پلیس نمائی چیست
دکتر غلامحسین بیابانی؛ دانشیار گروه کشف جرایم دانشگاه جامع علوم انتظامی امین
پلیس نمائی به هر گونه رفتار غیر قانونی و یا سوء استفاده از عنوان، لباس و تجهیزات پلیس را پلیس نمایی گویند. مطالعات متعدد حاکی از این است که همسانه پلیس احساسات امنیت، اقتدار، اعتمادپذیری و هوشیاری را به جامعه منتقل می کند.
اهمیت و خطر این رفتار بیش از هر چیز به ارزشی برمی گردد که مورد نقض قرار می گیرد یعنی، اعتماد عمومی به نیروهای امنیتی و نظامی. پلیسنمائی، از سرقت هویت افراد عادی خطرناکتر است. پلیس نمائی، سرقت هویت یک شخص نیست بلکه «سرقت یا تصاحب هویت اجتماعی» است.
مهمترین سرمایه پلیس، اعتماد عمومی است و پلیس نمائی این سرمایه و در واقع کارآیی پلیس را از او سلب میکند. هرچند این جایگاه ویژه مهمترین سرمایه و داشته نیروی پلیس است اما هم زمان می تواند خطرآفرین باشد. بخش مهمتری از تهدیدات ناشی از پیدایش روزافزون رفتاری است که ما از آن به «پلیس نمائی» یاد کردیم.
بیشترین اعتبار و سرمایه نیروی پلیس از اعتماد مردم به دست می آید و جرم پلیس نمائی این سرمایه را در معرض خطر قرار می دهد. کشورهای مختلف راهکارهای متنوعی برای مقابله با این رفتار به کار بسته اند.
قوانین اکثر کشورها به شکل موسعی پلیس نمائی را جرم انگاری کرده اند. طیف رفتارهای جرم انگاری شده پلیس نمائی گفتاری، پلیس نمائی عملی به قصد ارتکاب جرم دیگر یا بدون این قصد، پلیس نمائی با توسل به تجهیزات واقعی یا مجعول و تقلبی و… را در بر می گیرد. در مقایسه تطبیقی قوانین دریافتیم که قوانین ایران از این نظر نسبت به سایر کشورها محدود و مبهم ترند.
قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات ذیل فصل هشتم(غصب عناوین و مشاغل) تحت عنوانی کلی، مأمورنمایی را جرم انگاری کرده است که پلیس نمائی را نیز شامل می شود. طبق ماده ۵۵۶ این قانون:
«هر کس بدون مجوز و به صورت علنی لباس های رسمی مأموران نظامی یا انتظامی جمهوری اسلامی ایران یا نشان ها، مدال ها یا سایر امتیازات دولتی را بدون تغییر یا با تغییر جزئی که موجب اشتباه شود مورد استفاده قرار دهد در صورتی که عمل او به موجب قانون دیگری مستلزم مجازات شدیدتری نباشد به حبس از سه ماه تا یک سال و یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصدهزار ریال تا شش میلیون ریال محکوم خواهد شد. و در صورتی که از این عمل خود سوءاستفاده کرده باشد به هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
در بخش ۳۳ از قانون کیفری ایالت ماساچوست آمده است: «هرکس تقلبا خود را عامل نظام عدالت، مامور اسناد رسمی، کلانتر، معاون کلانتر، بازرس پزشکی یا همکار او، سروان، مامور پلیس، مامور تعلیق یا….جا بزند یا تظاهر به آن کند به حداکثر ۴۰۰ دلار جریمه یا حداکثر ۱ سال حبس محکوم می شود
از منظر علت شناختی در کنار سایر انگیزه ها و علل ارتکاب جرائم که در سایر جرائم نیز وجود دارد، پلیس نمائی با چند عامل قابل تبیین است:
● منفعت بسیار، سهولت ارتکاب: بهترین شکل با نظریه جرم شناختی فعالیت روزمره قابل تبیین و درک است. بر اساس این نظریه، شکل زندگی و فعالیت های معمول افراد میتواند مولد تعاملات و مواجه ههایی باشد که زمینه ارتکاب جرم را فراهم می سازد. در بحث حاضر، پلیس نمائی صرفا در صورت وجود تعاملات روزمره افراد ممکن است. این امر نیز از مختصات جامعه مدرن و شهری است. استفاده از لباس پلیس فرصت بزرگی برای کسب سود یا تسهیل در ارتکاب جرم فراهم می کند. تبدیل شدن به پلیس، بسیاری از موانع و نظارتها را از سر راه مرتکب برمی دارد و او را از سرمایه اقتدار و اعتماد عمومی بهره مند می سازد. به بیان یک پژوهش، «ماموران اجرای قانون[پلیس] تنها گروهی هستند که در جامعه حق محروم کردن موقتی شهروندان از آزادی ایشان را دارند، البته این امر برخی از افراد را تحریک می کند و آنها هم می خواهند از چنین قدرتی برخوردار باشند» آنچه جذبه این فرصت را بیشتر می کند، سهولت دسترسی به تجهیزات پلیس است. برخلاف جرائم سنگینی مثل سرقت مسلحانه، وسائل لازم برای پلیس نمائی به راحتی قابل تهیه هستند.
● قربانی آسیب پذیر: بسیاری از افراد عادی درک روشنی از وظائف و اختیارات پلیس ندارند. قدرت و اطلاعاتی برای تشخیص پلیس واقعی از تقلبی نیز ندارند. برای مثال عموم مردم بر این تصورند که پلیس بدون مجوز خاص امکان توقیف و تفتیش فرد یا ورود به منزل و تفتیش را دارد. حتی کسانی که از لزوم وجود حکم قضائی آگاهی دارند قدرت تشخیص اصالت و مجعولیت حکم را ندارند.
● عدم سلامت پلیس: ممکن است در جامعه ای، عموم مردم نگرش مثبتی نسبت به نیروی پلیس نداشته باشند و ارتکاب رفتارهای خلاف قانون را از پلیس بعید ندانند. در این صورت نمی توانند قانونی بودن اقدامات را وجه تمایز پلیس از پلیس نما در نظر بگیرند. در واقع «تجاوز از حیطه اختیارات پلیس» توسط یک فرد، نشانه پلیس نبودن او تلقی نمی شود بلکه قربانی به این باور میرسد که او یک پلیس است اما مثل اکثر پلیس ها، از اختیارات خود فراتر می رود.