دروغ بزرگ اینترنت رایگان
چگونه طرحهای حمایتی دولت تبدیل به تله درآمدی اپراتورها شدند؟

وعده اینترنت رایگان سالهاست نقل محافل اپراتورها و دولتی ها است. اما در پس این شعار، واقعیت تلختری پنهان است. کاربران میپرسند چرا بهجای دسترسی برابر، با سرعت پایین، محدودیت حجمی و قبضهای نجومی مواجهاند. پشت پرده این «رایگانسازی»، درآمدزایی پنهانی اپراتورها و عقبگرد در عدالت دیجیتال است.
دورویی با برچسب عدالت
در سالهای اخیر، دولتهای مختلف در ایران بارها از اینترنت رایگان بهعنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده کردهاند. از طرحهای حمایتی برای معلمان، دانشجویان و اقشار خاص گرفته تا وعدههای انتخاباتی که اینترنت را ابزار تحقق عدالت اجتماعی معرفی کردند. اما واقعیت از همان ابتدا با تناقض همراه بود.
اینترنتی که رایگان معرفی میشود، معمولاً با سرعتهای بسیار پایین، محدودیتهای عجیب در استفاده و دسترسی فقط به لیست محدودی از سایتها عرضه میشود. به عبارتی، رایگان اما بیفایده است.
آمار دروغ پشت طرحهای رایگان
وزارت ارتباطات در گزارشهای خود مدعی ارائه دهها هزار ترابایت اینترنت رایگان به اقشار مختلف شده است. برای مثال، در سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۵ هزار ترابایت اینترنت به معلمان و دانشجویان تخصیص یافته. اما بررسی دادههای مصرفی کاربران نشان میدهد میانگین مصرف ماهانه هر نفر کمتر از ۲ گیگ بوده است.
دلیل این فاصله فاحش، کیفیت پایین و محدودیتهای فنی اعمالشده بر این بستههاست که عملاً کاربران را از استفاده مؤثر بازمیدارد. بسیاری از این بستهها تنها روی سیمکارت فعال میشود و قابل استفاده در مودم یا وایفای نیست. همچنین دسترسی به بسیاری از سایتها و اپلیکیشنهای غیرفیلتر شده هم با قطعی و کندی مواجه است.
وقتی اپراتورها برنده میشوند
در ظاهر، دولت میگوید این طرحها به نفع مردم است. اما واقعیت آن است که سود اصلی را اپراتورها میبرند. چرا؟ چون دولت بهجای کاهش تعرفه یا ایجاد بستر رقابتی، به اپراتورها یارانه میدهد تا همان خدمات قدیمی را با بستهبندی جدید عرضه کنند. این یعنی درآمدی پایدار و تضمینشده برای اپراتور بدون نیاز به بهبود زیرساخت یا کیفیت خدمات. اپراتورها حتی برای بستههای بهاصطلاح رایگان، هزینههای مازادی از طریق تبلیغات، فروش بسته مکمل و محدودسازی ترافیک داخلی به خارجی کسب میکنند.
افزایش درآمد اپراتورها از جیب کاربران
طبق گزارش سالانه یکی از اپراتورهای بزرگ، درآمد حاصل از فروش بستههای ویژه و حمایتی در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۸ درصد افزایش یافته است. این رقم در حالیست که کیفیت خدمات تغییری نکرده. بهبیان دیگر، کاربران برای چیزی که باید رایگان باشد، عملاً پول میپردازند، آن هم در قالب بستههای مکمل، تمدید خودکار یا مصرف خارج از سقف.
تراژدی بستههای رایگان در مناطق محروم
در روستاها و مناطق دورافتاده، کاربران به امید اینترنت رایگان سیمکارت تهیه میکنند اما سرعت بهقدری پایین است که حتی باز کردن یک عکس ساده هم چند دقیقه طول میکشد. بسیاری از کاربران گزارش دادهاند که تنها سایتهایی که باز میشوند، صفحات دولتی و برخی نسخههای ناقص از خدمات آموزشی هستند. این یعنی در عمل، اینترنت رایگان به ابزار کنترلی و تبلیغاتی تبدیل شده که نقش واقعی در کاهش شکاف دیجیتال ایفا نمیکند.
واکنش جامعه فناوری به این سیاستها
کارشناسان و فعالان حوزه ارتباطات، این طرحها را عقبگرد در توسعه ارتباطات میدانند. در گفتوگویی که با یکی از مدیران یک شرکت فعال در حوزه خدمات ابری داشتیم، گفته شد: «وقتی دولت بهجای بهبود زیرساخت، فقط شعار رایگان بودن میدهد، در واقع بار را از دوش خودش برمیدارد و کاربر را با تجربهای ناقص تنها میگذارد». انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی نیز بارها نسبت به اجرای ناقص این طرحها هشدار داده و خواستار شفافسازی منابع مالی و بازخورد کاربران شده. است
اینترنت رایگان در دنیا چگونه است
برخلاف ایران، در بسیاری از کشورها اینترنت رایگان واقعاً وجود دارد. در کشورهای شمال اروپا، دسترسی به اینترنت در مکانهای عمومی، مدارس و کتابخانهها بدون محدودیت حجمی و سرعت است. در کرهجنوبی، بخشی از هزینه اینترنت کاربران با یارانه دولتی جبران میشود اما اپراتورها موظفاند استانداردهای کیفی را رعایت کنند. در کشورهای فقیرتر هم مدلهای رایگان با مشارکت شرکتهای خصوصی اجرا میشود. مثلاً پروژه Internet.org فیسبوک دسترسی رایگان به بخشهایی از اینترنت را برای کشورهای آفریقایی فراهم کرده ولی کاربران امکان انتخاب و تغییر دارند، نه اجبار به چند سایت دولتی.
در ایران اما بازی برعکس است
اینجا اینترنت رایگان یعنی «اینترنت محدودشده». یعنی بستهای پر از تبصره، شروط پنهان، سرعت پایین و سقف مصرف خندهدار. کاربر ایرانی نهتنها از آزادی استفاده محروم است بلکه در بسیاری مواقع مجبور به پرداخت هزینه بیشتر برای دور زدن این محدودیتها با ابزارهایی مثل VPN میشود. همین بازار سیاه فیلترشکنها هم یکی دیگر از کانالهای سودآوری غیرمستقیم برای اپراتورهاست.
دولت، ابزار یا بازیگر اصلی؟
مسئولان دولتی معمولاً با اشاره به کمبود بودجه یا تحریمها، مسئولیت کیفیت پایین اینترنت را از دوش خود برمیدارند. اما همین دولت سالانه صدها میلیارد تومان بودجه برای پروژههایی مانند «اینترنت پاک»، «فیلترینگ هوشمند»، یا طرحهایی مانند «شاد» تخصیص میدهد که عملاً بازدهی ندارند. در حالیکه همان منابع میتوانند صرف گسترش فیبر نوری، آموزش سواد دیجیتال یا ارتقای شبکههای تلفن همراه شوند.
اینترنت رایگان بهمثابه یک تله روانی
از منظر روانشناسی اقتصادی، واژه «رایگان» احساس مثبت و امنیت کاذب در کاربران ایجاد میکند. مردم فکر میکنند چیزی دریافت کردهاند اما در عمل آنچه دریافت میشود بسیار کمتر از انتظار است. این تله روانی در سیاستگذاری عمومی یکی از ابزارهای پرکاربرد است.
به عنوان مثال یک کاربر اپراتور رایتل که با طرح ۱۰۰ گیگ اینترننت رایگان مشتری این اپراتور شده به عصر اقتصاد می گوید: بعد از گذشت ۱۱ ماه تنها ۸ گیگ اینترنت استفاده شده زیرا نه فقط سرعت اینترنت بسیار پایین است بلکه در بسیاری از نقاط عملا اینترنت رایتل کارایی ندارد برای همین مصرف اینترنت من از اپراتوری مانند همراه اول بیش از ۲۰۰ گیگ بوده اما سیم کارت رایتل تنها به یک شماره در داخل موبایل بدل شده است.
در حوزه فناوری هم، دولتها با ارائه «رایگانسازی نمایشی» تلاش میکنند رضایت عمومی بسازند اما در بلندمدت اعتماد عمومی از بین میرود.
بازنگری یا ادامه فریب؟
اینترنت رایگان اگر درست طراحی شود، میتواند ابزار توانمندسازی اقشار کمدرآمد و کاهش شکاف دیجیتال باشد. اما در شرایط فعلی ایران، به ابزاری برای درآمدزایی اپراتورها، مانور تبلیغاتی دولت و ایجاد یک توهم عمومی بدل شده است. زمان آن رسیده که بهجای شعارهای تکراری، طرحهایی واقعی و عملیاتی برای توسعه زیرساخت و دسترسی برابر به اینترنت اجرایی شود. کاربران دیگر فریب این واژه جذاب اما توخالی را نمیخورند. «رایگان» باید به معنای واقعی باشد، نه فقط یک برچسب روی بستهای خالی.