نفت دیگر سلاح نیست

محمد پویا درودی نژاد
در اوج آشفتگی های ژئوپلیتیکی، آینده انرژی ایران میان سایه فروپاشی و فرصت تحول ایستاده است. حالا مسئله، نه تهدید تنگه هرمز و نه نفت بهعنوان اسلحه، بلکه بازآفرینی حکمرانی و تابآوری انرژی کشور است.
در پی تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی ۱۲ روزه میان ایران، ایالات متحده و اسرائیل، دکتر یدالله صبوحی، استاد باسابقه و بنیانگذار رشته سیستمهای انرژی در دانشگاه صنعتی شریف، در گفتوگویی اختصاصی با عصر اقتصاد هشدار داد: امنیت انرژی ایران بیش از هر زمان دیگری در آستانه فروپاشی است.
ساختارهای متمرکز، سیاستزدگی و ناتوانی در تابآوری باعث شدهاند نه تنگه هرمز ابزار مقاومت باشد، نه نفت سلاح بازدارنده. این درست نقطه مقابل تفکری است که معتقد است باید صنایع بزرگ زیر نظر دولت ها باشند.
در ادامه مشروح گفتگوی عصر اقتصاد را با این استاد برجسته حوزه انرژی بخوانید:
فروپاشی خاموش زیرساختهای انرژی
صبوحی با اشاره به فرسودگی گسترده زیرساختها تأکید کرد: ما سالهاست با فروپاشی خاموش امنیت انرژی مواجهیم. قطعیهای برق، افت فشار گاز در زمستان، صفهای بنزین و گازوئیل و اعتیاد ساختاری به یک منبع متمرکز (پارس جنوبی) تنها نشانههای آشکار این روند هستند.
او افزود: در هیچ کشور توسعهیافتهای ۷۰ درصد گاز از یک میدان تأمین نمیشود. این یعنی اگر یک اتفاق یا حمله به این منطقه رخ دهد، کل کشور از تأمین انرژی بازمیماند. ما بر لبهی تیغی هستیم که هر لحظه ممکن است بر گلوی اقتصاد و معیشت بنشیند.
صبوحی در ادامه، امنیت انرژی را صرفاً تأمین برق و سوخت ندانست، بلکه آن را ترکیبی از پایداری زیرساخت، تنوع منابع، تابآوری در بحران، و مشارکت همگانی در تولید و مصرف دانست.
او سه ستون اصلی امنیت انرژی را اینگونه تعریف کرد:
۱. تنوع سبد انرژی (از نفت، گاز، برق آبی و هستهای تا انرژیهای تجدیدپذیر)
۲. تمرکززدایی از تأسیسات و کاهش وابستگی به مراکز متمرکز و آسیبپذیر
۳. مشارکت عمومی و خصوصی در مدیریت انرژی، بهویژه در مصرف بهینه و تولید محلی
ساختار انرژی؛ دولتمحور، متمرکز و ناکارآمد
به باور صبوحی، بحران اصلی در ساختار انرژی ایران، فقدان نظام حکمرانی مشارکتی و نبود دیپلماسی مؤثر در این حوزه است.
او گفت: تمام تصمیمگیریها، تخصیص منابع، سرمایهگذاری و توزیع در اختیار دولت است. این ساختار کهنه، حتی در روزهای عادی هم ناکاراست، چه برسد به زمان بحران.
وی تأکید کرد: در دنیا حرکت بهسمت سیستمهای محلی و توزیعشده با محوریت مردم و فناوری است. در ایران اما هنوز اصرار داریم همه چیز از تهران و با دستور یک وزارتخانه مدیریت شود. این یعنی فقدان تابآوری در برابر هر شوک انرژی یا امنیتی.
نبود دیپلماسی انرژی؛ از خودتحریمی تا خودتخریبی
دکتر صبوحی با بیان اینکه ایران از مزیت ژئوپلیتیک خود بهره نبرده، گفت: در دهههای گذشته، نه قراردادهای بلندمدت با کشورهای همسایه بستهایم، نه در بازار جهانی سهم قابل دفاعی داریم. در شرایطی که قطر، امارات و حتی عراق در حال جذب سرمایه و امنیت بینالمللی از طریق انرژیاند، ایران عملاً منزوی است.
او افزود: وقتی دیپلماسی انرژی فعال نباشد، نه میتوان سرمایه جذب کرد، نه امنیت پروژهها را تضمین کرد، نه نفوذ راهبردی داشت. ما نفت داریم اما نمیتوانیم از آن قدرت بسازیم؛ چون منطق قدرت امروز مشارکت است، نه تهدید.
نفت و گاز سلاح نیست، مسئولیت است
صبوحی در بخش دیگری از گفتوگو تصریح کرد: برخلاف تصور عمومی، نفت و گاز دیگر سلاح نیستند. دوران باجگیری انرژی تمام شده. کشورهای مصرفکننده دنبال منابع پایدار، متنوع و دوستدار محیطزیستاند. انرژی فسیلی بهجای آنکه ابزار فشار باشد، به عاملی برای فشارهای حقوق بشری، زیستمحیطی و سیاسی علیه کشورهایی چون ما تبدیل شده است.
او هشدار داد: چسبیدن به نفت، مثل چسبیدن به گذشتهای باشکوه ولی تمامشده است. کشورهایی که تحول را نپذیرند، نهتنها منزوی میشوند، بلکه منابعشان هم بیارزش خواهد شد.
چرا تنگه هرمز دیگر ابزار بازدارنده نیست؟
او درباره تهدیدهای مکرر بستن تنگه هرمز نیز گفت: تهدید به بستن تنگه هرمز، بیشتر به ضرر خود ماست. بیش از ۷۰ درصد واردات کالاهای اساسی و صنعتی ایران از همین مسیر انجام میشود. ضمن آنکه بازار جهانی آمادهی مسیرهای جایگزین شده و شوک بستن تنگه کمتر از قبل خواهد بود.
صبوحی ادامه داد: «سلاحی که بارها از آن استفاده نشده، دیگر سلاح نیست؛ بلکه بیشتر شبیه چک بیپشتوانه است. ما باید بهجای تهدید، وارد بازیهای همکاری منطقهای شویم و جایگاه انرژی ایران را بهعنوان پل بین آسیا، اروپا و آفریقا احیا کنیم.»
تجربه اروپا پس از جنگ اوکراین؛ درسی برای ایران
صبوحی در بخش تحلیلی گفتوگو، تجربه اروپا پس از قطع گاز روسیه را الگویی برای تحول در امنیت انرژی دانست:
«در کمتر از ۱۸ ماه، اروپا موفق شد به کمک فناوری، مشارکت مردم و نهادهای مدنی، وابستگی به گاز روسیه را تا ۷۵٪ کاهش دهد، زیرساخت واردات LNG بسازد، انرژی تجدیدپذیر توسعه دهد و نظام مصرف را بازآرایی کند.»