کد خبر: 16080053567
اقتصادجامعه و فرهنگروزنامهسلامت و رفاهصفحه یک

تعقیب متهم ردیف آخر بی‌آبی خوزستان

آیا ضد و نقیض‌ها درباره «گتوند» پایان می‌پذیرد؟

نیلوفر جمالی

خشکسالی چالشی است که سال‌هاست با آن مواجه هستیم و نگرانی از بی‌آبی به ویژه در جنوب کشور باعث کوچ به سمت شهرهای شمالی ایران شده است؛ اما علاوه بر تاثیر خشکسالی بر استان خوزستان سوءمدیریت هم تبعات خشکسالی را چند برابر کرده است. این موضوع باعث شده است تا مردم ساکن در این استان تنها عامل اصلی مشکلات زیستی و کشاورزی خود را  احداث «سد گتوند» با ذهنیت شوری به دلیل بستر نمکی مسیر بدانند.

با توجه به میانگین بارندگی‌ها در سال آبی اخیر، «خشکسالی» واقعیتی انکارناپذیر خواهد بود. این روزها بیش از ۱۵۰۰ روستا در استان خوزستان در تنش آبی به سر می‌برند که نه تنها ساکنان خوزستان، بلکه محیط زیست استان را هم به شدت تحت تأثیر قرار داده است.

اما باید دید که نگاه جامعه به خشکسالی‌های اخیر چگونه است؟ بسیاری از مردم معتقدند که سد گتوند متهم ردیف اول خشکسالی‌های اخیر است؛ چرا که در مسیر این سد کوهی از نمک وجود دارد که باعث شور شدن آب و در نهایت خشکی درختان و مزارع شده است.

ایده اولیه برای احداث این سد در سال‌های ۱۳۴۰ با ورود اولین کنسرسیوم به ایران و بررسی پتانسیل‌های آبی کشور شکل گرفت؛ اما به دلیل همزمانی اجرای آن با ایده‌های ناموفق دولت هشتم و نهم ذهنیت‌های منفی درباره آن به اوج خود رسید. ناگفته نماند که وجود کوه شازند در مسیر سد نیز بی‌تاثیر در ذهنیت‌های منفی نبود.

با همه این احوال، بیش از ۱۳۰۰ ابزار دقیق در این سد وجود دارد که نشست‌سنجی، انحراف‌سنجی، فشارها، افزایش و کاهش طول، ترازهای آب و … را اندازه‌گیری می‌کند و چاه‌های مشاهده‌ای نشان می‌دهد که آب همه آنها سالم است و تاکنون اطلاعات آنها نشان از پایداری و مثبت بودن کنترل این سد دارد.

همچنین مشاهدات عینی نشان م‌ دهد که EC یا همان مقدار املاح هادی موجود در آب یا مقدار شوری محلول غذایی از ابتدا تا انتهای سد از ثبات برخوردار است و عدد ۷۸۵ را نشان می‌دهد که از حد نرمال پایین‌تر است. حتی این عدد در کنار کوه شازند (معروف به کوه نمک) هم ثابت بود. یکی از دلایلی که اکثریت این کوه را کوه نمک می‌دانند این است که ظاهر آن سفید رنگ است؛ اما زمانی که به آن دستری پیدا می کنید متوجه می شوید که حجم بالایی از این کوه از آهک تشکیل شده است.

زمان احداث سد و پیش از آبگیری برای جلوگیری از مشکلات احتمالی میزان نمک این کوه لایه ای از پتوی رسی به ضخامت ۵ تا ۱۰ متر روی شازند کشیده شد تا نمک‌ها با آب درگیر نشوند و در نهایت لایه‌ای از سنگ هم روی آن کشیده شد که از شسته شدن آن جلوگیری شود.

اکنون ۱۴ چاه مشاهده‌ای در کنار گتوند وجود دارد که به صورت دائمی اندازه گیری می‌شوند و کیفیت آنها با کیفیت آب دریاچه برابر است به این معنی که با EC زیر ۱۰۰۰ هستند و از کیفیت بالایی برخوردارند؛ در واقع هیچ آلودگی نمکی و مواد اضافه در آن دیده نشده است.

بسیاری بر این باورند که علت خشکی نخلستان‌های آبادان، آب شور این سد است؛ در حالی که علاوه بر مقاومت این درختان در مقابل آب شور و گرما، نخل‌های آبادان ۳۸۰ کیلومتر از سد گتوند فاصله دارد و از شروع سد تا ۲۰۰ کیلومتر پایین‌تر هیچ درخت خشک‌شده‌ای دیده نمی‌شود.

این موارد در حالیست که وقتی EC آب را از مسیر شور عقیلی، انتهای دز، پل اهواز، پل بهمنشیر و… اندازه‌گیری می کنید اعداد و ارقام بسیاری بالا و گاهی از ۲ هزار تا ۵ هزار را نشان می‌دهد. دلیل اصلی این موضوع ورودی متعدد فاضلاب‌های شهری، صنعتی و کشاورزی به رودخانه کارون است که باعث ایجاد بوی بسیار بد و آلودگی آن شده است.

در گتوند کشتزارهای هویج و پیاز بسیاری مشاهده می‌شود که در صورت شور بودن آب آن منطقه یا توان رشد نداشته یا مزه‌ای متفاوت به خود می‌گرفتند. بسیاری از کشاورزان آن منطقه می‌گویند مشکلی در زمینه کشت ندارند؛ اما برخی نیز از شوره زدن آب می‌گویند.

این مشکل، به دلیل ذهنیت منفی‌ای که قبلا به آن اشاره شد، انگشت اتهام کشاورزان را مستقیم به سمت گتوند می‌برد و آن را متهم ردیف اول می خوانند؛ اما مشکل منطقه بیش از چیزی است که فکر می‌کنند، فاضلاب هایی که وارد آب شده است و در نهایت به کشتزارها می رسد از جمله مشکلات اولیه محیط زیستی است و خشکسالی نیز به آن دامن می‌زند. این در صورتی است که فاضلاب‌ها در جهان یک منبع انرژی هستند و در صورت آماده بودن زیرساخت‌ها، با تصفیه آنها هم از آلودگی محیط زیست جلوگیری می‌شود و هم به میزان انرژی تولید کمک خواهد کرد.

در میان تمام هجمه های به‌وجود آمده بد نیست اطلاعاتی هم درباره وضع این سد ارائه شود. بر روی رودخانه بزرگ کارون، سدهای کارون ۴، کارون ۳، مسجد سلیمان، شهید عباسپور و گتوند ساخته شده است؛ اما بر روی رودخانه بزرگ دز، تنها سد دز و بر روی رودخانه بزرگ کرخه که در بالادست حوضه آبریز آن سد سیمره احداث شده، سد کرخه ساخته شده است.

و حالا گتوند بعد از کرخه دومین سد بزرگ ایران است. حجم دریاچه گتوند در زمان پیک ۵ میلیارد و ۱۰۰ متر مکعب است و در شرایط نرمال ۴ میلیارد و ۷۰۰ متر مکعب را پر می کند.

از انجا که میزان ذخیره آب تابعی از بارندگی است، این سد در حال حاضر ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب دارد که برای فصل حاضر شرایط بسیار عالی است. این حجم آب یک اطمینان خاطر برای زمین های پایین دست ایجاد کرده است.

همچنین دیوار آب بند این سد از بتن و پلاستیک است تا موج آن با حرکت زمین همخوانی داشته باشد و دچار مشکل نشود. در واقع یک لایه ژئوممبران که عایقی پلیمری است در آن به کار رفته است.

لازم به ذکر است که همه سدها نشتی دارند و این سد نیز از این قاعده مستثنت نیست. حجم نشتی تابعی از حجم مخزن است و هرچه مخزن بزرگتر باشد، نشتی نیز بیشتر است. اکنون نشتی سد گتوند حدود ۱۰۰ لیتر بر ثانیه است.

ظرفیت نیروگاه آبی گتوند نیز ۱۰۰۰ مگاوات است که استفاده از آن به درخواست وزارت نیرو بستگی دارد تا مشخص شود چند واحد از این نیروگاه وارد مدار شود. البته فصل حاضر زمان اورهال سالیانه نیروگاه است و معمولا واحدها به صورت تکی از مدار خارج می‌شوند و پس از تعمیرات دوباره به مدار باز می گردند.

به نظر می رسد، سد گتوند بیشتر از زیان هایی که اذهان عمومی را پریشان کرده برای کشور و منطقه مفید واقع شده و نه تنها به کشاورزی لطمه‌ای نزده بلکه با تامین آب در فصل گرما از کاهش سطح زیر کشت جلوگیری کرده است و با تولید برق مورد نیاز تا جای ممکن به شبکه برق برای قطعی‌های مکرر کمک رسانده است.

نمایش بیشتر
عصر اقتصاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا