
راضیه حسینی
«دههزار میلیارد تومان بودجه برای تأمین مخازن آب اضطراری تهران اختصاص یافت، اما پس از ۶ سال تنها ۲۰۱ مخزن ساخته شده است که به گفتۀ صادقی، عضو شورای شهر تهران، با این میزان بودجه، میشد تمام مخازن مورد نیاز را تأمین کرد، اما مشخص نیست این پول کجا هزینه شده است.»
همانطور که اشتباه داوری جزئی از فوتبال است، گمکردن هم جزئی از مسئول بودن است. شوخی که نیست، مسئول بودن خیلی سخت است. ممکن است یکبار، کل دکلهای مملکت دستتان باشد، معلوم است افتادن یکی، دو تا و گمشدن آنها در طی مسیر، کاملاً طبیعی است.
گاهی هم ممکن است کلی پول دستتان بدهند، این هم طبیعی است که مقداری از دستتان بیفتد و اصلاً متوجه نشوید کجا و کی افتاد. از قدیم هم گفتهاند بار مسئولیت خیلی سنگین و طاقتفرساست. قدیمیها منظورشان همین سنگینی فیزیکی اجسام بوده است. شما تصور کنید چطور یک مسئول بیچاره، طاقت دارد کلی خودرو، دکل، زمین و… را بهتنهایی بلند کند؟ مردان آهنین هم از پسش برنمیآیند. اصلاً رستم و رخش هم در این کار کم میآورند. ما که خیلی خوشحالیم جای مسئولان نیستیم.
بیچاره مسئولان، هیچکس هیچوقت بابت گمنکردن چیزی تشویقشان نمیکند. تابهحال کسی نگفته «متشکریم که هنوز بعضی چیزها سر جایشان هستند و گم نشدهاند. ممنونیم که با سختی و مشقت تلاش میکنید حقوق کارگران و کارمندان هیچوقت گم نشود و به دستشان برسد. واقعاً سپاسگزاریم که هنوز سر جای خودمان هستیم و گم نشدهایم.»
همه فقط دنبال بزرگ کردن نواقص هستند و تا یک چیز خیلیخیلی کوچک گم میشود اعلام میکنند. تازه دنبال این هستند که الان گم شده کجاست؟ کاش متوجه شویم اینکه هر چه گم میشود هیچوقت پیدا نمیشود دیگر به مسئولان ربطی ندارد.
آنها فقط تا قسمت گمشدن را میتوانند گردن بگیرند، که آن هم باتوجهبه بار مسئولیت روی دوششان، هیچ تقصیری متوجهشان نیست و میتوانند به مسیر ادامه دهند، اما اینکه چه کسی برداشته، چرا اثری از آثارش نیست، چرا طوری رفته که انگار از ابتدا نبوده، به مسئولان ربطی ندارد.
شاید بد نباشد برای راحتی خیال مردم «سازمان پیداکردن گمشدههای مسئولان» تأسیس شود و با بودجۀ مکفی، مسئول رسیدگی به گمشدهها شوند. هر چند وقت یکبار هم گزارشی به مردم ارائه، و در آن توضیح دهند که روند یافتن به چه صورت پیش میرود.
قرار است مرحلهبهمرحله پیدا کنند، یکهو بروند سر اصل مطلب یا طی برنامههای چند ساله بیابند؟ هر چند سال یکبار هم مدیر سازمان عوض، و نقشۀ راه جدید تعیین شود. بعد از مدتی هم شاید خود سازمان با جایش گم شود و به خاطرهها بپیوندد.
بعد سازمانی برای پیداکردن سازمان گمشدهها تأسیس شود و این داستان تا ابد ادامه داشته باشد.