دنیای غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال
آرمان رحیمی: معاون توسعه بازار فینوپیا
فعالان و معاملهگران بازار ارزهای دیجیتال در چند سال گذشته گروههای زیادی ایجاد کردهاند و مدام با هم بحث میکنند. انتقاد رایجی که برخی از افراد اغلب در شبکههای اجتماعی از آن استفاده میکنند، متمرکز بودن تعدادی از ارزهای دیجیتال است.
به گزارش فینوپیا، بسیاری از سرمایهگذاران مبتدی این صنعت بهاشتباه تصور میکنند که تمام ارزهای دیجیتال و بلاکچینهای موجود بهطور پیشفرض غیرمتمرکز هستند.
با این حال، حقیقت این است که تمرکززدایی پلتفرمهای بلاکچین یک طیف است و برخی از آنها غیرمتمرکزتر از بقیه بلاکچینها محسوب میشوند.
بهطور کلی، یک کالا یا خدمت در صورتی غیرمتمرکز است که توسط تعدادی از افراد و با استفاده از قانون اکثریت اداره گردد.
برای مثال اکثر مشخصههای بلاکچین بیتکوین توسط کاربران آن تعیین میشود و میزان توزیع ثروت در آن تا حد زیادی عادلانه است.
سیستمهای متمرکز یا سیستمهایی که یک نهاد کنترل کامل آنها را در دست دارد، اغلب قربانی تضاد منافع میشوند و مقامات موجود از قدرت خود سوءاستفاده میکنند.
این سیستمها همچنین یک نقطهٔ تکی شکست دارند که در صورت عدم موفقیت آن، کل سامانه از کار میافتد.
سیستمهای غیرمتمرکز هیچ نقطه شکست واحدی ندارند و نمیتوانند تغییراتی را اعمال کنند؛ مگر اینکه اکثریت طرفهای شرکتکننده درمورد آن به توافق برسند.
همین سازوکار باعث میشود تا امکان حمله هکرها و فساد به میزان قابلتوجهی کاهش یابد.
در دنیای خارج از اینترنت که ارائهدهندگان خدمات متمرکز هستند، بیتکوین اولین نمونه واقعی محسوب میشود که غیرمتمرکز است و در سیستم آن، هیچ قدرت مرکزی وجود ندارد.
این ارز دیجیتال از درون بحران مالی سال ۲۰۰۸ متولد شد؛ یعنی درست زمانی که بانکها به لطف کمکهای دولتی از یک بحران بزرگ نجات یافته بودند و بانک مرکزی آمریکا هم تلاش میکرد رکود را کاهش دهد.
طرفداران بیتکوین باور داشتند که استراتژیهای بانک مرکزی آمریکا کاملاً ناعادلانه است و این سؤال را مطرح کردند که آیا درست است یک نهاد و مدیران آن قدرت کاهش یا افزایش عرضه پول را داشته باشند یا نه.
آنها احساس میکردند که سیستمهای پولی موجود باعث میشود گروهی از شهروندان از حق خود محروم شوند.
هدف سازنده (سازندگان) بیتکوین ایجاد یک شبکه پولی جهانی بود که توسط مردم و برای مردم اداره میشد و هیچ محدودیتی نداشت. به همین خاطر است که بسیاری از سرمایهگذاران باور دارند ارزهای دیجیتالی که تا حدودی متمرکز هستند، بیشتر شبیه به ارزهایی هستند که شرکتها ساختهاند. علاوه بر این، اعضای این گروه فکر میکنند ارزهای دیجیتالی که از تمرکززدایی صرفنظر کردهاند، کاملاً هدف اولیه خود را از دست دادهاند.
به همین دلیل است که علاقهمندان به بازار ارزهای دیجیتال اغلب ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز را میپرستند و آنهایی را که متمرکزتر هستند، سرزنش میکنند.
از طرفی میزان غیرمتمرکز بودن بلاکچینهای مختلف را میتوان تا حدودی با توجه به عوامل مختلف تعیین کرد. برای مثال میزان متمرکز بودن بلاکچینهای اجماع اثبات کار را میتوان با استفاده از هش ریت تجمعی آنها اندازهگیری کرد.
میزان غیرمتمرکز بودن بلاکچینهای اثبات سهام هم با درصد توکنهای در حال گردش آنها مشخص میشود. علاوه بر این، چگونگی توزیع حجم در گردش یک ارز دیجیتال در میان اعتبارسنجهای آن و میزان در دسترس بودن آن هم میتواند نقش تعیینکنندهای در تشخیص میزان تمرکزگرایی دارد.
طراحی اولیه بیتکوین بهگونهای بود که همه میتوانستند با رایانههای خانگی خود به استخراج آن بپردازند. زمانی همهچیز تغییر کرد که لازلو هانیچ (Laszlo Hanyecz)، موفق شد بیتکوین را با استفاده از پردازشگری قویتر از تراشههای کامپیوتری معمولی استخراج کند.
از آن به بعد، استخراج بیتکوین به یک بازار بسیار رقابتی تبدیل شد که در آن استخراجکنندگان برای ایجاد بلوکهای بیشتر، از سریعترین پردازندههای گرافیکی استفاده میکردند. در نهایت هم شرکتهایی برای توسعه تراشههای جدید مربوط به استخراج بیتکوین تشکیل شدند.
هرچند که این اتفاق امنیت شبکه بیتکوین را تقویت کرد، دسترسی مردم به این شبکه را کاهش داد. در حال حاضر، میزان تمرکز این شبکه نسبت به ابتدای آن افزایش یافته است و رؤیای استخراج آن برای افراد معمولی تا حدودی غیرممکن به نظر میرسد.
مقدار تمرکز یک ارز دیجیتال را تنها با مشخصههای فنی نمیتوان اندازهگیری کرد. دنیای ارزهای دیجیتال تا حدودی آشفته و گیجکننده است و برخی از سرمایهگذاران تنها درک اولیه از سرمایهگذاریهای خود دارند.
به همین خاطر است که به برخی از بنیانگذاران ارزهای دیجیتال اجازه میدهند تا بیش از آنچه که باید، در بلاکچینها تأثیرگذار باشند. برای مثال، هرچند که ساتوشی ناکاموتو هیچ کنترلی بر مسیر بیتکوین نداشته است، برخی از سرمایهگذاران بیتکوین او را مانند خدا میپرستند.
با اینکه اکثر توسعهدهندگان ارزهای دیجیتال تنها بهدنبال رشد و توسعه اکوسیستمی هستند که به ایجاد آن کمک کردهاند، سرمایهگذاران همچنان باید مراقب نفوذ آنها باشند.
صنعت ارزهای دیجیتال پر است از توسعهدهندگان مشهوری که پس از مدتی تصمیم گرفتند از پروژه خود خارج شوند و ناخواسته به عاملی برای کاهش ارزش پروژههای خود تبدیل شدند.
ویتالیک بوترین در بلاکچین اتریوم، چارلز هاسکینسون در بلاکچین کاردانو، گاوین وود در بلاکچین پولکادوت و آناتولی یاکاونکو در بلاکچین سولانا، از جمله نمونههایی هستند که در این زمینه میتوان به آنها اشاره کرد.
یکی از مشهورترین ارزهای دیجیتالی که سرمایهگذاران مدام درباره متمرکز یا غیرمتمرکز بودن آن بحث میکنند، ریپل است. این ارز دیجیتال با قیمت ۰.۳ دلار و ارزش بازاری ۱۸ میلیارد دلار، ششمین ارز دیجیتال برتر بازار محسوب میشود. از آنجا که شرکت ریپل دسترسی کامل به گرههای بلاکچین این ارز دیجیتال دارد و بخش قابلتوجهی از موجودی آن را در اختیار دارد، بسیاری غیرمتمرکز بودن آن را زیر سؤال بردهاند. از طرفی، بنیانگذاران این ارز دیجیتال در واکنش به انتقادهای موجود اعلام کردهاند که نقش آنها تنها مثل نهنگهای بیتکوین است و هیچ تأثیری در کاهش یا افزایش قیمت ریپل ندارند.
در هر حال، صنعت ارزهای دیجیتال هنوز فاصله زیادی تا اجرای رؤیای غیرمتمرکزسازی دارد و زمان زیادی مانده است تا نظریههای موجود با واقعیت تطابق پیدا کند.
حتی برترین ارزهای دیجیتال بازار، یعنی بیتکوین و اتریوم، هم به طور کامل غیرمتمرکز نیستند. با وجود این، توسعهدهندگان فعال در صنعت بلاکچین بهخوبی از این مشکل آگاهاند و در تلاشاند تا آن را رفع کنند.