برندسازی شخصی برای مدیران بخش خصوصی
جواد نظام دوست/ مولف،مدرس و کوچ بین المللی کسب و کار
تبدیل شدن بنگاههای اقتصادی به برندی قوی، دارای نتایج مثبتی از جمله افزایش اعتماد مخاطبین به آن، جذب بازارهای جدید، مطرح شدن به عنوان رهبر صنعت، سیاستگذار و تعیین کننده خطمشی برای صنعت، همسو کننده خوشههای صنعتی و رقبا در موضوعات مشترک، جذب سرمایهگذاران معتمد برای توسعه در صورت نیاز، کاهش هزینههای بنگاه اقتصادی به واسطه شناخت از برند، افزایش ماندگاری و افزایش بهرهوری پرسنل به واسطه برند کارفرمایی معتبر، دامنه ارتباطی گسترده و برقرای ارتباط موثر با سازمانها و ارگانهای دولتی و خصوصی و… را به ارمغان میآورد و از همه مهمتر سودآوری به دلیل جذب مشتریانی وفادار به طور فزایندهای رشد خواهد کرد. در این بین اما دو موضوع مطرح است: برند شخصی و برند سازمانی یا تجاری.
برند تجاری (Business Brand) از موضوعات بسیار مهم و اثرگذار بر نظامهای اقتصادی جوامع است که مستقل از نام پرسنل و مدیران خود و صرفاً از طریق نام تجاری سازمان، سعی در حفظ مشتریان فعلی، جذب مشتریان جدید، توسعه محصولات و حتی موضوعاتی نظیر صرفهجویی در انرژی در راستای مدیریت سبز و حفظ منابع برای آیندگان را دارد. اما در مجاور برندسازی تجاری، موضوع برند شخصی (Personal Brand) نیز مطرح است که این برندسازی پیرامون شخص ایجاد میشود.
برندسازی شخصی مجموعه اقداماتی است که با هدف تاثیرگذاری بر ادراک عمومی جامعه، توسط شخص انجام میشود. برندسازی شخصی با محوریت شخص و بدون محوریت سازمان، شکل میگیرد و پس از دستیابی به موفقیت و جلب اعتماد افرادی که در دامنه ارتباط وی هستند، تاثیرپذیری زیادی بر مخاطبین خود خواهد گذاشت.
برند شخصی، هویتی است که معرف یک اشخاص حرفهای که میخواهند مخاطبین، آنها را به عنوان رهبران حوزههای صنعتی یا دانشی خود بشناسند و بدیهی است که برند شخصی شامل نام شخص خواهد بود و تاکید بر این موضوع که وی، چه کسی است، چه کارهایی انجام میدهد، چه طرز فکری دارد و… .
نکته مهم این است که برند شخصی لزوماً با هدف ایجاد یک تجارت یا کسب و کار ایجاد نمیشود اما میتوان به آن منجر شود و به همین دلیل است که اگر برندهای شخصی به سمت سرمایهگذاری اقتصادی یا صنعتی یا راهاندازی کسب و کار حرکت کنند، معمولاً به راحتی میتوانند مخاطبین را با خود همراه سازند. یکی از اصلیترین تفاوتهای برند شخصی با سازمانی، طی کردن راحت فرایند برندینگ است.
زیرا با وجود رسانههای اجتماعی که به صورت آنلاین در دسترس بسیاری از مخاطبین قرار دارد، اقداماتی همچون طراحی لوگو، طراحی وبسایت شخصی، اشتراکگذاری مقالات، سخنرانیها و مصاحبهها و… به ایجاد برند شخصی کمک شایانی میکند. همچنین برندسازی شخصی، انعطافپذیری بالاتری نسبت به برندینگ سازمانی دارد که این موضوع در دنیای امروز خصوصاً با روی دادن انقلابهای صنعتی چهارم و پنجم نکته بسیار مهم و حیاتی محسوب میشود.
بنابراین برندهای شخصی، بستر مناسبی را جهت برقراری ارتباط و همکاری با سرمایهگذاران، مشتریان، کارآفرینان، صاحبان مشاغل و… فراهم خواهد کرد. در دنیای امروز، بسیاری از افراد معروف مانند هنرمندان، نویسندگان، ورزشکاران، سخنرانان و… از طریق محبوبیت و معروفیت شخصی خود، اقدام به ایجاد کسب و کارهایی کردهاند که بیشک اگر همان کسب و کار را، یک فرد عادی ایجاد میکرد، به موفقیتهای آنان نمیرسید و این قدرت برند شخصی در نظامهای اقتصادی است.
حتی در بعضی از سرگذشتهای بنگاههای اقتصادی میبینیم که پیش از آغاز فعالیت کسب و کار، سرمایهگذاران بر روی برند شخصی فردی که قرار است مدیریت را در دست گیرد تمرکز میکنند تا پس از تثبیت وی بتوانند سکان مدیریت کسب و کار را به وی بسپارند تا به همراه وی، مخاطبین و مشتریان او نیز، از مشتریان وفادار سازمان شوند.
زمانی برندهای شخصی دارای بهترین عملکرد هستند که شخص اصلی، در راس امور و مدیریت بنگاه اقتصادی قرار داشته باشد که همین موضوع سبب اعتماد مخاطبین و افراد جامعه به وی میشود و رونق کسب و کار و زمینههای توسعه را به ارمغان میآورد که لازمه آن بهرهگیری از استراتژیهای مطلوب در زمانهای مناسب است.
لذا در دنیای اقتصادی امروز، بهرهگیری از برندهای شخصی در راستای ایجاد برند سازمانی یا تجاری به عنوان یک استراتژی مهم صنعتی و اقتصادی محسوب میشود که البته شرایط محیطی جامعه، صنعتی، اقتصادی، قوانین و به طور کلی مولفههای اثر گذار باید در ابتدا مورد بررسی قرار گیرد تا به هدف نهایی دست یابد.