علی کرمی
نقش رسانهها و وظیفه روشنگری و نقد سازنده آنها برکسی پوشیده نیست اما هم نشینی با پدیدهی نوظهور افشاگری(استفاده از اطلاعات برای مقاصد خاص) مرزهای میان خبرنگاری و خبررسان سفارشی را بسیار تاریک،لغزان،پرابهام وایهام ساخته است.
این یادداشت تلاشی است برای روشن کردن مرزهای خبرنگاری حرفهای با افشاگریهای هدایت شده . آیا رسانه به ابزار مخبری تنزل پیدا کرده است ؟ آیا افشاگریهای دم دستی، مسکن جامعه است یا دموکراسی صوری ؟!!
برخی افراد به روشهای غیر متعارف و خارج از شیوههای معمول رسانهای به اطلاعاتی درباره تخلفات عدهای از مدیران دسترسی پیدا میکنند .
در شرایط اجتماعی کنونی با وجود فشارهای اقتصادی و روانی بر مردم،عطش جامعه برای شنیدن اخبار افشاگرانه بالا رفته و چنین اطلاعاتی مخاطب و بازار مصرف گستردهای دارد. چون مردم احساس میکنند صدایشان شنیده میشود و انتشار این اخبار نقش مسکنگونه بر آلام مردم دارد و سوپاپ تخلیه برای فشارهای روانی_اجتماعی مردم است .
این افزایش اعتماد عمومی به اخبار افشاگرانه باعث ظهور شخصیتهایی شده که خود را منجی حقیقت و قهرمان رسانهای میپندارند و خبرنگاران حرفهای را متهم به فساد ساختاری ،ضعف و بیعملی و کمکاری میکنند .
پرسش اصلی اینجاست خبرنگار چگونه باید به اطلاعات دسترسی پیدا کند ؟
اطلاعات از طریق منابع رسمی ،اسناد عمومی ،مصاحبه مستند ،و یا گزارش میدانی به دست میآیند .
افشاگریهایی که خارج از چارچوب انجام شود معمولا برپایهی اطلاعاتی است که ازدرون سیستم به بیرون درز کردهاند و ساختار روششناسی روزنامهنگاری در آنها دیده نمیشود ودر هیچ مکتب روزنامهنگاری چنین شیوهای آموزش داده نمیشود و در هیچ کتاب مرجعی نیامده است و مشروعیت آن به شدت زیر سؤال است .زیرا اصل توازن یعنی ارائه دیدگاه طرف متهم پیش از انتشار رعایت نمیشود و اصل مسؤلیتپذیری یعنی آمادگی برای پاسخگویی در قبال انتشار اطلاعات در آن دیده نمیشود .
این رفتار در خوشبینانهترین حالت و سادهترین و سالمترین تعبیر و تفسیر نوعی رانت خبری و فساد چرخه اطلاعات است .
فرد افشاگر از امتیاز دسترسی به اخباری بسیار دقیق مثلا متراژ زمین فلان مسؤل و قرارداد پسرخاله فلان مدیر، برخوردار است که دیگران ندارند و این خود شکلی از قدرت و اهرم فشار است .
مهمترین نکته در اخبار افشاگرانه منشأ اخبار و هدف نهایی از انتشار آن است .
البته اگر مجموع این قبیل افشاگریها مثلآ در طول یکدههی گذشته بررسی شود و به شاخصهای زمان،مکان ،نوع اداره و وابستگیهای جناحی توجه شود شاید به نتایج جالبی برسیم خلاف آنچه به نظر میآید . مثل اینکه برخی دستگاهها در زمانهایی، هدف افشاگریاند و برعکس برخی هرگز نقد نمیشوند .
نیمنگاهی به نمودار حاصل از بررسی موارد افشاگری، سبب توارد و تبادر احتمالاتی چهارگانه در ذهن میتواند باشد :
۱-شاید استفاده ابزاری از افشاگری شود. نوعی زمینه سازی برای جابجایی مدیران
۲ _ نمایش و همایشی از دموکراسی صوری
۳_ غلبه بر هیجانات عمومی و نوعی سوپاپ تخلیه باشد .
۴_شاید هم مشغول کردن اذهان از یک مهم به یک نامهم باشد و به قول کردی (شوان خهلهتنه) فریبنده چوپان باشد.
در نهایت باید میان مفاهیم تمایز گذاشت.
خبرنگاری و خبررسانی سفارشی متفاوت است. روشنگری فرایندی ساختارمند است .هدف آن ارتقای سطح آگاهی جمعی و اصلاح ساختار است .و نیازمند تعهد به اصول حرفهای است.
افشاگری، انتشار اطلاعات حساس و محرمانه است که به شکل غیرقانونی به دست آمده است .و محصول کار خبرنگار نیست بلکه محصول رانت اطلاعاتی است و هدف آن تخریب ،فشار سیاسی یا کسب منافع موقت است .
کشف حقیقت و انعکاس آن خبرنگاری است اما استفاده ابزاری از آن مخبری است .








