«یان فِرگوسِن» جامعه شناس در مصاحبه با روزنامه لوموند در خصوص هوش مصنوعی می گوید:«ورود هوش مصنوعی به عرصه فعالیت های اقتصادی به شرط شفافیت می تواند به ارزشمندترشدن هوش های تعاملی در این عرصه منجر شود.
او مسئول علمی آزمایشگاه هوش مصنوعی است. این آزمایشگاه سال گذشته میلادی با حمایت وزیر کار فرانسه به منظور بررسی آثار هوش مصنوعی بر شرایط کار آغاز به کار کرده است.
استفاده از هوش مصنوعی در عرصه اقتصادی چه مشکلات اخلاقی به وجود میآورد؟
هوش مصنوعی میتواند به نحوی مرموز منجر به یک نوع ازخود بیگانگی شود. چرا که هم برنامه کاری را تنظیم می کند و هم چارچوب فکری را مشخص می کند. در این نظام، قدرت اختیار در تصمیم گیری با تشکیلاتی است که ریشه های آن چندان آشکار نیست.
به همین منظور اروپا در صدد است نظامنامه اخلاقی برای استفاده از هوش مصنوعی تدوین کند تا میزان اطمینان در استفاده از آن افزایش یابد.
به عنوان مثال در مواردی که با «مخاطره بالا» نامیده می شوند مانند نرم افزارهای تشخیص سرطان؛ این امکان باید وجود داشته باشد تا کاربر به دلایل تشخیص دسترسی داشته باشد.
اما هنوز در این حد نمیتوان از هوش مصنوعی انتظار داشت. برآورده ساختن این انتظار نیازمند محاسبات بیشتر و استفاده از دستگاه های پیچیدهتر خواهد بود. امری که رد پای کربن را پر رنگتر خواهد ساخت.
آیا می توان هوش مصنوعی که برتری انسان را زیر سوال می برد نامعقولانه کنارگذاشت؟
باید به این نکته اذعان کرد که مبنای هوش مصنوعی، هوش منطقی است که مختص انسان است. هوش منطقی عامل برتری انسان بر سایر مخلوقات است. اما انسان از این برتری خود همیشه در جنبه های خیرخواهانه بهره مند نشده است. از این رو زمانیکه نوعی دیگر هوش همچون هوش مصنوعی به صحنه میآید و از انسان برتر است این نگرانی به وجود میآید که آنچه را انسان بر سایر موجودات مدتها تحمیل کرده است این هوش تازه ظهور بر انسان تحمیل کند.
برعکس می توان از این نوع هوش انتظار داشت تا منجربه بروز بسیاری از انواع کارآمدتر هوش از جمله هوشهای تعاملی، احساسی، موسیقایی و حرکتی شود. نگاه خوشبینانه به هوش مصنوعی بر این باور است که به کمک آن وظایفی که منجر به ازخودبیگانگی نیروی کار میشود از دوش او برداشته میشوند. اما آیا عملا چنین است؟
در حال حاضر هوش مصنوعی منجر به حذف گسترده مشاغل نشده و بیشتر ناظر برنقش انسان در کار است. بیشترین تلاش بر بهره مندی هرچه صحیحتر از هوش مصنوعی برای شکوفاترشدن امور است.
زمان نیز در این مورد نقش اساسی دارد. باید دید تا چه حد هوش مصنوعی کارایی دارد. گاهی نیروی انسانی بیش از هوش مصنوعی بهرهوری دارد.
اما آیا این بدان معناست که به صرف کم هزینه تر بودن با وجود کارایی کمتر هوش مصنوعی استفاده از آن توجیه می شود؟ در این شرایط نقش نیروی انسانی چیست؟
انسان باید همچنان بر دانش خود تکیه داشته باشد و به شناخت خود از جهان پیرامون خود بیشتر حساس باشد. به عنوان مثال هوش مصنوعی از اینکه ماست یا خودرو چیست آگاهی ندارد و در این خصوص تجربه ای نیز نداشته است.
از اینرو سه نوع از مهمترین انواع هوش همواره در اختصاص انسان باقی خواهند ماند. هوشی که برای کار پیچیده نیروی انسانی در محیط های کاری بدون ساختار نیاز است، هوش تعاملی و هوش خلاقیتی. در هر کدام از این زمینه ها باید عمیقا تأمل کرد و مختصات آنها را خوب شناخت و بررسی کرد آیا می توان از هوش مصنوعی انتظار داشت به جای آنها وارد میدان شود.
منبع: فیگارو