مشاهیر مدیریت
بخش دوم / هنری گانت / ( Henry Laurence Gantt: 1861 – ۱۹۱۹ )
هنری گانت در سال ۱۸۶۱ در مریلند ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. خانواده وی مزرعهدار ثروتمندی بودند اما پس از انکه در سال ۱۸۶۲ به فرمان لینکلن رئیس جمهور وقت امریکا قانون غیرقانونی بودن برده داری را صادر کرد انها سرمایه خود را از دست دادند و پس از ان وی به همراه خانواده به بالتیمو نقل مکان نمود..
او در ۱۲ سالگی وارد مدرسه مک دونق که برای بی بضاعت ها تاسیس شده بود و مدیریت آن به شکل نظامی و سختگیرانه بود رفت.. هنری گانت توانست به تحصیل خود ادامه دهد و نهایتاً در سال ۱۸۸۰ توانست از دانشگاه جانز هاپکینز به عنوان مهندس فارغ التحصیل شود. هنری گانت بعد از فارغ التحصیلی به مدرسه مک دونق برگشت و سه سال آنجا تدریس کرد اما در ادامه کارشناسی ارشد خود را در رشته مهندسی مکانیک از موسسه تکنولوژی استیونز در نیوجرسی دریافت کرد. وی بعد از کارشناسی ارشد خود در مهندسی مکانیک در جاهای مختلف مشغول کار و تدریس شد ولی در سال ۱۸۸۷ به شرکت فولاد میدویل پیوست و همکار تیلور شد.
هنری گانت بلافاصله در سال ۱۸۸۸ به انجمن مهندسان آمریکا پیوست جائیکه تئوری های مدیریت علمی ساخته و پرداخته شد. فردریک تیلور شرکت فولاد میدویل را در سال ۱۸۹۰ ترک کرد اما هنری گانت تا سال ۱۸۹۳ در آنجا باقی ماند.
در سال ۱۸۹۷ گانت و تیلور بار دیگر در شرکت فولاد بتلهم با یکدیگر همکار شدند. او در این دوران نظریه برنامه مشوق کار و پاداش را مطرح کرد.در این نظریه اگر کارمندی کار روزانه خود را به پایان میرساند،علاوه برحقوق معمول، پاداش نیز دریافت میکرد و البته، اگر کار روزانه خود را تمام نمیکرد همچنان حقوق روزانه اش را دریافت می نمود. بر عکس، در سیستم تیلور، مبنی بر نظام پرداخت حقوق بر اساس میزان کار،کارکنان دراثر عملکرد پایینتر از سطح انتظار جریمه میشدند.
در سیستم گانت، کارگران اجازه داشتند تا حقوق روزانه خود را دریافت کنند و در عین حال میآموختند، تا اثربخشی کارشان را افزایش داده و میزان تولید را حتی به بالاتر از دو برابر برسانند.
از نظر گانت، توجه به انگیزه کارکنان و کارگران، یکی از مهم ترین عوامل در مدیریت است و این امر او را رهنمون ساخت تا به همراه تیلور، بخشی از شرکت خود را بر اساس مبانی مدیریت علمی شکل دهند. به بیان دیگر، سیستم وظیفه و پاداش نیز، به این صورت بود که کارگر با کوشش برای دستیابی به سطح استاندارد، جایزه یا پاداش دریافت میکرد. این سیستم مورد استقبال و پذیرش بسیاری قرار گرفت. در این سیستم هر یک از اعضا سازمان ترغیب میشود، برای دستیابی به دستمزد بهتر، وظایفی را انتخاب کند که توانایی انجام بهینه آن را دارند. در دهه های اخیر، عباراتی مانند « مدیریت بر مبنای هدف » و « مدیریت بر مبنای نتایج » براساس این طرز تفکر ساخته شده است.
هنری گانت دیدگاه تیلور برای تعین پاداش و دستمزد را خیلی سخت گیرانه و فاقد توجه به بُعد انسانی کارگر می دانست و تیلور نیز به هنری گانت انتقاد داشت که انتقاد و نظرش خیلی ملاحظه کارانه است. همین مساله باعث سردی روابط این دو شد و هر دو در سال ۱۹۰۱ از شرکت بتلهم اخراج شدند. مدیران و کارگران به شدت از نظریه ها و مدیریت تیلور متنفر شده بودند و ابتدا وی اخراج شد و سپس هنری گانت نیز از این شرکت جدا شد.
هنری گانت در سال ۱۹۰۸ مقاله ای نگاشت که باعث قطع ارتباطش با فردریک تیلور شد. هنری گانت در این مقاله چیزی به عنوان روانشناسی روابط کارمند را مطرح کرد. ایده ای که سرپرست باید مسئول تعلیم و تربیت کارکنان باشد تا آنها ماهرتر و قابل اطمینان تر شوند، عادات کاری را بهتر شکل داده و زمان کمتری را تلف کنند.
گانت نویسنده و سخنرانی حاذق بود. او در موارد مختلف،در انجمن مهندسان مکانیک آمریکا سخنرانی می کرد. یکی از مقالات او با عنوان « آموزش عادات صنعتی و سازمانی به کارکنان » بود که بارها توسط دیگر محققان بعنوان نگرشی منحصر به فرد در قبال بعد روابط انسانی مدیریت در زمانی که مدیریت علمی در اوج خود قرار داشت، یاد شده است.
هنری گانت به عنوان پدر مدیریت پروژه شناخته میشود. منطق گانت در قبال مدیریت، نمودار گانت است. این نمودار که امروزه بعنوان یک ابزار رایج مدیریت پروژه تلقی می شود، یک نوآوری مهم جهانی در دهه ۱۹۲۰ بود. اما این نمودار فقط نمایانگر منطق گانت نبود. رویکرد او در قبال سرکارگران به عنوان معلم، او را به یکی از نخستین توسعه دهندگان تفکر رفتار انسانی تبدیل کرد.
رویکرد او در قبال وظایف شرکتها نسبت به جامعه نیز نمایانگر تلاشهای او بعنوان یکی از نخستین مطرح کنندگان مسئولیت پذیری اجتماعی کسب و کار است. اما به هر حال او با نمودارش به نام نمودار گانت به یاد همگان میآید. نمودار گانت ابزاری است که نمایش تصویری (گرافیکی) را از آنچه اتفاق میافتد، در طول یک پروژه فراهم میکند.
این ابزار در مدیریت پروژهها بسیار کاربردی است. تمرکز این نمودار روی عملکرد پی در پی کارهایی است که یک پروژه را تشکیل میدهند گانت چارت در واقع وظایف اصلی را مشخص میکند، یک زمان تخمین زده شده را برای انجام کار اختصاص میدهد و تاریخ شروع را برای هر عنصر از یک کار را تعیین میکند.نمودار گانت بسیار ساده به نظر می رسد اما ساز و کاری مؤثر برای ثبت پیشرفت کارکنان به سمت یک استاندارد کاری است. کار هر نفر به طور روزانه ثبت می شود.
اگر او استاندارد لازم را رعایت کرده باشد، مطالب با رنگ سیاه و اگر رعایت نکرده باشد، با رنگ قرمز ثبت میشوند. این امر به نمودارهای بیشتری در قبال کمیت کار هر دستگاه، کمیت کار هر کارگر، کنترل هزینه و دیگر موضوعات توسعه می یابد.
او یکی از پیشگامان مکتب مدیریت روابط انسانی و مسئولیت پذیری اجتماعی در کسب و کار است. گانت همواره شاگرد تیلور و یکی از پیشگامان توسعه مکتب علمی مدیریت محسوب میشود.
در اوایل دوران کاری خود، نفوذ تیلور و استعداد گانت در حل مسئله باعث شد او تلاش های خود را متمرکز بر حل مسایل فنی علم مدیریت نماید.
همانند تیلور، گانت معتقد بود تنها کاربرد تجزیه و تحلیلی علمی در قبال هر جنبه از کار می تواند باعث پیشرفت صنعتی شده و پیشرفت های مدیریتی ناشی از کنار گذاردن، شانس و اتفاق هستند.
پس از مرگ تیلور ، به نظر می رسید، گانت از اصول اساسی مدیریت علمی فاصله گرفته و به سراغ علایق شخصی خود از مدیریت یعنی رهبری و نقش سازمان، رفته است. با رشد این تفکر، او به شدت بر این باور بود که مدیریت دارای تعهدات اجتماعی است و یک سازمان سودآور، نسبت به رفاه جامعه، وظیفه و دین به گردن دارد.
وی در ۵۸ سالگی در نیوجرسی درگذشت. و به پاس خدماتی که گانت ارائه نمودجامعه آمریکایی مهندسان مکانیک ( ASME ) هر ساله، به احترام هنری گانت مدالی را منقش به چهره او به موفق ترین مهندس مکانیک آمریکا اهدا می کند.