نفت؛ پلی به سوی آبادانی یا باتلاق فقر و فساد؟

آیدا برخورداری
در دل یک روستای دورافتاده، صدای خنده کودکان در کلاس نوسازیشدهای میپیچد؛ چند صد کیلومتر آنسوتر، جوانان در زمین ورزشی تازهافتتاحشده پا به توپ میشوند و خودروها در جادهای آسفالته که تا دیروز خاکی و پرخطر بود، با آرامش عبور میکنند.
همه این تصاویر، گوشههایی از پروژههای مسئولیت اجتماعی شرکت ملی نفت ایران است؛ صنعتی که سالهاست فراتر از دکلها و خطوط لوله، در بافت زندگی مردم ایران نقش ایفا میکند. اما ورای این تصاویر روشن، آمارهای کلان اقتصادی حکایت دیگری دارند؛ آنسوی سکه، تورم بالای ۴۰ درصد، سقوط ارزش پول ملی، بیکاری گسترده و گسترش فقر و فساد ساختاری است که حتی ثروت سرشار نفتی نیز نتوانسته التیامی برایش باشد.
به گزارش عصراقتصاد، شرکت ملی نفت ایران، علاوه بر وظیفه اصلی خود در تولید و تأمین انرژی، مسئولیت اجتماعی را به بخشی مداوم از سیاستهای خود بدل کرده است. این مسئولیت شامل ساخت مدارس و مراکز آموزشی در مناطق محروم، احداث سالنهای ورزشی، پروژههای جادهسازی، آبرسانی و برقرسانی به نقاط دورافتاده است.
در دولت چهاردهم، این روند شتاب بیشتری گرفت. از آغاز کار دولت تا پایان تیرماه سال جاری، در مجموع هزار و ۴۷۴ پروژه عمرانی و خدماتی در بخشهای مختلف به بهرهبرداری رسیده که اعتبار آنها بیش از سه هزار و هشتصد همت برآورد میشود.
بر پایه این گزارش، از مجموع طرحهای اجراشده، ۲۴۵ پروژه در حوزه آموزش، ۳۰۱ طرح در بخش ورزش، ۴۲ پروژه در حوزه بهداشت، ۱۲۵ طرح در زمینه راه و جادهسازی، ۴۷ پروژه آبرسانی، ۲۲ طرح برقرسانی، ۴۸۵ طرح هادی و ۲۰۷ پروژه خدماتی به پایان رسیده و تحویل شده است.
در میان استانها، خوزستان و فارس با مجموع ۲۳۴ پروژه بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. پس از آن، استانهای بوشهر با ۲۱۰ پروژه، همدان با ۱۸۷ پروژه و کهگیلویه و بویراحمد با ۱۵۹ پروژه در رتبههای بعدی قرار دارند.
پروژههای شاخص این دوره شامل تکمیل بیمارستانها در اصفهان و خوزستان، اجرای شبکه فاضلاب در مناطق کمبرخوردار، تکمیل ورزشگاه ۶ هزار نفری مشهد، آبرسانی در قزوین، احداث مدارس در کردستان، و جادهسازی در بوشهر و ایلام است.
واقعیت تلخ اقتصاد ایران
در تقابل با این تلاشها، شاخصهای اقتصادی چهرهای پرچین و چرکین از وضعیت کشور ترسیم میکنند. ایران، با ۱۵۷.۵ تا ۲۰۹ میلیارد بشکه ذخایر نفتی اثباتشده و جایگاه چهارم جهانی در نفت و دوم در گاز، بهلحاظ منابع طبیعی از ثروتمندترین کشورهای جهان است. اما این ثروت به بهبود ملموس زندگی اکثریت مردم منجر نشده است.
شاخصهای فعلی:
– تورم بالای ۴۰ درصد و مزمن
– سقوط ارزش ریال
– بیکاری، بهویژه در میان جوانان
– میلیونها خانوار گرفتار فقر مطلق
یک اقتصاددان، اخیرا اقتصاد ایران را به «اسب مردهای» تشبیه کرده که تغییر زینش فایدهای ندارد و نیاز به تغییر کلی ساختار دارد.
در عین حال، سازمان شفافیت بینالملل، ایران را مکرراً در میان پایینترین رتبههای شاخص ادراک فساد (CPI) قرار میدهد. گزارشها حاکی از آن است که بخشهایی از درآمد نفتی به جای سرمایهگذاری در زیرساختها، صرف پروژههای غیرضروری، رانتخواری و قراردادهای غیرشفاف میشود.
پارادوکسی در قلب منبع ثروت ملی
در نهایت، در حالی که پروژههای مسئولیت اجتماعی صنعت نفت بهدرستی چهره بسیاری از مناطق محروم را تغییر داده و کیفیت زندگی میلیونها نفر را بهبود بخشیده، سوءمدیریت منابع و فساد ساختاری باعث شده اثرات این اقدامات در مقیاس ملی کمرنگ شود.
تحریمهای خارجی، همراه با مشکلات داخلی، فشار اقتصادی را تشدید کرده است. این تناقض — کشوری با منابع عظیم انرژی اما گرفتار فقر و فساد گسترده — نمادی از نیاز فوری به اصلاحات ساختاری و شفافیت در مدیریت درآمدهای نفتی است.
مسیر مسئولیت اجتماعی صنعت نفت، اگر با شفافیت مالی، مقابله با فساد و تغییر ساختار اقتصادی همراه شود، میتواند به الگویی برای توسعه پایدار بدل شود. در غیر این صورت، حتی هزاران پروژه عمرانی نیز قادر نخواهد بود سایه سنگین فقر و فساد بر سر کشور را برطرف کند.