بیمه ای که تکمیل نیست
سکینه مهرایی
همیشه در جوامع بشری، تهدیدهایی برای نا امنی وجود دارد و همیشه افراد یا صاحبان ایده ای هستند تا برای رفع نیازهای جامعه راهکاری بیابند یکی از آن نیازها، حوزه سلامت و امنیت و حفاظت جان و مال ناشی ازحوادثی است که غیر قابل پیش بینی یا حتی پیش بینی شده هستند.
عصراقتصاد: سلامت جسمی و روانی، امنیت، پشتوانه روزهای پیری وترس ازآینده منجر شد تا در روند زندگی انسان صنعتی به نام بیمه شکل بگیرد گرچه این صنعت در مقیاس ابتدایی قدمتش تا ۶۰۰ سال قبل از میلاد است اما در ایران تاریخ آن به دوره شاه عباس صفوی باز می گردد که برای باربری ها لحاظ می شد.
امروزه بیمه چنان به زندگی افراد جامعه گره خورده که نمیتوان مزایای داشتنش را انکار کرد.
در ایران اما بیمه رهاورد امنیت و ارامش نیست بلکه سوهانی در حال سایش روح است.
علیرضا عباسی فردی است که سالها دریک شرکت غذایی مشغول کار است چند وقت پیش با مراجعه به پزشک متوجه بیماری قلبی می شود به دستور پزشک باید MRI بگیرد وقتی به مرکز رادیولوژی می رود متوجه می شود کارفرمایش چند ماهی است که حق بیمه تکمیلی را برای شرکت بیمه واریز نکرده در صورتیکه مبلغ آن از حقوقش کسر کرده است. او بابت هزینه درمان در یک روز۵ میلیون تومان پرداخت کرده است و می گوید کاش به پزشک مراجعه نمی کردم.
مریم اهورایی جوانیست که تحت نظر پزشک مغز و اعصاب است و باید هر یکی دوسال MRI بدهد. او نیز در یکی از شرکت های خصوصی مشغول کار است برای انجام دستور پزشک به مرکز رادیوژی آنلاین مراجعه می کند و به امید آن که هزینه از قبل پرداخت شده است، منتظر می شود تا پذیرش نامش را بخواند وقتی برای ثبت نوبت به پیشخوان می رود، متوجه می شود مبلغ بیمه تکمیلیش از سوی کارفرما از حقوقش کسر شده اما واریز نشده است.
طی یک ماه برخورد با دو مورد دم دستی بدون هیچ تلاشی برای سوژه! برایم محرز شد اتفاقاتی ناشایست، غیراخلاقی و سود جویانه در جریان است.
هر روز انواع بیمه ها به جای آنکه خدمات نوین و به درد بخوری را ارائه دهند به روش های، چگونه خالی کردن جیب مردم، روی آورده و از این طریق خود را فربه می سازند. نه تامین اجتماعی، تامین کننده نیاز افراد تحت پوشش است نه تکمیلی های خصوصی و خصولتی ها به دنبال خلاقیت در رفاه جامعه هستند. در حالیکه پولشوییها هر روز پربارتر میشود اما خدمات بیمه ای برعکس آن هر روز نحیف تر می شود. در این اثنا آن که مضرور و زیاندیده است کسی جز عامه مردم نیستند که هرماه بخشی از دستمزد خود را صرف بیمه می کنند .
از آنجایی که بیمه تامین اجتماعی در آستانه احتضار است حتی به داد خود هم نمی تواند برسد چه برسد به فریاد مشمولان تحت پوشش خود! بیمه های خصوصی هم از این آب گل آلوده استفاده کرده و به نام بیمه خصوصی پرطمطراق به فریب دادن مردم بسنده می کنند.
مردمی که از بیمه های دولتی رانده شده اند به ناچار به بیمه های خصوصی پناه می آورند و مبالغ هنگفتی را بابت برخی از خدمات، درون کیسه گشاد بیمه ها سرازیر می کنند تا شاید حادثه ای را با قدرت مالی از خود دور کنند یا زمینه مساعدتری را در مواجهه با آن حادثه فراهم آورند.
صنعت بیمه، پسوندهای بیمه ای زیادی دارد، بیمه آتش سوزی، سیل، تصادف، کالا وتکافل و … نام هایی که صداهای بلندی دارند اما هیچ خبری از خدمات ضروری تر تحت عنوان سلامت و رفاه و امنیت و زندگی ندارد چه بسا با خدمات نوین هم آشنا نباشد اما محل درآمدزایی مناسبی است تا به جیب مردمی که عموما با حداقل ها زنده اند دستی برده و برای خود کبکبه ای بسازد.
مردم می گویند: بیمه های دولتی با حذف یا کاهش خدمات و افزایش حق بیمه از سوی بیمه شونده، حتی امکان برخورداری خدمات اولیه را از مشترکان بیمه تامین اجتماعی سلب کرده اند. از بیمه های به ظاهر خصوصی هم آبی برای ما گرم نمی شود .
بی شک دست هایی وجود دارند که پشت فیش دستمزد حقوق بگیران با هم تعهد و تبانی دارد. نموضوع مبهم در این میان، نظارت نکردن دستگاه های ذیربط است. شاید دستگاه اجرایی به نظاره گری بسنده کرده است.
به هرحال دنیای امروز با هر سیستمی که اداره شود نمی تواند با سلامتی و امنیت و آرامش مردم معامله سوری انجام دهد و تنها یک سر معامله را منتفع کند. مردم توقع بی جایی ندارند، هزینه می کنند تا بهره مند شوند.
بنابراین انتظار می رود شرکت های بیمه از سر مردمی که نه تنها بنیه ای برای بهتر زیستن ندارند بلکه توان زیستن هم برایشان نامقدور شده است، دست بردارند و از این پس هم کارفرمایان و هم شرکت های بیمه ای نظارت دقیقی را برای بازار کسب و کار خود داشته باشند .