راضیه حسینی
سقوط ایران به ردهی ۱۵۴ دنیا در سرعت اینترنت ثابت. سرعت اینترنت موبایل ایران، پایینتر از اوگاندا، موزامبیک و زیمباوه.»
عنقریب است به مرحلهای برسیم که یکی از قبایل آفریقای جنوبی اتفاقات داخل کشورمان را زودتر از خودمان متوجه شود. مثلاً دقیقاً زمانی که ما منتظریم اجرای حرکات موزون یک پیرمرد در فلان بازار پخش شود، یکی از قبیلههای آفریقایی پیامی به نشانهی همبستگی با پیرمرد میفرستد و ما باز هم از روی زیر نویس فیلم متوجه مطلب میشویم و کلیپ را میگذاریم در صف دانلودها.
در واقع اگر خودمان چمدان میبستیم و به مقصد آفریقای جنوبی بلیت میگرفتیم، از جنگلهای مرموز آفریقا میگذشتیم، چند بار در مسیر گم میشدیم، به دو، سه تا قبیلهی مهربان دیگر برمیخوردیم که به اصرار ما را برای چند روز پیش خودشان نگه میداشتند، گرفتار حملهی حیوانات درنده میشدیم، ولی جان سالم به در میبردیم و بالاخره به قبیلهی موردنظر میرسیدیم، زودتر از زمانی که در ایران بودیم میتوانستیم فیلم را ببینیم. تازه شاید کلی فیلم دیگر را هم میتوانستیم در آن قبیله ببینیم که اصلاً ندیده بودیم.
هم سفری به آفریقا داشتیم و کلی تجربه کسب میکردیم، هم تمام فیلمهای در لیست انتظارمان را دانلود میکردیم و دور هم میدیدیم. حتی میتوانستیم برای اولین بار یک فیلم سینمایی را همان روزی که دانلود کردیم ببینیم.
بعید نبود که تصمیم بگیریم برای همیشه در آن قبیلهی مهربان بمانیم و از جایی خیلی خیلی دور، فیلم و عکس برای دوستانمان بفرستیم. دوستانمان هم بعد از مدتهای طولانی که موفق به باز کردن عکس و فیلمها شدند چمدان میبستند، از جنگلهای مرمورز میگذشتند، به قبیلههای مهربان برخورد میکردند، از حیوانات درنده جان سالم در میبردند و به ما میرسیدند.
شاید روزی تعداد ایرانیهایی که به قبیلهی مهربان سفر کردند آنقدر زیاد شود که خودمان یک قبیله تشکیل دهیم. اسمش را هم بگذاریم «جویندگان اینترنت» در جایی خیلی خیلی دور، بعد از جنگلهای مرموز آفریقا، زندگی می کنیم.
جایی که شاید آب و برق و گاز نداشته باشد، اما اینترنت پرسرعت دارد، شاید امکانات بالای زندگی نداشته باشد، اما در عوض مسئولی هم ندارد که همیشه وعدهی این امکانات را به مردم بدهد.
قول میدهیم اگر قبیلهمان پا گرفت یک کلیپ برای تشکر از همهی مسئولان بسازیم. عکسشان را در دست بگیرم و پایکوبان برایشان قلب و بوس هوایی بفرستیم.