اقتصاد شادی؛ چرا روز بچگی کردن سرمایه فراموش شده ماست؟

مسعود شریعت زاده؛ مدیر مسئول
در تقویم رسمی کشورمان، روزهایی چون تولد بزرگان، مناسبتهای ملی و مذهبی یا ایام مربوط به علم و فرهنگ با نام و نشانی شناخته میشوند.
اما هفدهم تیر، روز جهانی بچگی کردن است، این روز،روزی است به ظاهر ساده اما عمیق؛ روزی برای یادآوری «بچگی کردن»، برای زنده کردن خاطرات، شادیها، خیالپردازیها و حتی شیطنتهایی که جهان بزرگسالها کمتر مجال لمسشان را میدهد.
این روز بهانه است تا بهجای مرور دغدغههای روزمره و اخبار دشوار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، لحظهای درنگ کنیم و دوباره به کودکی و اهمیت آن در توسعه انسانی و اجتماعی بیندیشیم.
کودکی ارزش فراموششده یا سرمایه فردا؟
در سالهای اخیر، مفهوم کودکی تحت تأثیر تحولات اجتماعی، فشارهای اقتصادی و تغییر سبک زندگی دچار دگرگونیهای عمدهای شده است. امروزه بسیاری از کودکان ایرانی، بهدلایل متعددی چون فقر، معضلات اجتماعی، مشکلات آموزشی، یا حتی دغدغههای والدین، از بخش مهمی از حقوق کودکی یعنی همان «بچه بودن» و تجربه بازی، دوستی، سؤال بیپایان، رؤیاها و حتی اشتباه کردن محروم میمانند.
این در حالی است که تجربهی کودکی، زیربنای تمام مهارتهای زندگی آینده است. خلاقیت، تعاون، تابآوری، مهارتهای حل مسئله و حتی صلاحیتهای اجتماعی، همگی ریشه در همان سالهایی دارند که بچهها آزادانه میدوند، چیزهای تازه کشف میکنند، میترسند، میخندند و دوباره تلاش میکنند.
چرا بازی و شیطنت سرمایه اقتصادی است؟
بازی و شکوفایی کودکانه فقط یک تفریح یا سرگرمی ساده نیست؛ بلکه موتور رشد جوامع و اقتصادهاست. پژوهشها نشان میدهد کودکانی که فرصت کافی برای بازی آزاد و تجربههای کودکانه دارند، در بزرگسالی خلاقتر، ریسکپذیرتر و نوآورتر خواهند بود.
امروز بسیاری از کشورهای توسعهیافته، سهم بالایی از سرمایهگذاریهای خود را به محیطهای دوستدار کودک، پارکها، مدارس خلاق و آموزشهای غیررسمی اختصاص میدهند. آنان بازی و شادابی کودکان را نه هزینه، که نوعی «سرمایهگذاری پنهان» برای شکوفایی پایدار جامعه میدانند.
در ایران، شتاب زندگی اجتماعی و فشارهای معیشتی بر خانوادهها باعث کاهش فرصت بچگی کردن کودکان شده است؛ چه از حیث امکانات شهری و فضای سبز، چه از نظر وقت و توجه والدین. کاهش مدت و کیفیت ارتباط کودک با طبیعت، محصور بودن در آپارتمانها و حتی فشارهای آموزشی، بچگی کردن را به امری لوکس یا ثانویه بدل کرده است.
امروز فرزندان ما کودکی را در دنیای دیگری تجربه میکنند؛ جهانی پر از صفحهنمایش، سرگرمیهای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و بازیهای کامپیوتری. هرچند دسترسی به فناوری، فرصتهای زیادی برای یادگیری و خلاقیت فراهم میسازد، اما غفلت از تعادل میتواند کودکی را به انفرادی بودن، چاقی، آسیبهای جسمی و روانی و کاهش مهارتهای اجتماعی سوق دهد. بهترین سرمایهگذاری، ترکیب فرصتهای دنیای جدید با بازی و تجربه واقعی، تعامل با دیگران، آزاد بودن برای اشتباه کردن و کسب تجربه در جهان واقعی است.
همه ما ضامن کودکی هستیم
هفدهم تیر، تنها متعلق به کودکان نیست؛ بلکه روزی است تا والدین، مدیران، معلمان، قانونگذاران و حتی صاحبان بنگاههای اقتصادی یادشان بیاید که بزرگترین سرمایه جامعه، کودکان و ایام و میدان بازی آنهاست.
کودکان باید اجازه داشته باشند اشتباه کنند، رشد کنند و شادی را تجربه کنند.
جامعهای که کودکی را میفروشد و کودکان را به خاطر ضعف در آموزش، کار کودک یا آسیبهای اجتماعی قربانی میکند، در واقع سرمایه فردای خود را میسوزاند.
یک نگاه تازه؛ بازگشت به اصل زندگی
شاید سادهترین درس این روز، برای بزرگسالان باشد: قدری بچگی کنیم. دقایقی دل از حساب و کتاب روزمره، اخبار و استرسها بشوییم، به خاطرات کودکیمان سر بزنیم و حتی کمی خیالپردازی کنیم. به کودکان خود بیشتر توجه کنیم، با آنها گفتگو کنیم، به پارک برویم و فرصت تجربه و بازی تازه به آنها بدهیم.
شاید بزرگترین دستاورد روز بچگی کردن، یادآوری این واقعیت باشد که تخیل، بازی و شادی، سرمایه خاموش رونق اقتصادی، سلامت اجتماعی و تابآوری فردی و جمعیاند.
هفدهم تیر مبارک؛ امروز به تمام بچههایی که هنوز درون بزرگسالان هم زندگی میکنند فکر کنیم.