تحقیق و توسعه حلقه مفقوده صنایع کوچک
مدیران واحدهای صنعتی بهمنظور دستیابی به اهداف خود باید در گام نخست به تحلیل وضعیت موجود بپردازند که این تحلیل از دو منظر اصلی قابل بررسی است. بررسی محیط درونی SME و بررسی محیط بیرونی که این امر سبب خواهد شد تا مدیران به خوبی این موضوع را درک کنند که در چه مختصاتی در بازارهای هدف قرار گرفتهاند و چه میزان با رقبای خود فاصله دارند. لزوم انجام چنین تحقیقات توسعهای در شرایط فعلی از مهمترین اقداماتی است که مدیران SMEها باید مدنظر داشته باشند.
تهیه گزارشهای شناخت، تحلیل وضعیت موجود، تحلیل آمار سنوات گذشته و… میتواند SMEها در مسیر توسعه با رویکرد عارضهیابی و آسیبشناسی هدایت کند که این مراحل به عنوان یکی از اولین گامهای شناخت، در تعریف اقدامات لازم برای توسعه ظرفیت مدیریت و توسعه منابع در راستای بهبود عملکرد واحد صنعتی ضروری است و سبب خواهد شد بازار، سلایق افراد و ذینفعان شناسایی و در راستای تغییرات محیطی، استراتژیهای مربوطه تدوین و اقدامات مناسب انجام شود.
بیشک رشد و توسعه SMEها در گرو شناخت صحیح و تحلیلهای کارشناسی شده از محیط درونی و بیرونی واحد صنعتی میباشد. به بیان دیگر با نگاه واقعبینانه و تعیین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای محیطی میتوان گامهای بعدی رشد و توسعه را با دیدی وسیع و مطمئن برداشت که بدون دارا بودن درک مناسب و نبود چارچوب مفهومی علمی، نتایج بررسیها اثربخشی و کارامدی لازم را نخواهد داشت.
تحلیل شرایط محیطی و بررسی مختصات فضای ابررقابتی امروز سبب میشود مشکلات، اتلافهای مالی، اتلافهای زمانی، فرایندها کند و بیبازده و کمبازده، فعالیتهای بدون ارزش افزوده و… شناسایی شوند و در نهایت فهرستی از مشکلات بسیار مهم و چالش انگیز واحد صنعتی حاصل شود. هرچه مطالعات انجام شده بر پایه علمی و دادههای واقعی صورت گیرد در آنصورت عارضهها با واقعیت بیشتری منطبق خواهند بود.
در ادامه، تمام عارضههای شناسایی شده دستهبندی و گروهبندی میشوند تا مشخص گردد مشکلات واحد صنعتی شامل چند حوزه میباشد که برای این کار روشها و متدهای علمی بسیاری موجود است. این گروهبندیها نیاز به اولویتبندی دارد که باید مدیران به آن توجه ویژهای داشته باشند.
با توجه به محدودیت منابع در واحدهای صنعتی (منابع مالی، زمانی، انسانی، انرژی و…) ضرورت اولویتدهی بیش از پیش نمایان میشود. بنابراین مدیر واحد صنعتی با فهرستی از مشکلات مهم و اولویتدار روبهرو خواهد بود که تصمیمگیری تسهیل مینماید. بیشک نمیتوان برای حل مشکلات بهطور همزمان اقدام کرد اما این انتظار میرود که مشکلات اصلی در زمان کوتاهتری نسبت به دیگر موارد حل شود. در گام بعدی ارائه پیشنهادات و نظرات بهمنظور ارائه راهحلها توسط مدیران و پرسنل SME صورت میگیرد.
در دنیای ابررقابتی امروز چنین تحقیقاتی که به عنوان تحقیقات توسعه ای و زیر چتر تحقیق و توسعه انجام میشود بهعنوان چراغ راهی برای مدیران واحدهای صنعتی محسوب خواهد شد. امروزه با وقوع انقلاب صنعتی چهارم وظیفه واحدهای تحقیق و توسعه در SMEها سنگینتر و مهمتر شده است.
مدیران صنایع به خوبی میدانند که تغییرات رکن جداناپذیر زندگی صنعتی امروز است و همگام شدن با تغییرات از مهمترین اقداماتی است که باید انجام داد.
با توجه به ویژگیهای منحصر بهفرد صنایع کوچک و متوسط و به خصوص چابکی آنها، انجام فعالیتهای توسعهای با هدف شناسایی مولفههایی که باید تغییر نماید (تغییر تکنولوژی، بهروز شدن دانش فنی، بهرهگیری از تجهیزات و ماشینآلات نوین، جذب پرسنل با مهارت، بهبود فرایندها، ارتقاء بهرهوری، تدوین و بهروز رسانی سند راهبردی، افزایش کیفیت، کاهش هزینههای تولید، کاهش قیمت تمامشده، تولید محصولات دانشمحور، تولید محصولات ارزآور و…) بهعنوان راهکاری مهم برای واحدهای صنایع کوچک و متوسط محسوب میشود.
اگر واحدهای صنعتی نتوانند این موارد را شناسایی کرده و با آن همگام شوند، هر روز فاصله آنها از بازارهای هدف، دانشروز، فناوریهای نوین تولید، بهینهسازی فرایندها در طول زنجیره تامین، بهرهوری منابع و تمام مولفههای صنعتی- اقتصادی که مربوط به یک واحد صنعتی میشود بیشتر خواهد شد و این وضوع در حالی است که فعالیتهای توسعهای توسط رقبای داخلی و خارجی با بودجههای کلان در حال انجام است.
آنچه که مسلم است انقلاب صنعتی چهارم تغییرات عظیمتری را نسبت به سه انقلاب پیشین درپی خواهد داشت و انتظار میرود دستگاهها و ماشینآلات بیش از گذشته از هوش مصنوعی بهره گیرند. با رخ دادن انقلاب صنعتی چهام در دنیا پیشبینی میشود تحولات گستردهای را در واحدهای صنعتی شاهد باشیم.
بنابراین سوالی مطرح میشود که آیا انقلاب صنعتی چهارم و تغییراتی که در صنعت بهوجود میآورد، تهدید است؟ نکته مهم این است که تغییرات هم میتواند بعنوان فرصت مطرح گردد و هم برای برخی صنایع جنبه تهدید را داشته باشد. جنبه فرصت برای صنایعی که نهایت استفاده را از فضای پیشرو میبرند و با تجهیز خود به دانش روز دنیا در زمینه تکنولوژی تولید، فرایندهای سازمانی، نحوه مدیریت، استفاده از نظامهای کیفی و مدیریتی و… سبب ایجاد یک مزیتهای رقابتی مطلوبی نسبت به رقبای خود میشوند و از طرفی تهدید برای صنایعی که به قطار توسعه نمیرسند و آن را از دست داده و محکوم به فنا میشوند.
بنابراین SMEها باید با مدیریت کارآمد و تحقیقات کارشناسی شده برنامههای اقتصادی خود را با تولیدات دانشمحور (که در اولویت بسیاری از کشورهای در حال توسعه قرار گرفته) همراستا کنند و راه شکوفایی و توسعه را برای جوامع خود هموار نموده و به رشد اقتصادی بیش از پیش کمک نمایند.
دکتر امیر علی رمدانی
مدرس و مشاور سازمانی