کودتای ۲۸ مرداد
کورش احمدی دیپلمات پیشین در یکی، دو دهه گذشته نظرات جدیدی در ایران درباره کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ مبنی بر تردید در کودتابودن آن مطرح شده است. ویژگی کار صاحبان این نظرات این است که نه اسناد و شواهدی برای اثبات نظرات خود ارائه کردهاند و نه تلاش روشمندی برای پرداختن به اسناد و شواهد موجود که تردیدی در مورد کودتا باقی نمیگذارند، انجام دادهاند.
در یکی، دو دهه گذشته نظرات جدیدی در ایران درباره کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ مبنی بر تردید در کودتابودن آن مطرح شده است. ویژگی کار صاحبان این نظرات این است که نه اسناد و شواهدی برای اثبات نظرات خود ارائه کردهاند و نه تلاش روشمندی برای پرداختن به اسناد و شواهد موجود که تردیدی در مورد کودتا باقی نمیگذارند، انجام دادهاند.
از آنجا که ۲۸ مرداد ۳۲ یک نقطه عطف تاریخی با پیامدهای گسترده در ایران معاصر است، روشنی و شفافیت درباره آن ضروری است. در این مقاله که فشرده مقاله مفصلتری است، به اسناد و شواهد کودتا از قول مقامات آمریکایی و انگلیسی و شرح اسناد از محرمانه خارجشده، پرداخته شده است.
۱- نحوه برخورد آمریکا
مقامات شاغل و بازنشسته آمریکایی تاکنون با از محرمانه خارجکردن بخشی از اسناد، انتشار برخی گزارشهای داخلی سازمان سیا، اظهارات رسمی و غیررسمی، انتشار خاطرات و سخنان سخنگوی رسمی سیا به دخالت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد اذعان کردهاند.
الف: اظهارات مقامات آمریکایی
تاکنون دو مقام شاغل آمریکایی در مورد کودتا سخن گفتهاند. مادلن البرایت وزیر خارجه آمریکا اولین مقام شاغل آمریکایی بود که در نشستی در واشنگتن در ۱۷ مارس ۲۰۰۰ صریحا به «نقش عمده» آمریکا در کودتا اذعان کرد. وی گفت: «در ۱۹۵۳، آمریکا نقشی عمده در طراحی سرنگونی محمد مصدق، نخستوزیر مردمی ایران بازی کرد. دولت آیزنهاور اقدام خود را به دلایل استراتژیک موجه میدانست، اما کودتا به وضوح یک عقبگرد برای توسعه سیاسی در ایران بود…».
پیش از آلبرایت، بیل کلینتون رئیسجمهور وقت نیز در مراسمی در کاخ سفید در ۱۲ آوریل ۱۹۹۹ به تلویح به این موضوع پرداخته بود. وی گفت: «… مهم است که بپذیریم که ایران به خاطر اهمیت ژئوپلیتیک بسیار زیادش طی دورههای مختلف از سوی کشورهای غربی مورد آزار بسیار قرار داشته است… مردم ایران حق دارند به خاطر آنچه عصبانی باشید که کشور من یا فرهنگ من یا دیگرانی که بهطور کلی امروزه با ما متحدند ۵۰ سال، ۶۰ سال یا ۱۰۰ سال یا ۱۵۰ سال قبل در حق شما روا داشتیم…»..
باراک اوباما دومین مقام شاغل آمریکایی بود که در سخنرانی معروفش در ۲۰۰۹ در دانشگاه قاهره بهصراحت به کودتا پرداخت. وی گفت: «در میانه جنگ سرد، آمریکا نقشی در سرنگونی دولت ایران که به طریق دموکراتیک انتخاب شده بود، بازی کرد». در بین مقامات آمریکایی بازنشسته، نیکسون نخستین مقامی بود که کودتای دولت آیزنهاور علیه مصدق را تأیید و سعی در توجیه آن کرد. وی در ۱۵ می۱۹۹۱ در مصاحبهای با C-Span گفت: «آمریکا همراه با انگلیس در حمایت از یک کودتایی شرکت کرد که مصدق را که یک چپگرای تحت کنترل شوروی بود، برکنار کرد».
وی افزود: در جریان تحریم نفتی ۱۹۷۳، اگر مصدق «که سیا او را از قدرت بیرون انداخت» همچنان در قدرت بود، ایران هم مانند بقیه اسرائیل را تحریم نفتی میکرد. بیل کلینتون در دوره بازنشستگی در داووس در هفتم می ۲۰۰۵ در پاسخ به سؤال چارلی روز گفت: «این یک داستان غمانگیز است که از دهه ۱۹۵۰ شروع شد، یعنی زمانی که آمریکا آقای مصدق را که یک دموکرات منتخب پارلمان بود، سرنگون کرد و شاه را به قدرت برگرداند. وی سپس به مشکلات آمریکا در دهه ۱۹۸۰ پرداخت و آن را نتیجه سرنگونی «دموکراسی پارلمانی ایران در دهه ۱۹۵۰» دانست.
وی گفت بعد از انتخاب خاتمی از بابت کودتا عذرخواهی کرده بود. در پادکستی به نام «پروندههای لنگلی» که مربوط به فرار شش دیپلمات آمریکایی از تهران در قضیه سفارت آمریکاست و توسط سیا منتشر شده، والتر تروسین، سخنگوی سیا و مجری برنامه، اذعان میکند «برخلاف ادعای مورخین سازمان سیا مبنی بر اینکه فعالیتهای محرمانه سیا در جهت تقویت دولتهای مورد حمایت مردم بوده، همیشه اینطور نبوده است». وی با اشاره به کودتا علیه مصدق، میگوید: «باید بپذیریم که استثنای واقعا مهمی بر این قاعده وجود دارد». برنت گییری، مورخ سیا در برنامه میگوید: «بله این یکی از استثناها بود».
ب- خاطرات و تحلیلهای داخلی سیا
۱- خاطرات تفصیلی کرمیت روزولت، رئیس ایستگاه سیا در تهران در ۱۳۳۲، با عنوان «ضدکودتا، مبارزه برای کنترل ایران» در ژانویه ۱۹۷۹ (یک ماه قبل از انقلاب) منتشر شد. روزولت ازجمله در این کتاب میگوید بعد از رفع تردیدهای هندرسن، سفیر آمریکا در تهران، طرح عملیاتی تیپیآژاکس در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۳ به نشست مشترک وزارت خارجه و سیا ارائه و با اتفاق آرا تصویب شد.
وی در مقدمه کتابش میگوید شاه به او گفته بود: «من تاج و تختم را به خدا، مردمم، ارتشم و تو مدیونم». ۲- «گزارش ویلبر» یک گزارش داخلی سیا در ۲۰۰ صفحه است که در مارس ۱۹۵۴ توسط دونالد ویلبر، طراح اصلی کودتا، نوشته شده بود و در ۱۶ آوریل ۲۰۰۰ به نیویورکتایمز درز کرد و منتشر شد. این گزارش بسیار مهم و تفصیلی است و دوره ۱۰ماهه طراحی و اجرای کودتا از نوامبر ۵۲ یعنی بعد هماهنگی دو دولت محافظهکار چرچیل و آیزنهاور تا اوت ۵۳ را پوشش میدهد. گزارش حاوی جزئیات روز به روز و ساعت به ساعت عملیات است.
در آن ازجمله گفته شده که چگونه هفتهای صد هزار تومان خرج خریدن نمایندگان مجلس میشد. این گزارش که در ماههای بعد از کودتا برای استفاده مأموران سیا در عملیات آینده نوشته شده، حاوی جزئیات دقیقی از عملیات نظامی و بسیج اوباش برای کودتاست. ۳- «کارزار برای روی کار آوردن یک دولت طرفدار غرب در ایران» تاریخچه کوتاه چهارصفحهای داخلی سیا در مورد کودتاست که از محرمانه خارج شده است. یک صفحه کامل این گزارش و بندها و برخی خطوط دیگر آن حذف شدهاند.
اگرچه تاریخ ندارد، اما ظاهرا ظرف یک سال بعد از کودتا نوشته شده است. در این سند به «اقدامات سیا» در چهار محور پرداخته شده: ۱- «تقویت اراده شاه برای صدور فرمان برکناری مصدق»، ۲- هماهنگکردن تلاشهای مخالفان مصدق، ۳- تبلیغ دروغبودن میهنپرستی مصدق از طریق تبلیغ همکاری او با کمونیستها و جاهطلبی شخصی او (بخشی از این قسمت حذف شده) و ۴ – محور چهار تماما حذف شده است. ۴- «مبارزه برای ایران» یک تاریخچه داخلی دیگر سیاست که در اواسط دهه ۱۹۷۰ برای استفاده در داخل سیا نوشته شده و حاوی شرحی در مورد دو عملیات آژاکس توسط سیا و چکمه توسط امآی۶ انگلیس برای کودتاست. این سند که در دو نوبت ۱۹۸۱ و ۲۰۱۱ از محرمانه خارج شد، در هر دو نوبت قسمتهای وسیعی از بخش مربوط به عملیات سیا حذف شده است.
گزارش حاوی بخشی از پروندههای مکاتبات کیم روزولت و اطلاعاتی در مورد اقدامات سیا قبل و بعد از عملیات بود. در این سند تأیید شده که اکثر فایلهای مربوط به کودتا در ۱۹۶۲ معدوم شدهاند. در این تحلیل داخلی اذعان شده «کودتای نظامی که مصدق و دولت جبهه ملی را سرنگون کرد، تحت مدیریت سیا و بهعنوان یک اقدام سیاست خارجی که به تصویب بالاترین سطوح دولت آمریکا رسیده بود، انجام شد». ۵- «زندهباد شاه» گزارش ۸۶صفحهای دیگری است که توسط یک مورخ داخلی سیا به نام اسکات کاچ (Scot Koch) در ژوئن ۱۹۹۸ نوشته شد و در نوامبر ۲۰۱۷ از محرمانه خارج شد. بخشهای بسیار زیادی از این گزارش، ازجمله ۱۵ صفحه مربوط به روز کودتا و دو، سه روز قبل از آن حذف شده است.
در این گزارش نیز تأیید شده که در سال ۱۹۶۲ «بخش عمده فایلهای مربوط به عملیات آژاکس» نابود شد. اسکات کاچ در این سند تصریح میکند: «نقش سیا مهم بود. بدون رهبری، هدایت و تواناییهایی کرمیت روزولت برای تقویت بازیگران کلیدی که همواره مترصد کنارهگیری بودند، هیچکس علیه مصدق اقدام نمیکرد».
ج- اسناد آمریکا در مورد کودتا آمریکا از ۱۹۸۹ به بعد به خاطر الزام قانونی ناشی از قانون آزادی اطلاعات و طرح دعاوی توسط پژوهشگران، حرکتی تدریجی اما محدود و کنترلشده را برای انتشار اسناد کودتا با وجود مخالفت انگلیس شروع کرد. با وجود الزام قانونی دولت آمریکا و سقف ۲۵ساله برای انتشار اسناد محرمانه، ۶۰ سال طول کشید تا دولت به حکم دادگاه اولین سری از اسناد واقعی مربوط به کودتا را در ۲۰۱۳ از محرمانه خارج کند.
مراکز تحقیقاتی آمریکا از دهه ۱۹۷۰ شروع به تلاش از طریق دادگاه برای این منظور کرده بودند و نهایتا اقدام قضائی مراکز پژوهشی بهویژه آرشیو امنیت ملی دانشگاه جورج تاون در ۱۹۹۹ علیه سازمان سیا نتیجه داد. و به گفته مالکوم بیرن Malcolm Byrne رئیس پروژه جورج تاون، آمریکا به سه دلیل مقاومت میکرد: صیانت از منابع و روشها، صیانت از عوامل ایرانی و حفظ رابطه با امآی۶ که مخالف افشای اسناد بود. سازمان سیا حتی تا حد نابودکردن بخش عمدهای از اسناد کودتا علیه مصدق برای احتراز از انتشار آنها پیش رفت.
در پی افشای خبر سوزاندهشدن بخش عمده اسناد کودتا از سوی یک پژوهشگر، نهایتا برایان لاتل Latell مسئول مرکز مطالعات اطلاعات محرمانه در سیا تأیید کرد «اکثر سوابق مربوط به کودتا در ایران در دهه ۱۹۶۰ نابود یا گم شدند». این موضوع در گزارش اسکات کاچ نیز تأیید شده است. سرانجام یک جلد از اسناد کودتا در ۱۹۸۹ منتشر شد. این اسناد که مربوط به اوایل دهه ۱۹۵۰ و از سری FRUS بود، کاملا گزینشی بود و شامل هیچ سند مربوط به عملیات سیا نبود و در اسناد منتشرشده نیز هر ردی درباره عملیات سیا حذف شده بود. پژوهشگران از این بابت بسیار معترض شدند و اسناد را یک تقلب خواندند.
کنگره تحت فشار افکار عمومی قانونی تصویب کرد که اسناد FRUS که منتشر میشوند، باید «شامل سوابق کامل، دقیق و قابل اتکا» باشند. ۱۴ سال دیگر طول کشید تا در شصتمین سالگرد کودتا در ۲۰۱۳ مجموعه دیگری از اسناد که دولت آمریکا پیرو حکم قضائی در اختیار دانشگاه جورج تاون قرار داده بود، منتشر شد. این اسناد اگرچه صراحت داشت که عملیات کودتا را طراحی و هدایت کرده، اما همچنان بخشهای مهم آن بهویژه بخشهای عملیاتی به نحوی گسترده حذف شده بود.
گام مهمتر آمریکا در اوت ۲۰۱۷ برداشته شد که طی آن اسنادی شامل ۹۷۰ صفحه منتشر شد. رسانههای بینالمللی از این اسناد بهعنوان اولین اقرار سیا به انجام کودتا علیه دولت مصدق تعبیر کردند. این اسناد حاکی از مخالفت انگلیس با انتشار هر سندی درباره کودتا است. این اسناد حاوی مطالب جالبی ازجمله رد این ادعای تبلیغاتی که گویا حزب توده تهدیدی جدی بوده (سند شماره ۲۵۹ تاریخ ۱۲ اوت ۵۳) است. سند دیگری نشان میدهد که مأموران سیا تیمسار زاهدی را از صبح دوشنبه ۲۶ مرداد در اختیار داشته و در زیرزمین یک خانه نزدیک سفارت مخفی کرده بودند و ساعت ۴ بعدازظهر روز ۲۸ مرداد و بعد از پیروزی کودتا، او را از همان خانه برای سخنرانی به رادیو میبرند.
(سند شماره ۳۰۷ مورخ ۲۸/اوت/۵۳) البته بخش وسیعی از این اسناد همچنان حذف شده است. ازجمله از یک صورتجلسه در مقر سیا در واشنگتن درباره عملیات روز کودتا بیش از صد خط حذف شده است. با وجود اسنادی که تاکنون از طرف آمریکا منتشر شده، به گفته مالکوم بیرن، اشتباه است اگر تصور کنیم که شرح عملیات کودتا به طور کامل از محرمانه خارج شده است.
نهتنها چنین نیست بلکه بخشهای مهم سوابق همچنان محرمانه باقی مانده و همین موجب آشفتگی و ابهام شده است. علاوه بر انتشار اسناد در سه تاریخ اشارهشده، ۳۵ سند دیگر نیز به طور پراکنده منتشر شده است. یکی از این اسناد که گزارش مورخ ۱۶ ژوئیه ۵۳ است، حاوی شرح اقدامات کرمیت روزولت برای تشویق نمایندگان به تحصن علیه مصدق و پرداخت پول به آنهاست. ۲- نحوه برخورد انگلیس نهتنها سیاست رسمی و همیشگی انگلیس درباره کودتا تاکنون «نه تأیید، نه تکذیب» بوده، بلکه بر مبنای اسناد منتشرشده از طرف آمریکا، انگلیس همواره کوشیده تا مانع انتشار اسناد محرمانه آمریکا درباره کودتا، بهویژه بخشهای مرتبط با انگلیس شود. قانون آزادی اطلاعات (۲۰۰۰) انگلیس حاوی استثناهایی درباره امور اطلاعاتی است که به دولت امکان داده تا در برابر انتشار اسناد انگلیس در زمینه کودتا مقاومت کند. اظهارات مقامات انگلیسی جک استراو، اولین و تنها سیاستمدار شاغل انگلیسی بود که در مقام وزیر خارجه در فوریه ۲۰۰۶ به کمیته سیاست خارجی مجلس عوام گفت «عناصری از دستگاه اطلاعاتی انگلیس و سازمان سیا یک نخستوزیر کاملا دموکراتیک یعنی مصدق را سرنگون کردند». او در کتاب خود، (کار، کار انگلیسیا است) به این سابقه اشاره کرده است. جک استراو بعد از بازنشستگی نیز بارها راجع به کودتا و نقش انگلیس در آن صحبت کرد.
او ازجمله در ۲۰۰۹ راجع به نقش انگلیس در سرنگونکردن مصدق بهعنوان یکی از «مداخلات» عدیده در امور ایرانیان در قرن بیستم سخن گفت. دنیس رایت، دیپلمات انگلیسی، که در بهمن ۱۳۳۲ بهعنوان کاردار و برای بازگشایی سفارت انگلیس به تهران آمده بود و بعدا از ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۱ نیز سفیر انگلیس در تهران بود، در یک سخنرانی که متن آن در نشریه Asian Affairs نیز منتشر شده، خیلی رک میگوید: «در اوت ۱۹۵۳ مصدق در یک کودتا که از طرف امآی۶ طرحریزی و از طریق سیا اجرا شد، سرنگون شد و ژنرال فضلالله زاهدی نخستوزیر شد».
دیوید اوئن که زمان انقلاب ۵۷ وزیر خارجه انگلیس بود، در هفتادمین سالگرد کودتا به گاردین گفت: «دلایل خوبی برای اذعان به نقش انگلیس به همراه آمریکا در متوقفکردن توسعه دموکراتیک در ایران وجود دارد. ما کار نادرستی انجام دادیم و به گامهایی که برای توسعه دموکراسی در ایران برداشته میشد، صدمه زدیم». او در مصاحبه دیگری با رادیوی ملی آمریکا (انپیآر) گفت: «فکر میکنم بهترین کار این است که به این مناقشه خاتمه دهیم و آنچه را که همه سالها است درباره کودتا میدانند، بگوییم… . تاریخ این کودتا در این کشور کاملا روشن است و کسی آن را رد نمیکند».
مانتی وودهاوس که در ۱۹۵۱ و ۵۲ رئیس ایستگاه امآی۶ انگلیس در تهران بود، خاطرات پالودهشده خود تحت عنوان «کاری که شد» (Something Ventured) از کودتا را در ۲۰۸ صفحه در ۱۹۸۲منتشر کرد. او بعد از قطع رابطه ایران و انگلیس در شهریور ۳۱ کار کودتا را در لندن دنبال میکرد و رابط با سیا بود. او در خاطرات خود ضمن اذعان به نقش حیاتی که روزولت در هدایت عملیات کودتا ایفا کرد، میگوید شبکه عوامل انگلیس که در اختیار سیا قرار گرفت، به آنها امکان اقدام داد.
وودهاوس هم مانند روزولت کودتا را به بهانه مبارزه با کمونیسم توجیه میکند. اما کتاب او نیز مانند کتاب روزولت نهتنها هیچ شواهدی برای این ادعا ارائه نمیکند، بلکه این ادعا با اسناد از محرمانه خارجشده آمریکا در ۲۰۱۷ نیز مغایرت دارد. جالب اینکه وودهاوس در کتاب خود این حس را میدهد که انگلیس متقلبانه ترس از کمونیسم را برای جلب موافقت آمریکا مطرح و آن را بهعنوان یک خطر واقعی و فوری جا زد.
نورمن داربیشایر که بعد از وودهاوس رئیس ایستگاه امآی۶ در تهران شد، به قول روزنامه گاردین طراح کودتا بود و نقشی تعیینکننده در موفقیتش داشت. او که فارسی را خوب میدانست و حدود ۱۰ سال در ایران بود، بعد از تعطیلشدن سفارت انگلیس در تهران در نیکوزیا مستقر شد. او نقش مهمی در جلوگیری از توقف کودتا بعد از شکست اولیه در ۲۵ مرداد بازی کرد. مصاحبهای که او در ۱۹۸۴ برای برنامه «پایان امپراتوری» در تلویزیون گرانادا انجام داد، اگرچه هیچگاه پخش نشد، اما متن کتبی آن به خارج درز کرد.
داریشایر در این مصاحبه از تلاش برای کشیدن پای آمریکا به برنامه کودتا، نحوه سازماندهی عناصر نظامی و غیرنظامی ایرانی برای کودتا، نحوه پرداخت حدود یکونیم میلیون پوند پول از طرف خودش و نورمن زینر، مأمور دیگر امآی۶، به عوامل ایرانی، هزینه ۷۰۰ هزارپوندی از طرف انگلیس برای کودتا، طرح «تصرف نقاط کلیدی در تهران مثل رادیو و… از طریق واحدهای نظامی که فکر میکردیم به شاه وفادارند»، شبکه گسترده برادران رشیدیان، واحدهای نظامی که آماده شرکت در کودتا بودند، تلاش برای واداشتن شاه به عزل مصدق و… میگوید.