منتقدان دلسوز تیم رسانه ای دولت

زینب یزدانی

نقدکردن و انتقاد پذیر بودن هنری است فراموش شده درمیان مدیران ما، که در صورت برخورداری از آن، می تواند کمکی باشد برای کاهش اشتباهات و هزینه های آن. اینکه مدیران بتوانند گوشی شنوا برای شنیدن نقد داشته باشند و نیز بتوانند انتقاد پذیر بودن را به سایر سطوح مدیریتی خود تزریق کنند آنها را مدیرانی شایسته و کارآمد خواهد کرد.

برای بهره مندی از این ویژگی، کمک گرفتن از نخبگان و متخصصان و داشتن تیم مشاوره در هر حوزه مدیریتی، نشان از درایت هر مدیری دارد.

با نیتی خیرخواهانه، در ادامه به نقد مواردی پرداخته می شود که به نظر می رسد اگر تیم رسانه ای دولت به آن اهتمام می ورزید برای ثبت و انتشار عملکرد و دستاوردهای دولت سیزدهم کمک به سزایی خواهد داشت.

در ابتدای سال ۱۴۰۱ یکی از چالش های مهمی که دولت سیزدهم با آن مواجه بود: تغییرو افزایش قیمتهای برخی از کالاها به دلایل مختلف از جمله حذف ارز۴۲۰۰ وبحرانهای بین المللی، با هدف مبارزه با فساد و سایر سیاست های دولت.

شرایط بین المللی و فشارهای اقتصادی به دلیل تحریم های نا به حق مطمئنا زیر نظر کارشناسان، دولت را به سمت اخذ چنین تصمیماتی سوق داد، اما در اینجا نکته ای که پیش آمده مستقیما متوجه به تیم رسانه ای دولت است، شاید سازمانهایی که مسئولیت های اطلاع رسانی و آموزش عمومی را دارند می توانستند از چند ماه قبل خیلی جامع و کامل با اطلاع رسانی قبلی در رسانه ها  نسبت به توجیه و آموزش افکار عمومی، تولیدکنندگان و صنعت گران و همه اقشار جامعه اقدام کنند.

البته در کنار اطلاع رسانی صحیح و به موقع، در برخی موارد این طور به نظر می رسید سازمان هایی مانند سازمان هدفمندی یارانه ها نیز آمادگی لازم برای اجرای طرح فوق را نداشتند که حتی با گذشت ۷ ماه از اجرای این طرح هنوز یارانه ها به صورت نقدی برای دهکهای ابتدایی واریز می شوند و خبری از کارت های کوپن هوشمند وعده داده شده نیست.

 پیشرفت تکنولوژی و وجود شبکه های اجتماعی هم می تواند مخرب باشند  و هم برعکس. اگر مدیریت درست رسانه وجود داشت می توانست با وجود همه فیک نیوزها و نیز شبکه های خبری خارج از کشور که اکثر به قصد تخریب افکار عمومی داخلی راه اندازی شده اند مزایای اجرای این طرح را در افکار عمومی به سمت و سوی صحیح سوق داد.

در دنیای امروز با توجه به سرعت بالای انتقال اطلاعات، می توان همراه یک برنامه ریزی هدفمند، از سایرین در اطلاع رسانی پیشی گرفت تا مانع انتشار شایعات شد تا عموم جامعه دچار تنش نشوند، اما عدم اطلاع رسانی به موقع برای اجرای این طرح متاسفانه ضربه های جبران ناپذیری را به سطح جامعه وارد کرد و طرحی که قرار بود اولویتش رفاه مردم و نیز مبارزه با فساد باشد اثر نامطلوبی از عملکرد دولت در جامعه به جای گذاشت.

در کنار این تغییرات ناگهانی در قیمت ها و التهاب هایی که در سطح جامعه به خاطر اجرای این طرح به وجود آمد، دیده شد سطح برخوردها در ارتباط با گشت ارشاد افزایش یافت.

البته قرار نیست در این مطلب از مزایا و یا معایب این گشت صحبتی به میان آورده شود. منظور این است که کسی در این مورد به تیم دولت اخطار لازم را نداد و یا اطلاع رسانی نکرد که تنش در جامعه به دلیل برخی مشکلات معیشتی افزایش داشته و افکار عمومی به درجه ای از حساسیت رسیده که ممکن است تاب تحمل فشار اجتماعی را نداشته باشد.

یک مشاور رسانه ای هوشمند می توانست پیش بینی کند همزمانی تغییرات اقتصادی و نیز فشارهای اجتماعی  چه تبعات سوئی در جامعه می تواند داشته باشد و به موقع این مورد را به مدیران بالا سری خود اعلام کند.

در ارتباط با بحث مذاکرات هسته ای نیز، دولت و تیم مذاکره با همین ضعف درعملکرد و بازتاب رسانه ای رو به رو است. به نظر می رسید سیاست های دولت در ارتباط با این مذاکرات بر این بوده که این موضوع  بُلد نشود تا نتیجه آن بر روی روند های حوزه های مختلف در داخل کشور از جمله حوزه اقتصادی و معیشتی مردم تاثیر نگذارد.

اما تمرکز بر این سیاست اطلاع رسانی نیز نیاز به یک پوشش رسانه ای هوشمند داشت  تا در کنار منحرف کردن افکار عمومی از این موضوع، زحمات و تلاش های تیم مذاکره کننده نیز بازتاب شود.

متاسفانه در سال گذشته با عدم به موقع اطلاع رسانی، نه تنها جامعه لحظه به لحظه مذاکرات را پیگیری می کردند و منتظر تاثیر آن بودند در بسیاری از موارد انگشت اتهام به سوی تیم مذاکره کننده بود و درباره عدم توانمندی آنان در به نتیجه رساندن مذاکرات تحلیل های بسیاری عنوان شد.

 در صورتیکه در واقعیت اینگونه نبود و مطمئنا این تیم با درایت و جدیت این مذاکرات را پیگیری می کردند و حتی عدم نتیجه گرفتن این مذاکرات تا این لحظه ممکن است سیاست این تیم برای اخذ امتیازها بیشتر باشد.

در زمان مذاکرات اطلاعات لازم برای رسانه ها از روند مذاکرات از سوی نمایندگان سایر کشورها به دست می رسید که این مورد نادیده گرفتن رسانه های داخلی تلقی میشد.

اگر با دید یک رسانه بی طرف به بررسی تحولات و فعالیت های و عملکردهای دولت سیزدهم را پرداخت نتیجه ای که حاصل می شود این است که بسیاری از دستاوردهای این دولت در یک سال و نیم گذشته به درستی اطلاع رسانی نشده است تا مردم به عنوان ولی نعمتان اصلی این کشور از این دستاوردها و موفقیت ها مطلع شوند.

که باز نکته مهم در این نوع اطلاع رسانی این است که باید به نحوی باشد تمامی اقشار جامعه با هر سطح سواد و هر طبقه اقتصادی و اجتماعی بتوانند آن را درک کنند.

هستند بزرگانی در رسانه که بدون چشمداشتی مالی و بدون سو گیری جناحی و در بی طرفی کامل می توانند به عنوان مشاور در حوزه رسانه یاری رسان به دولت باشند. اما نکته مهم بحث منتقد بودن و انتقاد پذیر بودن است که همگان باید پذیرش آن را داشته باشند.