راضیه حسینی
در پی دریافت شکایتی مبنی بر کلاهبرداری از طریق فروش قبر، موضوع بهصورت ویژه در دستور کار مأموران اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی قرار گرفت.
قدیمها مردم وقتی دیگر کاری در این دنیا نداشتند و آردها را بیخته و الکها را آویخته بودند، میگفتند: «حالا دیگه میتونم با خیال راحت بمیرم.» یا «هر کسی را در گور خودش می خوابانند» اما الان این جمله ها را هم نمیتوان بهراحتی گفت. دیگر مردهها هم در امان نیستند و روحشان باید در اضطراب باشد که آیا قبر، مال خودش است یا نه!
موضوع کلاهبرداری خودرو و مسکن یک چیز است و قبر چیز دیگری. فکر کنید کلاهبرداران یک قبر را به چندین نفر فروختهاند. افرادی که میت روی دستشان است و میخواهند زود کفنودفن را انجام دهند.
وقتی وارد قبرستان میشوند میبینند در قبر موردنظر مردۀ دیگری قرار دارد! چه کنند؟ مرده را بکشند بیرون؟ برایش فاتحه بخوانند؟ بیخیال قبر شوند و تصمیم بگیرند روشها و رسوم دیگری را امتحان کنند؟ مثلاً بهرسم ژاپنیها عمل کنند یا زردشتیها یا هندیها! شکایت کنند؟ روند شکایت تقریباً بهاندازهای طول میکشد که مردۀ موردنظر تبدیل به نفت خام شود! افراد خانواده هیچ کاری نمیتوانند بکنند جز اینکه با خریداران دیگر به تعامل برسند و مردهها را کمی مهربانتر در همان قبر جا دهند، تا بالاخره شکایت به نتیجه برسد.
از آنجایی که همیشه بیم کلاهبرداری در هر قسمتی از کشور میرود، پیشنهاد میکنیم برای جلوگیری از ماندن میت مردم روی زمین چند کار انجام شود.
ابتدا پلیس، که همیشه حواسش به همه چیز است، و شبا که ما میخوابیم هم بیدار است، از آن پیامکهای همیشگی هشدار برای مردم بفرستد و همه را از این مشکل آگاه کند. در مرحلۀ بعد، تا آرامستانها به آشوبستان تبدیل نشده، چند قبر رزرو قرار دهند و بهصورت اجاره، رهن، یا رهن و اجاره به افرادی بدهند که مورد کلاهبرداری قرار گرفته و نمیدانند با میتشان چه کنند.
در آخر هم به مردم پیشنهاد میکنیم فعلاً نمیرید تا کلاهبردارها شناسایی و دستگیر شوند. بعد از آن هم با احتیاط بمیرید!