاده؛ مدیر مسئول

چند دهه است که در اقتصاد ایران، یارانه‌ها نقش ترکیبی از سپر حمایتی و مُسکن موقت را ایفا کرده‌اند؛ سپری که از یک سو مأموریت داشته سفره مردم را حفظ کند و از سوی دیگر، چونان دوپینگی برای سیاست‌گذاران عمل کرده تا بدون پرداخت هزینه‌های اصلاح ساختاری، به حیات اقتصادی کوتاه‌مدت ادامه دهند.

حالا اما، خبر «حذف بخشی از یارانه‌ها» دوباره در صدر اخبار قرار گرفته و بار دیگر پرسش بنیادی را پیش روی ما گذاشته است: آیا این یک اصلاح ضروری و پایدار است یا خطایی که بهای آن را در بلندمدت مردم پرداخت می‌کنند؟

سه لایه از مسئله حذف یارانه

حذف یارانه‌ها، موضوعی تک‌بعدی نیست. در لایه نخست، دولت به کاهش هزینه‌ها و ساماندهی بودجه نگاه می‌کند. یارانه نقدی و غیرنقدی، اعم از یارانه کالاهای اساسی، سوخت یا انرژی، سال‌هاست که بخشی قابل‌توجه از بودجه عمومی را می‌بلعد. در لایه دوم، حذف یارانه‌ها در نگاه تکنوکرات‌های اقتصادی، راهی برای جلوگیری از رانت و سوءاستفاده است؛ چرا که یارانه عمومی، فارغ از سطح درآمد، به همه تعلق می‌گیرد و عملاً طبقات بالادست هم از آن بهره می‌برند. اما در لایه سوم -که اغلب نادیده گرفته می‌شود- حذف یارانه، تصمیمی اجتماعی و روان‌شناختی نیز هست: تغییری که مستقیماً بر حس عدالت‌خواهی، امنیت اقتصادی و اعتماد عمومی اثر می‌گذارد.

آمار و ارقام چه می‌گویند؟

گزارش‌های رسمی حاکی از آن است که یارانه نقدی ماهانه برای هر فرد، به‌دلیل تورم مزمن، بخش ناچیزی از قدرت خرید یک دهه پیش را دارد. بااین‌حال، برای بسیاری از خانواده‌های کم‌درآمد در نقاط حاشیه و روستاها، همین رقم کوچک، وزنه‌ای در تعادل دخل‌وخرج است. در شرایطی که تورم رسمی بالای ۳۰ درصد و تورم اقلام خوراکی بیش از این رشد می‌کند، حذف همین سهم اندک، می‌تواند مانند برداشتن آجر پایینی یک دیوار فرسوده باشد.

نمونه‌های بین‌المللی

کشورهای متعددی یارانه‌ها را حذف کرده یا هدفمند کرده‌اند؛ نمونه موفق، ترکیه است که حذف تدریجی یارانه انرژی را با بسته‌های حمایتی مکمل و تقویت اشتغال همراه کرد. نمونه ناموفق، برخی کشورهای آمریکای لاتین هستند که با حذف یارانه بدون ایجاد درآمد جایگزین، با شورش‌های خیابانی روبرو شدند. نتیجه روشن است: حذف یارانه تنها در صورتی به یک نقطه مثبت اقتصادی بدل می‌شود که با زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی جایگزین همراه باشد.

چالش اعتماد عمومی

بزرگ‌ترین سرمایه‌ای که در این تصمیم در معرض تهدید قرار می‌گیرد، نه رقم یارانه است و نه حتی رفاه کوتاه‌مدت مردم؛ بلکه اعتماد جامعه به کارآمدی سیاست‌گذاری اقتصادی است. مردم پیش‌تر وعده‌های متعددی درباره «آزادسازی منابع» و «اختصاص آن به بخش مولد» شنیده‌اند، اما بازخورد ملموس آن در زندگی روزمره‌شان کم بوده است. بدون بازسازی این اعتماد، هرگونه حذف یا اصلاح یارانه، حتی اگر در ترازنامه دولت مثبت باشد، در ترازنامه ذهنی جامعه منفی می‌ماند.

پیشنهاد به سیاست‌گذاران

۱. شفافیت کامل؛ مردم باید بدانند منابع آزادشده دقیقاً کجا و چگونه هزینه خواهد شد. بدون گزارش‌گری مستمر، شائبه هدررفت منابع پابرجا خواهد ماند.

۲. جبران فوری و هدفمند برای اقشار آسیب‌پذیر؛ از طریق کارت‌های اعتباری کالا، بیمه خدمات درمانی رایگان یا حمایت مستقیم اشتغال.

زمان‌بندی تدریجی؛ حذف ناگهانی یارانه، مخصوصاً در دوره‌های تورمی، شوک شدیدی ایجاد می‌کند. اجرای مرحله‌ای، با پایش اثرات، ضریب امنیت اقتصادی را بالا می‌برد.

همراهی رسانه‌ای به‌جای تبلیغ‌محوری؛ مردم باید بدانند این جراحی اقتصادی چرا و چگونه انجام می‌شود، نه اینکه فقط پوستر و شعار «بهتر می‌شود» ببینند.

جایگاه ما به‌عنوان رسانه

به‌عنوان یک روزنامه اقتصادی، رسالت ما نه مخالفت کورکورانه با حذف یارانه است و نه هلهله برای هر تصمیم دولت. رسالت ما، ثبت شفاف فرآیند، پرسش از مسئولان و پیگیری تبعات است؛ همان کاری که رسانه‌های معتبر در جهان انجام می‌دهند.

در نهایت، حذف یارانه یک تیغ دولبه است؛ اگر با برنامه و پشتوانه اجتماعی باشد، می‌تواند گامی به‌سوی اقتصاد بهره‌ورتر و عادلانه‌تر شود. اگر نه، تنها باعث می‌شود دیوار بی‌اعتمادی میان مردم و سیاست‌گذار چند آجر دیگر بلندتر شود.

در پایان باید گفت: حذف یارانه‌ها شاید در سطور بودجه، عددی مثبت به جا بگذارد، اما موفقیت آن در سطور تاریخ و حافظه مردم نوشته می‌شود؛ جایی که یاد خواهند داشت این تصمیم را به‌عنوان یک اصلاح ساختاری به یاد آورند یا یک تجربه تلخ. انتخاب با سیاست‌گذار است و ما، به‌عنوان چشم بیدار جامعه، این روند را لحظه‌به‌لحظه روایت خواهیم کرد.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا