اسب زین شده یا الاغ ملانصرالدین؟
پور حسین استاد دانشگاه تهران: «اعلام ساعت کاری ۶ تا ۱۰ صبح یعنی کسی سر کار نرود. این برنامه بکر از کدام مغز تراوش میشود؟»
راضیه حسینی
همان مغزهایی که دولت سیزدهم را اسب زین شده دانستند. از آن اسبهای مسابقه که بدنش برق میزند و یال و دمش در هوا تاب میخورد. از آنها که بر فراز مانعها به پرواز درمیآیند و هیچچیزی جلودارشان نیست.
حتی شاید فراتر از یک اسب مسابقه، موجودی افسانهای که یکهو بال درمیآورد و در آسمانها اوج میگیرد و میدرخشد. آنقدر بالا میرود که از نظرها ناپدید میشود. البته متأسفانه باید بگوییم در واقعیت بیشتر شبیه به الاغ ملانصرالدین است که نای راهرفتن ندارد.
شانس آوردیم اسب، یا همان الاغ فوق، از نوع هیبریدی نیست و با برق و شارژ کار نمیکند. وگرنه آن را هم باید تعطیل میکردند و میگذاشتند در موزه بهعنوان «اولین اسب زین شدۀ هیبریدی در تاریخ» در توضیح هم مینوشتند «به علت کمبود برق هیچوقت موفق به حرکت نشد.»
مثال این اسب مانند حکایت مولاناست که در مورد شیر بی سرودم و اشکم گفته است. جانور زین شدۀ فعلی هم شبیه به هر چیزی است جز اسب. نه میدانیم دست و پاهایش کجاست تا بدود، نه سری دارد تا افساری داشته باشد و نه کمری تا زینی رویش سوار کنند. نمیدانیم شاید هم اسب فوق از بس در دولت قبلی کارکرده خسته شده و کمکم آبرفته است.
شاید هم از اول توهمی بیش نبود و هنوز هم در هالهای از ابهام است. البته ممکن است این اسب فقط به دید برخی از مسئولان و صاحبنظران بیاید. همانها که کل هیکل اسب موردنظر جلوی دیدشان را گرفته و اصلاً مشکلات کشور را نمیبینند. همانها که رفتهاند درون شکم اسب و جز او دیگر چیزی نمیبینند.
میگویی کشور تعطیل شده میگویند کو؟ کجاست؟ ما که در حال حرکتیم. میگویی همه چیز گران شده. میگویند گرانی در حال کاهش است. تورم هم پایین آمده. ببین، ما در حرکتیم!
میگویی به گل نشستهایم. میگویند ما به فضا رفتهایم. گل کجا بود؟