ایران در کجای نقشه توسعه ایستاده است؟

امسال به افق ۱۴۰۴ رسیدهایم؛ تاریخی که در سند چشمانداز ۲۰ ساله (ابلاغشده در ۱۳۸۲) قرار بود ایران به کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه تبدیل شود.
اما بررسی عملکرد بخشهای کلیدی مانند مسکن، شهرسازی و مناطق آزاد نشان میدهد این سند بلندپروازانه بیشتر به یک آرمان تحققنیافته شباهت دارد تا واقعیتی ملموس.
به گزارش عصراقتصاد، با گذشت نزدیک به ۲۰ سال از تصویب سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، بررسی عملکرد کشور در حوزههای کلیدی مانند مسکن، شهرسازی و مناطق آزاد نشان میدهد که بسیاری از اهداف این سند راهبردی محقق نشده است. این سند که در سال ۱۳۸۲ با هدف تبدیل ایران به کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه تدوین شد، امروز با چالشهای جدی در اجرا روبهروست.
مسکن؛ شکاف عمیق بین وعده و واقعیت
سند چشمانداز بر تأمین مسکن مناسب برای همه، بهویژه اقشار کمدرآمد، تأکید داشت. اما آمارهای رسمی نشان میدهد بیش از ۶ میلیون نفر هنوز در وضعیت«فاقد مسکن» یا «بدمسکن» به سر میبرند.
طرحهای بزرگی مانند مسکن مهر و نهضت ملی مسکن نیز نتوانستهاند بهطور کامل مشکل را حل کنند. کیفیت پایین ساختوساز، مکانیابی نامناسب و کمبود خدمات زیرساختی از جمله دلایل ناکامی این طرحها بوده است.
شهرسازی؛ توسعهای که به بحران انجامید
سند چشمانداز بر شهرسازی پایدار و حفظ محیط زیست تأکید داشت، اما امروز فرونشست زمین به بحرانی جدی تبدیل شده است. بر اساس گزارشها، بیش از ۴۰۰ شهر ایران، از جمله تهران، اصفهان و مشهد، در معرض خطر فرونشست قرار دارند. توسعه بیرویه شهری، حفر چاههای غیرمجاز و مصرف بیرویه آب از عوامل اصلی این بحران هستند.
مناطق آزاد؛ از محرک توسعه تا بازار واردات
مناطق آزاد تجاری قرار بود به قطب جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه صادرات تبدیل شوند، اما عملکرد آنها با اهداف سند فاصله زیادی دارد. سهم مناطق آزاد از صادرات غیرنفتی تنها ۱ درصد است، در حالی که واردات از این مناطق دو برابر صادرات است. کمبود زیرساختهای لجستیکی و بروکراسی پیچیده از موانع اصلی در تحقق اهداف این مناطق بودهاند.
کمال ابراهیمی کاوری، کارشناس مناطق آزاد در این باره گفته است: «مناطق آزاد باید به هاب فناوری تبدیل میشدند، نه انبار کالاهای وارداتی!»
چرا سند چشمانداز ناکام ماند؟
کارشناسان دلایل متعددی را برای این ناکامی برمیشمارند از جمله: تغییر مداوم سیاستها و نبود ثبات در برنامهریزیهای کلان، تحریمهای بینالمللی و فشارهای اقتصادی، ضعف در نظارت و اجرا و عدم هماهنگی بین دستگاههای اجرایی.
دراین باره، نعمت الله اکبری، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان با اشاره به بیانیه چشمانداز بیستساله کشور میگوید: در این بیانیه مقرر شده بود که ایران کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل باشد.
وی خاطرنشان می کند: در اوایل تدوین سند چشمانداز بیستساله در سال ۱۳۸۴ دو کشور ترکیه و عربستان از رقبای اصلی ایران در منطقه به حساب میآمدند؛ شروع تدوین سند چشمانداز بیستساله با تدوین برنامه چهارم توسعه همراه بود و در انتهای برنامه چهارم قرار بود ایران رتبه اول را در منطقه به دست پیدا آورد؛ اما بعد از برنامه پنجم توسعه این پایگاه نزول پیدا کرد و حتی پس از گذشت دو برنامه پنجم و ششم ایران نتوانسته به جایگاه اول دست پیدا کند.
وی در خصوص دلایل عدم دستیابی به اهداف سند چشمانداز به عواملی چون تغییرات مداوم در سیاستها و مدیریت اجرایی کشور، نداشتن نقشه راه قابل اجرا، عدم شفافیت و عدم گزارشگیری از میزان تحقق سند چشمانداز، تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی خارجی، عدم توجه به علایم حیاتی مهم مانند بهرهوری سرمایهگذاری، تورم و رشد اقتصادی و نداشتن سندهای پشتیبان مانند سند آمایش و عدم رعایت فرایند یک برنامه راهبردی اشاره کرد.
علی آقامحمّدی، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم دراین خصوص اظهار می کند: هنگامی که در مورد یک مسئله ملی در کشور تصمیمگیری و سیاستگذاری صورت میگیرد باید تمام زنجیرههای مربوط به آن موضوع با هم سازگار باشند تا بتوان به نتایج مثبت دست پیدا کرد.
وی ادامه می دهد: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم دولتمحور هستیم و اگر دولت منضبط و منظم و بر اساس ساختار مشخص تصمیم بگیرد و اجرای آن تصمیم را تضمین کند و به نواقص و مشکلات آن تصمیم آگاه باشد، در نهایت کشور مسائل خود را حل خواهد کرد.
به این ترتیب، سند چشمانداز ۲۰ ساله با آرزوهای بزرگی برای ایران متولد شد، اما ضعف در اجرا، تغییر اولویتها و چالشهای خارجی باعث شد بسیاری از اهداف آن محقق نشود. حالا که به افق ۱۴۰۴ رسیدهایم، پرسش اصلی این است: آیا مسئولان میتوانند از این تجربه درس بگیرند و برای دهههای آینده برنامهای واقعبینانهتر تدوین کنند؟