احسان عزیزی/ تحلیلگر سیاسی
افغانستان سرزمینی که به قلب آسیا معروف است؛ سرزمینی که سایه تروریسم سالها بر آن سایه فکنده است، بیشتر از نیم قرن پیش در سال ۱۹۴۶ آمریکایی ها وارد این سرزمین و استان هلمند شدند تا با ساختن سد بر روی رود هیرمند به اصطلاح پنجره توسعه را بر این کشور جهان سومی باز نمایند.
سرزمین هلمند که در نوشته های اوستایی نیز به ان اشاره شده است در جنوب این کشور و هم مرز با پاکستان قرار دارد. اکثر ساکنان این منطقه از قوم پشتون هستند.
این قوم ۳۵ درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهد و احمد شاه درانی سردار نادر شاه افشار و بنیان گذار کشور افغانستان نیز از این قوم بوده است.
محمدظاهرشاه اولین سیاستمداری بود که در سال ۱۳۴۳ خورشیدی واژه افغان را برای تمام مردم کشورش برگزید. نامی که قبل از این نامگذاری مختص قوم پشتون در این کشور بود و حال برای تمام اقوام این کشور اعم ازپشتون- تاجیک- هزاره- ازبک به کار گرفته می شد.
هرچند که این نامگذاری باعث نارضایتی دیگر اقوام این کشور شداما این نامگذاری پس از پیشتر از نیم قرن هنوز ماندگار است. در اواخر حکومت محمدظاهر شاه و اوج جنگ سرد روشنفکران این کشور شدیدا تحت تاثیر افکار چپ مارکسیستی شوروی قرار داشتند.
این توهم آرمانشهری تا آنجا پیش رفت که در سفری که ظاهرشاه به ایتالیا کرد کودتایی توسط محمدداود خان پسرعموی او صورت گرفت تا افغانستان را به سمت یوتوپیای کمونیستی رهنمود سازند.
محمدداود خان به مدت ۱۰ سال در دوران ظاهرشاه نخست وزیراین کشور بود و حتی اصلاحات گسترده ای نیز انجام داد. اما ظاهر شاه او را از نخست وزیری خلع کرد اما ۱۰ سال بعد این داود خان بود که با کودتایی سلطنت ۲۲۵ ساله افغانستان را سرنگون کرد و خود را به عنوان اولین رئیس جمهور کشور افغانستان منصوب کرد. در ۲۶ تیرماه ۱۳۵۲ خورشیدی محمدداود خان سقوط سلطنت را اعلام کرد و تولد نظام جمهوری را به مردم کشورش تبریک گفت.
داود خان از سال ۱۳۵۲ خورشیدی تا۷ اردیبهشت ۱۳۵۷ خورشیدی رئیس جمهور افغانستان بود و در زمان ریاست ش اصلاحات فراوانی را نیز انجام داد.
داود خان پس از کودتا با قبضه کردن قدرت و انحلال پارلمان و توقیف روزنامه های مخالف خود فصل نوینی از استبداد را رقم زد. در حوزه سیاست خارجی نیز در جهت نزدیکی به غرب قدم برداشت تا آنجا که در سال ۱۳۵۵ خورشیدی حتی یک وزیر کمونیست نیز در کابینه او حضور نداشت.
این نزدیکی به بلوک غرب نارضایتی شوروی را رقم زد. حزب دموکراتیک افغانستان که پیرو بلوک شرق بود شروع به اعتراض های گسترده ای کرد و این اعتراض ها به صورت ترور های مسلحانه صورت خشن تری گرفت این اقدامات خشونت آمیز بهانه لازم را به داود خان برای زندانی کردن افراد این حزب داد.
یکی از این افرادی که توسط داود خان حبس خانگی شد حفیظ الله امین بود. امین پس از تقسیم و دو پاره شدن حزب دموکراتیک افغانستان به دو گروه خلق و پرچم در بخش خلق این حزب شروع به فعالیت کرد و حتی تحصیلات خود را در مقطع دکتری در کشور ایالات متحده آمریکا نیمه کاره رها کرد تا به کشور خود خدمت نماید.
امین در ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷ خورشیدی کودتایی علیه داود خان انجام داد که به انقلاب ثور مشهور است. داودخان تیرباران شد و نورمحمدترکی رئیس حزب دموکراتیک خلق رئیس جمهور کشور شد.
ترکی رمان نویسی که در سبک واقع گرایی سوسیالیستی قلم میزد در مقام سیاستمدار اقدامات عوام فریبانه ای چون تقسیم زمین بین دهقانان و آزادی اجتماعی مثل انتخاب وزیر زن در جامعه بشدت سنتی این کشور و انتخاب پرچم سرخ به عنوان پرچم رسمی این کشور سعی در ایجاد محبوبیت درمردم مذهبی افغانستان نمود.
اما مردم این اصلاحات را تحمل نکردند و اعتراض ها در شهر هرات شروع گردید. این اعتراض ها بشدت سرکوب شد تا انجا که نزدیک ۲۴ هزار نفر در این شهر کشته شدند وشهر کاملا تخریب شد.
سرکوب شدید ترکی باعث ترس مخالفین و حتی موافقین او شد تا آنجا که حفیظ الله امین بعد سخنرانی ترکی در مسکو که او را به سرطان تشبیه کرده بود در فکر برکناری او انداخت. امین در اولین فرصت کودتایی علیه ترکی انجام داد و ترکی را روانه زندان نمود. امین در رادیو کابل اعلام نمود ترکی به علت بیماری از قدرت کناره گیری نموده است.
دو هفته پس از کودتا ترکی در زندان در سال ۱۳۵۸ خورشیدی کشته شد. امین در مدت ریاست جمهوری خود سیاست نزدیکی به غرب را انتخاب می کند سیاستی که مورد علاقه شوروی همسایه شمالی این کشور نیست.
شوروی تصمیم به ترور امین می گیرد و با عملیاتی به نام یورش ۳۳۳ که توسط کا گ ب صورت میگیرد ترکی از قدرت خلع و کشته میشود و ببرک کارمل که مطیع شوروی است به عنوان ریاست جمهوری تعیین میشود. در ۶ دی ۱۳۵۸ خورشیدی ببرک کارمل خلع و مرگ ترکی را در رادیو اعلام می کند.
این اقدام شوروی باعث اعتراض جهانیان بویزه غرب شد و کشورهای عربی اسلامی این اقدام شوروی را تجاوز به خاک سرزمین های اسلامی قلمداد نمودند . با حمایت غرب بویزه ایالات متحده آمریکا گروههای سلفی در این کشور مسلح شدند تا انجا که این رقم به بیش از ۴۰۰ هزار نفر نیز رسید.
با روی کار آمدن گورباچف در شوروی سیاست این کشور در افغانستان تغییر کرد و نیروهای شوروی از این کشور عقب نشینی کردند. به این منظور محمدنجیب الله به ریاست جمهوری افغانستان توسط شوروی انتخاب شد.
تقدیر اینگونه بود که محمد نجیب الله احمد زی به عنوان پنجمین و آخرین رئیس جمهور جمهوری دموکراتیک افغانستان انتخاب شود. محمد نجیب که سابقه سفارت در ایران را دردوران حفیظ الله امین را در کارنامه سیاسی خود نیز داشت خواهان خواهان آشتی ملی شد. در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ خورشیدی پیمان ژنو امضا گردید و دولت شوروی خاک افغانستان را ترک کرد اما کمک مالی به دولت نجیب الله را ادامه داد.
ایالات متحده آمریکا اعلام کرد کمک به مجاهدین را قطع نخواهد کرد.
با خروج شوروی از خاک افغانستان شکست کمونیست در جهان معاصر رقم خورد هر چند جنگ ۳ سال دیگر نیز ادامه پیدا کرد اما سرانجام در سال ۱۳۷۰ خورشیدی شوروی حمایت مالی از دولت دست نشانده خود را در افغانستان قطع کرد و ایالات متحده نیز دخالت های خود را در افغانستان کاهش داد و باعث شد که قدرت های منطقه ای شروع به دخالت در این کشور نمایند به عنوان مثال پاکستان از حکمتیار که خواهان اتحاد افغانستان با پاکستان بود حمایت میکرد و ایران و هند نیز از احمدشاه مسعود و استاد ربانی حمایت میکردند. با تصرف کابل توسط مجاهدین دکتر نجیب الله قدرت را به مجاهدین تسلیم نمود و خود در مقر سازمان ملل در کابل به مدت ۵ سال پناهنده شد.
مجاهدین سرمست از پیروزی در ۶ اردیبهشت ۱۳۷۳ خورشیدی در پیشاور پاکستان کنار هم جمع شدند تا درباره افغانستان تصمیم بگیرند اما اختلاف های درون گروهی باعث جنگ داخلی گردید و عدم سازش بین انها و سرانجام جنگ داخلی باعث روی کار آمدن طالبان شد.
طالبان درسال ۱۳۷۵ خورشیدی از قندهار شروع به تصرف شهرهای افغانستان کردند و در ۵ مهر ۱۳۷۵ خورشیدی کابل به تصرف طالبان درآمد.
فردای تصرف کابل دکتر نجیب الله توسط طالبان از مقر سازمان ملل ربوده شد و جنازه ش که آثار فراوان شکنجه در بدن ش آشکار بود حلق اویز شده در میدان کابل به نمایش گذارده شد تا طالبان نشان دهد که آمده است تا بماند.