اقتصاد دانش: انقلاب دیجیتالی که جهان را تغییر می دهد
![مسعود شریعت زاده](https://asre-eghtesad.com/wp-content/uploads/2024/11/مسعود-شریعت-زاده.jpg)
مسعود شریعت زاده؛ مدیر مسئول
اقتصاد دانش بنیان بر این ایده اساسی است که دانش محرک اصلی رشد اقتصادی است. این سیستمی است که با استفاده از اکتشافات علمی و تحقیقات کاربردی برای دستیابی به توسعه، بر تولید و مصرف مبتنی بر «سرمایه فکری» متکی است.
این نوع اقتصاد در اکثر کشورهای توسعه یافته عنصر مهمی است، زیرا دارایی های نامشهود مانند ارزش دانش و تخصص کارگران و حقوق مالکیت معنوی بخش بزرگی از ارزش کل را تشکیل می دهد.
درک اقتصاد دانش بنیان
اقتصادهای در حال توسعه به شدت بر کشاورزی و صنعت تمرکز می کنند، در حالی که کشورهای توسعه یافته سهم بیشتری از فعالیت های خدماتی از جمله فعالیت های اقتصادی مبتنی بر دانش مانند تحقیقات، پشتیبانی فنی و مشاوره دارند.
اقتصاد دانش بازاری برای تولید و فروش اکتشافات علمی و مهندسی است، زیرا این دانش می تواند به کالاهای ملموس در قالب حق اختراع یا سایر اشکال حمایت از مالکیت معنوی تبدیل شود.
تولیدکنندگان این اطلاعات مانند کارشناسان علمی و آزمایشگاه های تحقیقاتی نیز جزء لاینفک این اقتصاد هستند.
اینوستوپدیا در این باره در مقاله ای می نویسد: با تأثیر جهانی شدن، که بهترین شیوه ها را از اقتصادهای مختلف به همراه داشت، اقتصاد جهانی به طور فزاینده ای مبتنی بر دانش شده است.
عوامل مبتنی بر دانش همچنین یک اقتصاد جهانی به هم پیوسته ایجاد می کند که در آن تخصص انسانی و اسرار تجاری منابع اقتصادی ارزشمندی هستند.
با این حال، اصول پذیرفته شده حسابداری به شرکت ها اجازه نمی دهد که این دارایی ها را در ترازنامه خود لحاظ کنند.
گرایش مدرن به سمت تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی و علوم پایه به انگیزه های دولتی برای دستیابی به برتری نظامی نسبت داده می شود.
اقتصاد دانش و سرمایه انسانی
اقتصاد دانش بررسی می کند که چگونه آموزش، دانش و “سرمایه انسانی” می تواند به عنوان دارایی های تولیدی یا محصولات تجاری که فروخته و صادر می شوند برای ایجاد منافع برای افراد، مشاغل و اقتصاد ملی استفاده شوند.
– این جنبه از اقتصاد به شدت به ظرفیت ذهنی متکی است تا منابع طبیعی یا ورودی های مادی.
– محصولات و خدمات مبتنی بر تخصص فکری به توسعه زمینه های فنی و علمی در اقتصاد دانش کمک می کند، که نوآوری را در کل اقتصاد تحریک می کند.
بانک جهانی اقتصادهای دانش را بر اساس چهار رکن اصلی تعریف می کند:
۱- چارچوب های نهادی: که مشوق های کارآفرینی و اشتغال دانشی را فراهم می کند.
۲- وجود نیروی کار آموزش دیده و سیستم آموزشی با کیفیت بالا.
۳- دسترسی به زیرساخت ICT.
۴- محیط نوآوری پر جنب و جوش: شامل دانشگاه، بخش خصوصی و جامعه مدنی.
نمونه ای از اقتصاد دانش
مؤسسات دانشگاهی، شرکتهای تحقیق و توسعه، برنامهنویسانی که نرمافزار و موتورهای جستجو برای دادهها را توسعه میدهند، و کارکنان مراقبتهای بهداشتی که از دادههای دیجیتال برای بهبود درمانها استفاده میکنند، عناصر ضروری اقتصاد دانش هستند.
این «کارگزاران» دانش، یافتههای تحقیقاتی خود را به کارگران بخش سنتی، مانند کشاورزانی که از برنامهها و راهحلهای دیجیتال برای مدیریت مؤثرتر محصولات خود استفاده میکنند، میبرند.
این بخشها همچنین شامل روشهای پزشکی مبتنی بر فناوری پیشرفته، مانند جراحیهای با کمک ربات، و مدارسی هستند که کمکهای آموزشی دیجیتال و دورههای آنلاین را به دانشآموزان خود ارائه میدهند.
اندازه اقتصاد دانش چقدر است؟
با توجه به فقدان تعریف مشخص و مشخص از آن، مشابه با بخش صنعتی، تعیین ارزش دقیق برای اقتصاد دانش جهانی دشوار است.
با این حال، اندازه آن را می توان به طور تقریبی با اندازه گیری برخی از اجزای اصلی آن تخمین زد.
طبق گزارش اتاق بازرگانی ایالات متحده در سال ۲۰۲۳، کل بازار دارایی فکری در ایالات متحده به ۶۲.۱۸ میلیارد دلار رسید، در حالی که اندازه بازار آموزش عالی این کشور به ۸۱۸.۶ میلیارد دلار رسید.
چه مهارت هایی در اقتصاد دانش ارزشمندتر هستند؟
OECD می گوید، آموزش عالی و آموزش حرفه ای ستون های کلیدی اقتصاد دانش هستند، اما مهارت های ارتباطی و کار گروهی به همان اندازه مهم هستند.
– به ندرت پیش می آید که فردی به تنهایی به نوآوری های پیشگامانه دست یابد، بنابراین این شایستگی های شخصی و مهارت های کاری برای موفقیت در یک محیط کاری مبتنی بر دانش ضروری است.
کدام کشورها در اقتصادهای دانش پیشرو هستند؟
عملکرد اقتصاد دانش با شاخص جهانی دانش صادر شده توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد اندازه گیری می شود که جایگزین شاخص اقتصاد دانش بانک جهانی در سال ۲۰۱۲ شد.
این شاخص عملکرد هر کشور را بر اساس «عوامل تقویت کننده» اقتصاد دانش ارزیابی می کند که عبارتند از: سطوح تحصیلات، آموزش فنی و حرفه ای، نوآوری و فناوری ارتباطات.
سوئیس با کسب نرخ ۶۹.۱ درصد در سال ۲۰۲۳ در صدر فهرست اقتصادهای دانش قرار گرفت و پس از آن سوئد با ۶۸.۰ درصد و سپس ایالات متحده با ۶۶.۹ درصد قرار گرفتند.
اصطلاح «اقتصاد دانش» به تجاریسازی تلاشهای فکری اشاره دارد، زیرا این نوع اقتصاد از تحقیقات و اکتشافات علمی بهره میبرد.
این یک عنصر مهم در اقتصادهای پیشرفته مانند سوئیس، سوئد و ایالات متحده است، اما به آنها محدود نمی شود، بلکه همه کشورهای جهان را شامل می شود.
مالکیت فکری نقشی اساسی در اقتصاد دارد اما متأسفانه، اصول پذیرفتهشده حسابداری، این داراییها را در ترازنامههای شرکت شناسایی نمیکنند، و تعیین مالکیت آنها از طریق تجزیه و تحلیل حسابداری دشوار است.