بازی سیاسی با حقابهها و فاجعه مدیریت منابع آب
قطع آب یزد پس از تخریب خط انتقال توسط کشاورزان اصفهانی و بازگشت شتابزده آن، بحران مدیریت آب را آشکار کرد؛ بحرانی که ریشه در سیاستهای غلط گذشته دارد

سکینه مهرائی
مدیرعامل شرکت آب منطقهای یزد از بازگشت آب به مخازن شرب استان پس از اتمام تعمیرات ایستگاه شماره ۴ خط آبرسانی خبر داد.
جواد محجوبی اعلام کرد با تلاشهای شبانهروزی کارکنان، جریان آب انتقالی پس از ۸ روز قطعی، از شانزدهم فروردین به استان یزد رسید.
وی تأکید کرد که ۵۰ درصد آب شرب یزد وابسته به خط انتقالی است و ۱۲ شهرستان استان به این آب وابسته هستند. تعمیرات شامل تأسیسات برقی، مکانیکی و لولههای انتقال بود.
به گزارش عصراقتصاد، در حالی که ذخیره سد زایندهرود در سوم فروردین ۱۴۰۴ به ۱۹۱ میلیون مترمکعب رسیده، این رقم در سال گذشته ۳۳۲ میلیون مترمکعب بود. اما چرا با وجود ذخیره بیشتر در سال گذشته، آب را رها نکردند؟ پاسخ را باید در تنشهای اخیر بین اصفهان و یزد جستجو کرد.
تخریب خط لوله انتقال آب
هفته گذشته، کشاورزان اصفهانی در اعتراض به کمبود آب، خط لوله انتقال آب به یزد را تخریب کردند و بحران بیآبی را برای یزدیها به وجود آوردند. این اقدام تنشها را تشدید کرد و دولت را مجبور به واکنش سریع کرد.
تصمیم پوپولیستی یا راه حل فوری؟
الیاس حضرتی، نماینده مجلس، در توییتر خود از بازگشایی آب زایندهرود پس از مذاکره با استاندار اصفهان و پیگیریهای رییسجمهور پزشکیان خبر داد. این تصمیم در شرایطی گرفته شد که ذخیره سد در کمترین میزان خود قرار داشت و بارشهای اخیر هم نتوانسته بود کمبود آب را جبران کند.
اما تحلیلگران این اقدام را شبیه دادن شیرینی خامهای به یک بیمار دیابتی عنوان کردهاند؛ راهحل موقت که بحران را عمیقتر میکند.
سخنگوی دولت نیز درباره تنش آبی بین اصفهان و یزد که در روزهای گذشته رخ داد، گفته است: آب از پروژههای ملی است و همه نسبت به آن دغدغه داریم؛ شورایعالی آب در سطح کلان در حال تشکیل شدن است و دولت راهکارهایی را از جمله آبهای نامتعارف و آبشیرینکن برای کاهش تنش آبی دنبال میکند، دستگاههای مربوط پیگیر این واقعه هستند تا اگر مورد مشکوکی باشد، آن را دنبال کنند، در موضوعاتی که بهسمت تنش میرود، مسئله با آرامش دنبال میشود.
آیا انتقال آب به یزد مقصر خشکی زایندهرود است؟
برخلاف تصور عمومی، خروجی آب زایندهرود نشان میدهد که سهم یزد تنها ۱۰ درصد است، در حالی که ۱۰ درصد به شرب اصفهان، ۲۰ درصد به صنعت و ۵۰ تا ۶۰ درصد به کشاورزی بالادستی میرسد.
کشت بیرویه؛ عامل اصلی بحران آب
مشکل اصلی، سیاستهای غلط گذشته همچون کشت محصولات پرآببر مانند هلو و بادام در ارتفاعات بالادستی، اعطای یارانههای بیضابطه مانند نهال رایگان، برق مجانی و پمپاژ بدون محدودیت و تخلیه سفرههای زیرزمینی و افزایش فرونشست زمین در اصفهان در حوزه کشاورزی است.
مقصر کیست؟
نه اصفهانیها و نه یزدیها، بلکه سیاستگذاران قدیم و جدید آب مقصر اصلی این فاجعه هستند. مدیریت نادرست منابع آب، سیاستهای کوتاهمدت و نادیده گرفتن کارشناسی علمی، امروز دو استان را به مرز تنش رسانده است.
حالا وقت آن است که کشاورزی پایدار جایگزین الگوی فعلی شود، از انتقال آب به عنوان راهحل دائم پرهیز شود و سیاستمداران به جای تصمیمهای احساسی، به راهکارهای بلندمدت فکر کنند.
بحران آب یزد و اصفهان فقط یک هشدار است؛ اگر همین روند ادامه یابد، نه اصفهان میماند، نه یزد و نه زایندهرودی.