ما مردم بیدست و پای نادان(طنز)
راضیه حسینی
صدیقی، امام جمعه موقت تهران: «مردم اگر خدا را در نظر میگرفتند مبتلا به مشکلات معیشتی نمیشدند.»
باز هم کمکاری از جانب ما بوده است و واقعاً عذرخواهیمیکنیم. راستش مشکل از نادانی و جهالت ماست. کاش کمی به ما آموزش میدادید که چگونه و به چه شیوهای باید خدا را در نظر بگیریم تا گرفتار مشکلات معیشتی نشویم. مثلاً به شیوه مرم کشورهای اروپایی، آمریکایی، یا به رسم بعضی وطنیها؟
اگر به شیوه آنورآبیها بخواهیم خدا را در نظر بگیریم اوضاع کمی سخت میشود. لازم به توضیح که نیست؟ خودتان خوب میدانید آنها این کار را کمی متفاوت از ما انجام میدهند و در بند یک سری مسائل نیستند.
مثلاً به نظرتان میتوانیم مثل افرادی که در کنار سواحل زیبا و شیک مشغول آفتابگرفتناند و دارند آبآلبالومیخورند، خدا را در نظر بگیریم؟
میتوانیم مثل زنهایی که در حال دوچرخه و موتورسواریاند، پروردگار را در نظر بگیریم؟
یا مثل مردی که در کافهای نشسته و بعد از یک روز کاری با خیالی آسوده و بدون نگرانی از قسط و بدهی و خرید مایحتاج منزل، مشغول نوشیدن است؟
خب به نظر کمی محال میرسد. پس برویم سراغ وطنیها. به نظرتان خوب است مثل فلان آقازده پنتهاوسنشین خدا را در نظر بگیریم؟ انگار از بیست و چهار ساعت، بیست و پنج ساعت مشغول درنظر گرفتن خدا بوده و توانسته آنقدر پول به دست بیاورد که مشکل معیشت نداشته باشد.
وامگیرندگان میلیاردی بدون بازپرداخت، اختلاسکنندگان، دکلدزدان و… چطور، از آنها یاد بگیریم؟ مثلاً اختلاس کنیم و بعد از این زوایه با خدا حرف بزنیم: «ما اختلاس نمیکردیم، یکی دیگه میکرد و شاید از این هم بیشتر.»
حالا که خوب فکر میکنیم میبینیم ما مردم عادی، نهتنها به قول خانم بازیگر، بیدست و پا هستیم، بلکه هنوز نفهمیدیم خدا را چطور باید در نظر گرفت. تازه فهمیدیم مشکل ما معمولیها، ناتوانی در کسب درآمد نیست، بلکه بلد نیستیم خدا را چطور و از چه زاویهای درنظر بگیریم.
راستش را بخواهید خیلی گیج شدهایم. چرا خدای شما و ما اینهمه با هم فرق دارد؟ میشود کمی بیشتر از خدای خودتان بگویید؟