پنجه در پنجه انحصار و رانت یارانه کاغذ
موضوع انحصار و رانت در یارانه کاغذ سبب شده که این حوزه به یکی از سیاستهای شکست خورده دولتها تبدیل شده و ماحصل آن ضربهای است که به بخش فرهنگ وارد آمده است. برای حل این معضل ضرورت دارد که مسوولان اقدامات موثری برای احیا مطبوعات و دیگر انتشاراتیها در کشور انجام دهند.
به گزارش ایرنا، گرانی کاغذ یکی از اصلیترین مشکلات در حوزه چاپ و نشر کشور به شمار میرود. این در حالی است که کاغذ طی سالهای متمادی با قیمت مناسب در اختیار ناشران قرار میگرفت و در این حوزه مشکلی وجود نداشت اما از ۱۳۹۶ به ناگهان، موج گرانی حوزه نشر را درنوردید و اصحاب رسانه و نشریات را با مشکلات عدیده مواجه ساخت در این سال کاغذ از ۲ هزار و ۶۰۰ تومان به ۱۸ هزار تومان رسید و در ۱۴۰۰ خورشیدی قیمت باور نکردنی ۳۱ هزار و ۵۰۰ هزار تومان را تجربه کرد.
بدون شک این گرانی کاغذ به پایین آمدن تیراژها و چاپ کتابها منجر شد و در برخی مواقع هم به دلیل بحران موجود، آنها را به سمت تعطیلی کشاند که این موضوع باعث افزایش میزان بیکاری و در نتیجه حذف مطبوعات یا انتشاراتیها شد. با توجه به بیثباتی قیمت کاغذ و عدم رضایت بسیاری از ناشران از سوبسید کاغذ ضرورت دارد که متولیان امر با توجه به دغدغههای بهحق اهالی فرهنگ در کمترین زمان موانع توسعه این بخش را برطرف کنند.
در این راستا «حسین عبداللهی» مدیر مسوول روزنامه آرمان ملی در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: همه از مطبوعات انتظار دارند در مقابل تهدیدات رسانهای دشمن خوب عمل و منافع ملی را تامین کنند، وقتی این مسایل دغدغه مسوولان کشور است، پس باید برای این شرایط بحرانی (حل مشکل گرانی کاغذ) اقدام کنند. حجم کل کاغذ خواسته شده برای مطبوعات آنچنان زیاد نیست که دولت از تامین آن عاجز باشد.
یارانه کاغذ به دست اهلش نمیرسد
عبداللهی مدیر مسوول روزنامه آرمان ملی در این خصوص اظهار داشت: بر اساس سیاست وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی این یارانه باید صورت میگرفت اما هیچ وقت این میزان کاغذ یارانهای که خصوصاً به نشریات مستقل داده میشود، نیاز اصلی آنها را برآورده نمیکند و ناشر مجبور میشود که بخش عمدهای از کاغذ خود را از طریق بازار آزاد تامین کند
همچنین رضا حاجیآبادی مدیر انتشارات هزاره ققنوس هم مانند مدیر مسوول روزنامه آرمان ملی بر این باور است که سوبسید یا یارانه کاغذ، عاملی آفتسازاست و باید حذف شود. آنها معتقدند که نیازی به یارانه کاغذ نیست چرا که هیچوقت به دست اهلش نمیرسد.
البته انتشاراتیها از این قاعده مستثنی نیستند و از آنجایی که قشر کتابخوان از طبقه متوسط جامعه هستند و با قیمتهای بالای کتاب، تقاضای خود را برای خرید آن کاهش میدهند. به عبارتی اگر مواد غذایی گران شوند، همه برای خرید آن صف میکشند اما گران شدن کتاب به حذف آن از سبد مصرفی خانوار منجر میشود و این میتواند یکی از بدترین ضربات به بخش فرهنگ باشد.
در این راستا «محمد جعفر کبریایی» مدیر فروش انتشارات علمی و فرهنگی در گفت وگو با خبرگزاری ایرنا اظهار داشت: از اواخر ۱۳۹۹خورشیدی متاسفانه هیچ کاغذی به ناشران تعلق نگرفت و این موضوع برای همه ناشران ایجاد مشکل کرد. با توجه به نقش زیاد هزینه کاغذ بر قیمت تمام شده کتاب و قطع شدن سهمیه کاغذ ناشران این امر سبب شد که قیمت تمام شده کتاب و در نتیجه قیمت مصرف کننده افزایش بسیاری پیدا کند با این حال انتشارات علمی و فرهنگی کوشید تا با نگاه حمایتی از کتابخوانها حداقل افزایش قیمت را داشته باشد.
با توجه به اینکه بسیاری از ناشران کتاب و روزنامه در ایران یارانه کاغذ را راهکاری درست برای توزیع عادلانه کاغذ نمیدانند، ضرورت دارد که وزارت فرهنگ و ارشاد به این مساله مهم بیتفاوت نباشد چرا که این وزارتخانه نباید تنها مجوز نشر صادر کند و به مسایل دیگر کاری نداشته باشد، راهکار این موضوع، برداشتن سوبسید کاغذ است.
اصلیترین موانع رسیدن یارانه کاغذ به بخش فرهنگ
بدون شک مهمترین موانع در بخش کاغذ، گرانی آن در سال تولید پشتیبانیها و مانع زداییها است. همانگونه که گفته شد، کاغذ از کیلویی ۱۸ هزار تومان به حدود ۳۰ هزار تومان رسید و با چنین شرایطی کار کردن برای مطبوعات بسیار سخت و طاقت فرسا است. عبداللهی بر این باور است که تخصیص یارانه با ارز ۴۲۰۰ تومانی برای کاغذ وارداتی به دست مصرف کننده نرسید. اگر کاغذی در کشور وجود دارد با همین ارز وارد شده است اما با چه قیمتی فروخته می شود. الان رسانهای مانند ما واقعاً کاغذ نداریم و هر روز از ناشران دیگر قرض میگیریم تا بتوانیم نشریه و روزنامه را منتشر کنیم.
با توجه به گفته بسیاری از ناشران عمدهترین مشکل آنها گرانی و نبود کاغذ است. بدون شک مافیای کاغذ که آن را از ابتدا با ارز دولتی خریداری میکنند، اما با قیمت دلار آزاد به دست تولیدکنندگان و مصرف کنندگان میرسانند، موجب تعطیلی بسیاری از انتشاراتیها شده اند. در این خصوص کبریایی یکی از اصلیترین مشکلات انتشارات علمی و فرهنگی را تامین کاغذ عنوان کرد و اظهار داشت: تامین کاغذ نقدینگی بالایی میخواهد. اگر این وضعیت نبود، تولیدات ما افزایش مییافت ما امسال ۲۷۰ عنوان کتاب چاپ کردیم که اگر مشکل کاغذ نبود، این تعداد حدود ۵۰ درصد افزایش مییافت و به ۴۰۰ عنوان میرسید.
راهکارها رفع موانع بحران کاغذ
بدون شک برای حفظ سرمایه اجتماعی و انسجام درونی باید به مرجعیت رسانهای توجه شود. مرجعیت رسانهای توجه به رسانههای مستقل در کشور است که در حال حاضر به دلیل وضعیت بحران کاغذ به شدت آسیب دیده است. بنا بر باور عبداللهی برای تقویت مرجعیت رسانهای باید شخصیت مطبوعات را به آنها برگردانیم.
دولت باید برنامه کوتاه مدتی برای رفع این معضل داشته باشد و با یک پالایش اجازه ندهد، رسانههایی که در فضای حرفهای دنبال تولید محتوا و در خط مقدم اطلاع رسانی و آگاهیبخشی هستند، بیشتر از این دچار خدشه شوند.
از دیگر راههای رفع موانع بحران کاغذ، نیازسنجی است، یعنی اینکه مطبوعات در این شرایط چقدر کاغذ نیاز دارند، سپس براساس نیاز آنها اقدامات بعدی صورت گیرد. عبداللهی می گوید که حدود ۱۰۰ هزار تُن کاغذ نیاز مطبوعات است و یکی از راهها برای تحقق آن است که تاجر، کاغذ را با ارز آزاد وارد کند و بعد دولت ما به التفاوت آن ارز آزاد را بر اساس میزان کارکرد رسانهها، به صاحبان نشر و ناشران و صاحبان مطبوعات به عنوان یارانه پرداخت کند.
بنابراین دولت باید برای تامین مواد اولیه ناشران برنامه داشته باشد. صرف اینکه وزارت ارشاد مرجع تامین کننده کاغذ نیست، نمی بایست که این وزارتخانه در این خصوص منفعل عمل کند و اقدام انجام ندهد، بلکه وزارت ارشاد میتواند با وزارت صنعت مساله را حل و فصل کنند.
کبریایی با اشاره به این موضوع که وجود قیمت حمایتی برای کاغذ، میتواند نقش اساسی در کاهش قیمت و رضایت مخاطبان داشته باشد، گفت: به شرطی که تدابیری اندیشیده شود و واقعاً کاغذ توسط ناشران مصرف شود و دست سوداگران کاغذ در این چرخه قطع شود. به طور کلی ۲ رویکرد برای کاهش قیمت تولید وجود دارد، یکی یارانه در اختیار مصرف کننده قرار دهیم یا یارانه را به تولید کننده بدهیم.
یکی از مشکلات موجود این است که برخی کاغذها به دست ناشران نمیرسد و وارد بازار سوداگری میشود، بنابراین ضرورت دارد که این حوزه کنترل شده در غیر این صورت باید یارانه کاغذ در اختیار مصرف کننده یا مردم قرار گیرد تا آنها بتوانند، کتاب تهیه کنند. یکی دیگر از مهمترین راهکارها این است که می بایست با مرتفع ساختن موانع تولید کاغذ در داخل کشور و بومی سازی این صنعت، بتوانیم نیاز داخلی را بدون نیاز به واردات تامین کنیم تا وقتی که کاغذ را از خارج، وارد کنیم، مشکلاتی چون انحصار و رانت نیز وجود دارد و با این شرایط کاغذ یارانهای هم به دست مصرف کننده نمیرسد.
یکی دیگر از راهکارها این است که دولت واردات و توزیع کاغذ را به انجمنهای صنفی ناشران و روزنامه نگاران و دیگر صنفهای مرتبط با کاغذ، واگذار کند و خود به نظارت مستمر و جدی در این زمینه بپردازد.
فرشته جهانی